چاپ صفحه

آقایان صداو سيما ! مدافعين حرم را درشت ننويسيد بلکه درست بنويسيد!؟

 

به گزارش پایگاه عدالت خواهانشهداي مدافع حرم، سرمايه‌ها و قهرمان‌هايي ملي از بهترين جوان‌هاي کشورند که نه‌تنها امنيت براي کشور به ارمغان آورده‌اند و از مقدسات دفاع کرده‌اند، که به دفاع از مستضعفين جهان پرداخته‌اند و در فضاي يأس و نااميدي بخش‌هاي زيادي از جبهه‌ي انقلاب، روح دوباره‌اي در کالبد نظام بخشيدند؛ اما نحوه‌ي بازنمايي آن‌ها در جلسات مذهبي، صداوسيما، رسانه‌ها، کارهاي هنري و … جاي تأمل بسياري دارد. چه اين‌که مي‌بينيم اين تصوير نقص‌هاي بزرگي دارد که حتي مسئولين غرب‌گراي کشور نيز در حال استفاده از آن براي انحراف مبارزه هستند.

تصوير رايج، مدافعين حرم را تنها به کساني فروکاسته که به دنبال دفاع از حرم هستند؛ در‌حالي‌که تنها مسئله براي شهداي ما دفاع از حرم نيست، دفاع از اسلام و دارالاسلام و مستضعفين جهان در برابر مستکبرين است. اين شهدا اگر راه براي‌شان باز مي‌شد، مستقيم به فلسطين و بسياري نقاط ديگر دنيا از آفريقا و آمريکاي لاتين و آسياي شرقي مي‌رفتند تا از مستضعفين دفاع کنند. الآن مهم‌ترين عرصه براي اين‌ مجاهدان بحران نزديک‌تر و عمل به استراتژي امام است، يعني راه قدس از کربلا مي‌گذرد در معناي آزادسازي کشورهاي مسير براي پشتيباني از مقاومت.


مدافعين حرم را درشت ننويسيد! درست بنويسيد/ اين شهدا با افراط نمي‌جنگند با استکبار مي‌جنگند


تصوير رايج، دعواي مدافعين حرم را به مقابله با تکفيري‌ها، داعش، وهابيت و در نهايت عربستان فروکاسته است؛ همه‌ي توليدات براي داعش خط و نشان مي‌کشند که اگر به حرم يا به ايران نزديک شوي چه مي‌کنيم و… (مثل متن سرود ارغوان يا کارهاي حامد زماني در اين مورد يا غالب مداحي‌ها و…) ؛ درحالي‌که اين‌ها همه دشمنان درجه‌ي دو هستند. دعواي اصلي مدافعين حرم با استکبار و آمريکاست و عامل بقاي داعش و تکفيري‌ها و عربستان، را آمريکا مي‌دانند. اين شهدا با افراط نمي‌جنگند با استکبار مي‌جنگند و مي‌خواهند بازوهاي آن‌ها را در منطقه قطع کنند. کار شهيد همداني، خوشنويس، نوروزي، سياح‌طاهري، ابوعلي و صدرزاده همان کار طهراني‌مقدم، احمدي روشن، رضايي‌نژاد، شهرياري و… است. هرکس در عرصه‌اي به مقابله با استکبار پرداخته است.

تصوير رايج، تنها عرصه‌ي انقلابي‌گري را دفاع از حرم مي‌گويد، در صورتي‌که عرصه‌هاي ديگري نيز هست، که باقي جبهه‌ي انقلاب بايد در آن مبارزه کنند، مثل مقابله با نفوذ و اقتصاد مقاومتي که اگر تهران و نظام تصميم‌گيري کشور در حمايت از مقاومت نباشد، مانند جنگ تحميلي پشت مجاهدين خط مقدم در دفاع از حرم خالي مي‌شوند  لذا براي خارج کردن حرم و مستضعفين سوريه و عراق از محاصره بايد تهران را از اشغال غرب‌زدگان و بي‌عرضه‌ها درآورد. مبارزين اين عرصه‌هاي مختلف از اقتصاد مقاومتي تا مقابله با نفوذ تا مدافع حرم و… خود را خاکريزهاي مختلف يک جبهه مي‌بينند، اما بازنمايي‌هاي ناقص نتوانسته اين حرف را به مخاطب برسانند. چه‌اين‌که بسياري از اين مبارزين در خاکريزهاي ديگري جنگيده‌اند مثلاً شهيد نوروزي در ماجراي ريگي، فتنه ۸۸ و… هم بوده است.

تصوير رايج، تنها بر جنبه‌هاي احساسي مدافعين حرم تمرکز کرده و از زجري که اين افراد، خانواده و بچه‌هاي‌شان مي‌کشد مي‌گويد (اوج آن را در ملازمان حرم در شبکه‌ي افق مي‌توان ديد)، که اين هست، درست است و بايد بر آن تأکيد هم کرد، اما اين همه‌ي ماجرا نيست. آن مجاهدان و اين خانواده‌ها براي يک هدف خاص اين شرايط را تحمل کرده‌اند، بايد اين هدف و مشخصاً مقابله با استکبار را تبيين کرد، وگرنه بدون آن هدف و صرفاً تکيه‌بر مسائل عاطفي به تحريف مجاهدين حرم مي‌انجامد، هرچند شايد احساسات مخاطبين را برانگيزد.

تصوير رايج، مدافعين حرم را کساني نشان مي‌دهد که مثل تصوير تحريفي چ از شهيد اصغر وصالي تنها به‌دنبال شهادت و کشته شدن هستند. در‌حالي‌که مجاهدين بيش از همه‌چيز براي دفاع از انقلاب و مردم کشور ما و مستضعفين آن‌جا هستند. اصل براي آن‌ها دفاع از مردم است، چه در مقابله با داعش، چه در مقابله با برهم زنندگان امنيت اجتماعي و اقتصادي و…؛ شهادت فرع بر انجام اين مسئوليت است و البته آرزوي هر مجاهدي است. اين تصوير مدافعين حرم را بي‌توجه به مردم تبيين مي‌کند، حال که بسياري از اين مجاهدين در ايران کارهاي زيادي را فردي و جمعي براي خدمت و محافظت از مردم در عرصه‌هاي مختلف انجام مي‌دادند.