چاپ صفحه

ویژگی خاص قتل‌های فجیع 96 چیست؟

به گزارش پایگاه عدالت خواهان" مهرماه امسال بود که پس از قتل‌های بسیار تلخ و فجیعی که در کشور اتفاق افتاد و اذعان سخنگوی قوه قضائیه بر افزایش میزان قتل‌های فجیع در سال جاری در گزارشی آماری به صورت مفصل به بررسی قتل‌های برجسته ۶ ماهه نخست امسال پرداختیم.

به گزارش فرارو؛ اما امسال در کنار قتل‌های خشنی که هر ساله اتفاق می‌افتد تعدادی از جنایت‌ها به دلیل شکل بسیار فجیع یا کودک بودن مقتولین بازتاب بسیار گسترده‌ای در میان مردم، رسانه‌ها و به خصوص شبکه‌های اجتماعی داشت.

ویژگی بارز اتفاقات تلخ و پر حاشیه امسال میزان بالای خشونت نسبت به کودکان و نقش شبکه‌های اجتماعی در این قتل‌ها بود. در ادامه بعد از مرور برخی از این حوادث تلخ به بررسی دو مشخصه بارز قتل‌های فجیع و پرحاشیه امسال می‌پردازیم:

آتنا
آتنا اصلانی، دختر هفت ساله‌ای بود که خرداد امسال ناپدید شد. چندی بعد با تحقیقات پلیس و اعترافات صاحب مغازه رنگرزی جسد دخترک داخل بشکه‌ای در پارکینگ نزدیک مغازه پیدا شد و مرد جوان به اتهام قتلِ عمد و اذیت و آزار در شهریور ماه به دار آویخته شد. بسیاری از مردم و چهره‌های سرشناس به این حادثه تلخ واکنش نشان دادند.

اهورا
یکی دیگر از کودکانی که نامش در فهرست قربانیان جنایت هولناک قرار گرفت اهورا بود؛ کودک دو سال و هشت ماهه‌ای که به دست ناپدری اش مورد آزار و اذیت قرار گرفت و با کوبیدن سرش به دیوار، به قتل رسید. این حادثه تلخ هم تا مدت‌ها واکنش مردم و رسانه‌ها را به همراه داشت و علاوه بر بحث‌های فراوان راجع به علت این قتل در فضای مجازی، جمعی از مردم رشت مقابل دادگستری تجمع کردند و خواستار مجازات مادر ، در کنار ناپدری شدند.

جنایت مرد کبوترباز
ابوالفضل، قربانی دیگر جنایت کودکان بود. پسر ۱۱ ساله‌ای که شهریور امسال برای بازی خانه را ترک کرد و هرگز بازنگشت. پسر جوانی به بهانه نشان دادن کبوترهایش ابوالفضل را به خانه می‌برد و او را به قتل می‌رساند. بعد از آن جسد را داخل چمدانی گذاشته و این موضوع را به برادرش اطلاع می‌دهد. علاوه بر بازتاب فراوان این قتل فجیع در فضای مجازی بسیاری از مردم در مراسم خاکسپاری او حاضر شدند.

بنیتا
تیر ماه امسال یک نوزاد هشت ماهه در اوج گرما و در نهایت تشنگی داخل خودرویی که آن را ربوده بودند جان سپرد.این حادثه یکی از تلخ‌ترین اتفاقات سال‌های اخیر در کشور بود که واکنش‌های بسیار گسترده‌ای را در مردم، رسانه‌ها و مسئولان داشت.

قتل جوان مهابادی
مهرماه امسال چهار جوان که همگی در سنین ۱۸ تا ۲۰ سال بودند از لحظات مختلف قتل دلخراش دوست‌شان فیلمبرداری کرده و حتی از به آتش کشیدن جسد وی نیز تصاویر "سلفی" گرفتند. این اقدام خشونت‌بار بازتاب شدیدی در شبکه‌های اجتماعی و بین مردم داشت و حیرت بسیاری از کارشناسان را برانگیخت.

فضای مجازی چه تاثیری بر خشونت داشت؟
نقش فضای مجازی همانطور که تاثیر خود را بر تمام جنبه‌های زندگی امروز ما نشان داده است در مورد خشونت و قتل‌های فجیع امسال هم به چشم آمد.

به گفته جانشین فرمانده ناجا جرائم خشن در کشور نسبت به سنوات گذشته افزایش نیافته است؛ بلکه این انعکاس خبر‌ها در جامعه است که بیشتر شده و چنین به نظر می‌رسد که جرم افزایش یافته است.

همچنین محسنی اژه‌ای در صحبت‌هایش در مورد افزایش قتل‌های فجیع بدون اشاره به جزئیات، به نقش فضای مجازی در افزایش این قتل‌ها اشاره کرده بود.

اما فضای مجازی چگونه می‌تواند بر این قتل‌ها تاثیر بگذارد؟ با بررسی مواردی از قتل‌های فجیع که در گزارش بررسی شد به نظر می‌رسد فضای مجازی می‌تواند به سه شکل بر این حوادث تاثیر بگذارد.
 
اولین نقش به صورت پیش زمینه‌ای است؛ به این معنی که زمینه ساز آشنایی قاتل و مقتول و یا به عنوان یک راه ارتباطی و هماهنگی است که البته فقط کارکرد ابزاری دارد و راه‌های دیگری هم می‌توانند جایگزین آن شوند. به نظر می رسد اشاره سخنگوی قوه قضائیه به همین نقش از رسانه باشد به عنوان مثال در روابط نا مشروع و....

اما مورد دوم مربوط به فضای به وجود آمده رسانه‌ای برای بازتاب اقدام به قتل و دیده شدن موضوع است؛ که خود به دو بخش قابل تقسیم است: یکی نقش اطلاع رسانی و واکنش‌های مردمی که در این فضا دیده می‌شود؛ که به خصوص در مورد قتل آتنا و بنیتا بسیار به چشم آمد. این همان موضوعی است که در گفته‌های جانشین ناجا هم به آن اشاره شده بود.

اما بخش بعدی این مورد مربوط به خودنمایی قاتل و مطرح شدن به شکل منفی است که در ماجرای قتل جوان مهابادی به صورت برجسته‌ای به چشم می‌آید؛ نمونه دیگری از این کارکرد فضای مجازی را در نمایش خودکشی‌های بازی نهنگ آبی هم دیده بودیم.
 
تیتر موقت

کارکردی که آرمان شهرکی جامعه شناس آن را "خشونت کارناوالی" می‌نامد. این پژوهشگر در مورد این کارکرد فضای مجازی در قضیه قتل جوان مهابادی به فرارو می‌گوید:

اینجا به نظر من نمایش قتل مهم است که روی صحنه آمده است. یعنی از یک مکان پرتی از یک دره‌ای، که می‌شد هیچ کس خبر نداشته باشد، از طریق رسانه تکثیر شده و یک جور لذت بیمارگونه به فرد می‌دهد که من می‌توانم خودم را ابراز کنم.

در این صحنه رقابت آمیز وقتی هرچیز نامطبوعی را  می‌توان نمایش داد، همه چیز از محتوا خالی می‌شود.

اما مورد سوم یا نقش آخر فضای مجازی بازنشر و بازتولید خشونت از طریق شبکه‌های اجتماعی است.

هرروزه تصاویری خشونت آمیز از جنایت‌هایی که در سراسر جهان اتفاق می‌افتد به راحتی در شبکه‌های اجتماعی قابل مشاهده است و قطعا این نشر خشونت می‌تواند به بازتولید و یا به نوعی آموزش شکل خشونت و شکستن قبح آن دامن بزند.

به اعتقاد شهرکی وقوع قتل‌های فجیع به شدت تحت تاثیر شکل جنایات داعش و تکثیر و نمایش این خشونت توسط رسانه‌ها و فضای مجازی است.

وقتی کودکان قربانی می‌شوند
اما مورد دیگری که در قتل‌های پرحاشیه امسال بارز بود، قربانیان خردسال و حتی نوزاد بود. اما چه اتفاقی می‌افتد که در جامعه ایران با تعداد بالایی از قتل و تجاوز به کودکان رو به رو هستیم؟
 
تیتر موقت

مهدی ملک محمد روانشناس در گفتگو با فرارو این موضوع را از دو جنبه بررسی می‌کند:

به اعتقاد این روانشناس در مورد آسیب زدن به کودکان بر خلاف بزرگسالان این ترس و قانون نیست که جلوی ما را می‌گیرد. بلکه امور درونی شده است که باید درون ما بوجود بیاید تا با کودک همدلی emphathy داشته باشیم. یعنی متوجه بشویم این کودک که یک موجود کاملا بی پناه و مظلوم است که توانایی تحمل آزار ما را ندارد و ممکن است اتفاقات خیلی بدی برایش بیافتد.

این‌ها را فهم و شعوری درک می‌کند که یک سری امور مثل همدلی با دیگران قبلا در او نهادینه شده باشد، اما جامعه امروز متاسفانه جامعه‌ای شده است که بر اساس یک سری استرس‌های انباشته شده و نا‌به‌هنجاری‌های مختلف شکل گرفته است و این همدلی در جامعه به چشم نمی‌خورد.

این روانشناس برای بیان دومین علت این پدیده از یک مبنای روانکاوی استفاده می‌کند: به اعتقاد او در جامعه ما امید نسبت به آینده کم شده است. یکی از دلایل خود محوری جامعه هم نداشتن امید است یعنی شما وقتی خود‌محور می‌شوید که نسبت به آینده هیچ دورنگاهی ندارید.

همچنین از نگاه ما کودک، نمادی از آینده است؛ و وقتی که امید به آینده ما صدمه می‌خورد بصورت ناخودآگاه به آن نماد ضربه می‌زنیم. البته این قضیه کاملا ناخودآگاه اتفاق می‌افتد، نه اینکه طرف با خود بگوید حالا که امیدی ندارم به نماد آینده آسیب بزنم!