چاپ صفحه

انگار که هنوز آقای احمدی نژاد رئیس دولت است یا آقای رئیسی رئیس جمهور شده است!

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"«محمد ایمانی» - فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود در مطلبی با عنوان "مردم انقلاب کردند که همین خودکامگی نباشد" نوشت:

آقای روحانی گفت "قانون اساسی بن‌بست‌ها را برداشته و ظرفیت بزرگ دارد. اگر جایی با هم بحث داریم به اصل 59 قانون اساسی مراجعه کنیم. این اصل می‌گوید در برخی موارد قانونگذاری و اعمال قوه مقننه مراجعه به آرای مستقیم مردم است. اگر جناح‌ها سر موضوعی اختلاف دارند، صندوق آرا را بیاوریم. هر چه مردم گفتند به آن عمل کنیم".

*این اظهارات، نوعی طفره از مسئولیت و پاسخگویی است. منطق نظام برآمده از انقلاب اسلامی، بی اعتمادی مطلق به آمریکا بود. آقای روحانی بر خلاف این منطق معطوف به حقایق تاریخی، به [آمریکا] اعتماد کرد ، امتیاز های نقد داد و وعده نسیه گرفت.

*طبق آخرین نظرسنجی های داخلی و خارجی، از برکت این سعه صدر نظام در مجال دادن به تلقی خوش گمانی به آمریکا،
80 تا 90 درصد مردم نسبت به آمریکا ابراز انزجار و بی اعتمادی مطلق می کنند و تنها یک درصد همچنان خوش گمانند.

*انصاف آن است که آقای روحانی بگوید در خودرایی و خودبسندگی و اصرار بر اعتماد یکطرفه به دشمن اشتباه کرده و از این به بعد به ساختار های برآمده از قانون اساسی بیشتر تمکین می کند. که اگر جز این باشد، میل به خودکامگی تعبیر می شود. مجلس و مجمع تشخیص مصلحت و قوه قضائیه و دیوان محاسبات و سازمان بازرسی، همه جزو قانون اساسی است و بدون آنها خودکامگی شکل می گیرد.

*در اثر همین خود رایی بود که طبق گزارش دیوان محاسبات، دولت از اجرای 80 درصد احکام قانون بودجه سال 95 تخلف کرد و یک رکورد در زمینه شلختگی مالی بر جای گذاشت.  وزارت نفت ۱۶‌هزار ‌میلیارد تومان از درآمدهای ‌سال ۹۵ را به خزانه واریز نکرده است. کمتر از ٧‌درصد درآمد ۴۴‌هزار و ۶۳۰‌میلیارد تومانی هدفمندی یارانه ها، به تولید اختصاص یافته است. 75 درصد بودجه (٦٥٢‌ هزار و ٤٧٢‌میلیارد تومانی ) شرکت‌های و بانک های دولتی‌، صرف هزینه های جاری و فقط ٢٥‌درصد آن در بخش  سرمایه‌ گذاری به مصرف رسیده است. یک دلیل انقلاب این بود که همین خودکامگی ها نباشد.

*آقای روحانی پس از 4 سال آزمون و خطا در زمینه اعتماد بی دلیل به آمریکا مجبور شد بگوید «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ می‌گویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل می‌گوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا می‌گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر_ديوانه‌اند_كه_با_شما_مذاكره_كنند؟ شما به مذاكره‌اي كه به تاييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد».
این سخان در حالی ادا شد که برای چند سال، صاحب نظران منتقد با انواع فحش ها و ناسزا ها از سوی آقای روحانی نواخته شدند.

*48 ماه فرصت دولت به همین بی عملی و رویا اندیشی محض گذشت. اکنون که هنگام عملی کردن وعده ها در زمینه ایجاد رونق اقتصادی در حد بی نیاز کردن مردم از یارانه و چرخش چرخ اقتصاد و تولید، و ایجاد اشتغال برای جوانان است، رئیس دولت همچنان می خواهد پاسخگو نباشد و مانند زمان تبلیغات انتخاباتی  از موضع منتقد و اپوزیسیون دولت حرف می زند؛ انگار که هنوز آقای احمدی نژاد رئیس دولت است یا آقای رئیسی رئیس جمهور شده است!.

*آیا ایشان می تواند یک نظرسنجی یا رفراندوم برگزار کند و از مردم بپرسد نظرشان درباره عملکرد اقتصادی دولت و وعده هایی نظیر بازگرداندن 150 میلیارد دلار پول بلوکه شده و وعده افزایش ارزش پول ملی در مقابل ارز خارجی چیست؟ چرا دلاری که مردم تصور می کردند هزار تومان می شود، به 4800 تومان صعود کرد؛ نقش رونق و گشایش کذایی در این میان چه بود؟

*طبق نظرسنجی اخیر مرکز دولتی ایسپا که با حضور آقای آشنا-مشاور رئیس جمهور [ از نیروهای بلندپایه و اسبق وزارت اطلاعات] رونمایی شد "فقط ۲ درصد مردم خواستار رفع حصر (سران فته) هستند. 69 درصد، بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار، ۳۰ درصد اعتراض به فساد مالی، ۲۰.۶ درصد بی‌عدالتی، ۱۳.۵ درصد قطع حمایت از سوریه و فلسطین، ۹.۷ درصد آزادی بیان و ۲.۳ درصد رفع حصر  را خواسته اصلی شرکت‌کنندگان در تجمعات اعلام کردند. پاسخ 74.8 درصد  به این پرسش که آیا از شرایط اقتصادی رضایت دارید، منفی بوده است".

*صدبار دیگر هم از مردم نظرسنجی کنند، همین قضاوت را درباره اولویت های خود و میزان رضایت از عملکرد دولت خواهند داشت. چاره کار، تمکین و احترام به نظر مردم است، نه تولید مسئله برای طفره از مسئولیت پاسخگویی. براستی اگر بنابر نظر گرفتن از مردم باشد، 97/2 درصد آنها در سال 92 با حذف یارانه مخالفت کردند. پس چرا دولت درصدد است یارانه 34 میلیون نفر را حذف کند؟