عدالت خواهان گلستان"آقای هاشمی در خاطرات روز 30 تیر سال1368 نوشت :
همراهان عموماً بعد از نماز خوابيده بودند. كمي در باغچههاي اطراف ويلا پياده روي كردم. ساعت هشت صبح صبحانه خورديم. براي شنا به دريا رفتيم. قلاب ماهيگيري به آب انداختيم، اما صيدي نكرديم.
هنگام پرش از روي اسكله، ناخن انگشت پايم شكست و زخم شد. بعد از شنا آقاي ابراهيمي - بهيار - كه همراه تيم آمده است، پانسمان كرد. ميخواست آمپول ضد كزاز بزند، موافقت نكردم. ميخواست بقيه ناخن را بردارد، با اين هم موافقت نكردم. چندان به نظرم مهم نميآيد.
براي بازديد از سواحل بحر خزر با هليكوپتر، ساعت ده ونيم به سوي شرق حركت كرديم. تمام ساحل را تا آخرين نقطه شمال شرقي در مرز شوروي رفتيم، به منظور ديدن وضع طبيعي سواحل و وضع حضور مردم در دريا، نزديك زمين پرواز ميكردند. ساحل بسيار زيبا و قابل بهرهبرداري خيلي بيش از اين است. از ساحل ساري به طرف شرق، مورد توجه مسافران و بوميها نيست و مثل بخش غربي، آباد و مورد استفاده قرار نگرفته است.
سطح آب دريا بالا آمده و بعضي از تأسيسات نزديك آب را يا خراب كرده و يا تهديد ميكند. ولي در اين بخش، تأسيسات مهمي كه آسيب زياد ببيند، نيست. منظره بخشهاي توريستي مخصوص مسافران از بالا خيلي زيباست. جزيره آشوراده در اثر بالا آمدن آب وضعش فرق كرده است.
كنار پاسگاه مرزي «مختومقلي» فرود آمديم. از پاسگاه بازديد كردم. چهار درجهدار و هشت سرباز داشتند. سازمانشان چهار افسر و چهار درجه دار و شانزده سرباز است. تا آنجا كه چشم كار ميكرد، هيچ اثري از آبادي يا پاسگاه در خاك شوروي به چشم نميخورد. فرمانده پاسگاه گفت، هيچ تماس با روسها ندارد و هيچ حادثهاي و برخوردي و رفت و آمدي نداشتهاند. طرف ما هم تا حدود يك كيلومتر مرتع است و سپس اراضي كشاورزي ديم كه امسال درو شده بود و هنوز بستههاي كاه در صحرا بود و قسمتي از مانده كاهها را براي تقويت زمين آتش زده بودند. گفتند ماشين پاسگاه خراب است، با تراكتور رفت و آمد میکنند و در زمستان، آب دريا تا نزديك پاسگاه بالا ميآيد، به همين دليل درخت و عمراني نداشتند.
در مراجعت براي ديدن اراضي و روستاها و جادهها، از فضاي دو سه كيلومتر بالاتر از ساحل پرواز كرديم. اراضي و منطقه بسيار آباد است. تقريبا نقطه غير معمور نديديم. ساختمان روستاها هم نسبتاً خوب است و جاده ماشين رو هم دارند. به نظر ميرسيد بالا آمدن آب دريا، باعث زحمت اراضي نزديك به ساحل در بعضي از نقاط گود شده باشد.
حدود ساعت يك بعد از ظهر به اقامتگاه رسيديم. زخم پايم به خاطر فشار كفش ناراحتم كرد. باند را عوض كرديم. خستگي هليکوپتر، درد كمر و پا را تشديد كرده بود. امروز صبح احساس بهبود مينمودم. هليكوپترها براي سوختگيري به قائمشهر رفتند و ما پس از ناهار تا ساعت پنج استراحت كرديم و سپس به سوي سواحل غرب پرواز كرديم. بنا داشتيم تا آستارا برويم، ولي چون هليكوپترها تأخير داشتند، فقط تا تنكابن رسيديم. ساعت پنج و نیم حركت كرديم و هفت و نیم برگشتيم.
سواحل اين طرف، خيلي آبادتر و پرجمعيتتر است. تقريباً همه جا را گرفته و پلاژ و ويلا ساختهاند؛ بيشتر آنها شخصي است. از ارتش و ارگانها هم هست. معمولاً با ديوارهايي از حصير، محل شناي زنان و مردان جدا شده است، ولي در مواردي زنان و مردان با هم در دريا هستند ولي آنان با لباس و روسري يا چادر در آب ميروند؛ به آن صورتي كه شنيده بودم، سختگيري نيست.
در مراجعت، از بين ساحل و جنگلها آمديم؛ اين قسمت هم به نظر معمورتر[= آبادتر] از قسمت شرق ميرسند. غروب به دريا رفتيم و كمي شنا كرديم و برگشتيم؛ نماز و شام و سپس خواب. راديوهاي خودي و بيگانه را صبح و شب گرفتم، مسأله تازهاي نداشت.
آقاي [محمود] واعظي [معاون وزیر خارجه]، تلفني از تهران خبرداد كه وزير خارجه اتريش گفته است، ايران در قتل قاسملو به احتمال زياد ديده ميشود. گفتم براي جواب مشورت كنيد. گفت اتريشيها خوب برخورد كردهاند. مأمور ايراني را تبرئه كرده و به ايران اعزام داشتهاند.