چاپ صفحه

نگاهی به مهم‌ترین دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی و چشم‌انداز پیش‌روی آن: انقلابِ تمدن‌ساز

به گزارش پایگاه عدالت خواهاندر چنین زمانه‌ای که مکاتب و ایدئولوژی‌های بشری خود را فاتح زندگی بشر دانسته و بر سر تفوق و برتری‌طلبیِ با یکدیگر نزاع می‌کردند انقلاب اسلامی رُخ داد. این انقلاب متکی به یک «عقلانیت» بود: «انقلاب عظیم اسلامی ما ناشی از یک عقلانیت بود. این‌طور نبود که مردم همین‌طور بی‌حساب و کتاب به خیابان بیایند و بتوانند یک رژیمِ آنچنانی را ساقط کنند؛ محاسبات عقلانی و کار عقلانی و کار فکری شده بود. در طول سال‌های متمادی -‌به تعبیر رایج امروز‌- یک گفتمان حق‌طلبی، عدالت‌خواهی و آزادی‌خواهی در بین مردم به‌وجود آمده بود و منتهی شد به اینکه نیروهای مردم را استخدام کند و به میدان جهاد عظیم بیاورد و در مقابل آن دشمن صف‌آرایی کند و بر آن دشمن پیروز کند.»

خصوصیت انقلاب اسلامی
به‌صورت بُنیادین انقلاب اسلامیِ ملت ایران دو خصوصیت را توأمان داشت: «این دو خصوصیت، عبارت بود از اینکه مبنای این انقلاب، ارزش‌های دینی و اخلاقی و معنوی بود و خصوصیت دیگر این بود که انقلاب بر پایه اراده و خواست مردم در تشکیل و اداره حکومت باقی ماند. یعنی پس از پیروزی انقلاب، اهمیت نقش مردم از آنها سلب نشد و به‌عنوان یک عنصر برای انقلاب باقی ماند.»
 این انقلاب دقیقاً در دورانی که قدرت‌های مادی «دین» را پدیده‌ای پایان یافته و در انزوا می‌دانستند و می‌خواستند شکل گرفت: «در آن دورانی که همه دست‌ها و سیاست‌ها و قدرت‌ها سعی‌شان بر این بود که مطلق دین را، بخصوص اسلام را منزوی کنند، آن‌وقت زنده‌ترین ادیان یعنی اسلام عزیز و گویاترین متون الهی یعنی قرآن کریم، بتواند در یک کشوری خودش را بالا بکشد و گستره کشور را در دست بگیرد و علاوه‌بر این، حدود جغرافیایی را درهم بریزد و وارد مناطق گوناگون دنیا بشود، این خیلی حادثه عجیب و مهمّی است.»  و روزبه‌روز جهت‌گیری مذهبی آن تقویت شد: «انقلاب از خانه مذهب -‌یعنی مسجد و مدرسه دینی‌- آغاز شد و جهت‌گیری مذهبی در انقلاب روزبه‌روز افزایش پیدا کرد و نقش مذهب و ارزشهای معنوی، آن‌قدر قوی شد که کسانی را به میدان انقلاب کشاند که معمولاً در هیچ انقلابی، این‌گونه آدم‌ها به میدان نمی‌آیند.»
انقلاب اسلامی با اتکاء به مبنای الهی و با رویکردی مردمی توانست تحولی عظیم در عرصه‌های گوناگون کشور و زندگی مردم ایجاد کند. انقلاب اسلامی ایران اساساً پدیده‌ای ذوابعاد بوده و جنبه‌ها و وجوه مختلف آن به‌هم پیوسته است: «انقلاب اسلامی با همه انقلاب‌های دیگر متفاوت است؛ نه یک انقلاب صرفاً معنوی و فرهنگی است، نه یک انقلاب صرفاً اقتصادی است، نه یک انقلاب صرفاً سیاسی است؛ یک انقلاب همه‌جانبه است. مثل خودِ اسلام است. همان‌طوری که اسلام ابعاد معنوی و اخلاقی دارد، ابعاد الهی دارد، در عین حال ناظر به زندگی مردم است؛ بعد اقتصادی، بعد سیاسی، بعد اجتماعی در اسلام وجود دارد؛ انقلاب اسلامی هم دارای ابعاد مختلف بود و راز ماندگاری انقلاب اسلامی و روزبه‌روز زنده‌تر شدن این انقلاب در سطح منطقه و جهان، همین ابعاد گوناگون آن است که با نیازهای بشر متوازن و همراه است.»
این انقلاب از جنبه‌های گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... دستاوردها و نتایج مختلفی را به همراه داشت. قطعاً بخشی از مهم‌ترین دستاوردها در عرصه فرهنگ بوده است. بنابر آنچه گذشت در تحلیل دستاوردهای این انقلاب نیز باید به این نکته توجه کرد که این دستاوردها نیز از نوعی درهم‌تنیدگی و پیوستگی برخوردار هستند. به‌طوری‌که اثرات و نتایج فرهنگی انقلاب همزمان جنبه‌ها و اثرات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نیز داشته و بالعکس.
با مراجعه به اندیشه رهبر انقلاب اسلامی سرفصل‌های مهمی را در معرفی دستاوردهای انقلاب می‌توان مورد شناسایی قرار داد که در ادامه به سه سرفصل مهم در این زمینه اشاره می‌کنیم:

۱- حاکمیت دین و احیاء دینداری و معنویت
به یک معنا نقطه کانونی انقلاب اسلامی و به‌تبع آن نظام اسلامی «حاکمیت دین» است: «امروز برای نخستین‌بار در تاریخ کشور ما -بلکه در تاریخ کشورهای اسلامی- بعد از صدر اسلام، دین منشأ و منبع قدرت و تدبیر امور و اداره جامعه شده است.»  و در ادامه این دستاورد مهمِ تاریخی «احیای دینداری و معنویت» است. در دوران پیش از انقلاب به‌‌رغم وجود فرهنگ اسلامی در بین مردم دینداری در فضای عمومی کشور وضعیت نامناسبی داشت: «آن روزی که این نهضت شروع شد، وضع اسلام و دین و دینداری در داخل همین کشور هم این نبود که شما امروز مشاهده می‌کنید؛ دین، غریب و مظلوم و منزوی بود؛ از دین برائت می‌جستند؛ حتی دین‌دارها از دینداری خجالت می‌کشیدند! وضع فرهنگ غیر دینی بلکه ضد دینی به جایی رسیده بود که بزرگترین تعریف دینی از یک جوان این بود که بگویند فلان جوان نمازخوان است! همه‌چیز به سمت دوری از اسلام و دوری از خدا بود. در و دیوار این کشور را به گناه آلوده کرده بودند. بعضی از ظواهر محفوظ بود؛ اما از بواطن دین، از روح دین، از حرکت عمومی به سمت هدفهای دین خبری نبود.»
اما با وقوع انقلاب این معادله به‌نفع دین و معنویت تغییر کرد. انقلاب در جنبه انسان‌سازی به دستاورد مهمی رسید: «فتح‌الفتوح امام خمینی ؟ره؟» به تعبیر رهبر انقلاب «ساختن جوانان مؤمن» بود: «فتح‌الفتوح امام، ساختن جوانان مؤمن، مخلص، سالم، صادق، بی‌اعتنای به شهوات و دل‌هایشان متوجه به سمت خدا بود. در طول تاریخ، در این مملکت یا در سایر ممالک اسلامی، ما چه موقع این‌قدر جوان خوب و صالح، مثل دوران انقلاب داشتیم؟»  و از سوی دیگر توجه به لایه‌های گوناگون دین و دینداریِ عمومی آحاد ملت یکی از پدیده‌هایی است که مشخصاً پس از وقوع انقلاب با آن روبه‌رو شده‌ایم. در این زمینه مشخصاً توجه به فریضه‌ای چون «نماز» و اقامه آن یکی از نقاط بارز است: «از برکات انقلاب اسلامی در سالهای اخیر آن است که دلهای پرشور و شوقی را به اهمیت و والایی فریضه نماز توجه داده و ترویج روزافزون این پایه اساسی دین را، مرکز همت و تلاش آنان ساخته است.»  همچنین توجه عمومی به «قرآن» یا سایر امور مذهبی چون اعتکاف، راه‌پیمایی اربعین و... از دیگر جنبه‌های احیای دینداری در ملت ایران پس از انقلاب اسلامی است.

2- توقف تهاجم فرهنگی غرب و احیای فرهنگ اسلامی
تهاجم فرهنگی: «این است که یک مجموعه -سیاسی یا اقتصادی- برای مقاصد سیاسی خود و برای اسیرکردن یک ملت، به بنیانهای فرهنگی آن ملّت هجوم می‌برد... در تهاجم فرهنگی، دشمن می‌گردد آن نقطه‌ای از فرهنگ خود را به این ملت می‌دهد و وارد این ملت می‌کند که خودش می‌خواهد. معلوم است که دشمن چه می‌خواهد!»
بر‌خلاف گمان مشهور که تاریخچه تهاجم فرهنگیِ غرب علیه ارزش‌های اسلامی و ملی را به دوران پس از دفاع مقدس خلاصه می‌کند از نگاه رهبر انقلاب تهاجم فرهنگی پدیده‌ای تاریخی است: «این تهاجم فرهنگی، از چه وقت شروع شد؟ مشخّصاً از دوران رضاخان شروع شد. البته قبل از او، مقدّمات آن، فراهم شده بود. کارهای فراوانی شده بود: روشنفکران وابسته، در داخل کشور ما کاشته شده بودند... این تهاجم در دوران جدیدِ پهلوی، شکل‌های گوناگونی پیدا کرد. یعنی در دوران 30- 20 سال آخر حکومت پهلوی‌ها، این تهاجم، شکل‌های خطرناکتری یافت.»‌ این روند برنامه‌ریزی‌شده تهاجم فرهنگی که با مقاصد سیاسی از سوی جریان استعمار دنبال می‌شد در میدان عمل توانسته بود تاحد قابل توجهی مولفه‌های قدرت فرهنگی ایران را تضعیف کند. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی توقف این روند و ایستادگی در مقابل آن بوده است: «انقلاب اسلامی که آمد، مثل مشتی به سینه مهاجم خورد؛ او را عقب انداخت و تهاجم را متوقّف کرد.»
در پرتو همین ایستادگی انقلاب در مقابل تهاجم فرهنگیِ غرب از پایگاه دین و ارزش‌های الهی بود که «فرهنگ اسلامی» در بین مردم و فضای عمومی کشور احیاء شد. در همان دوران ابتدای انقلاب شاهد موج عظیمی از گرایش به فرهنگ اسلامی بوده‌ایم: «در دورانِ اوّلِ انقلاب، شما ناگهان دیدید که مردم ما در ظرف مدّت کوتاهی، تغییرات اساسی در خُلقیّات خودشان احساس کردند: گذشت در بینِ مردم زیاد شد؛ از و طمع کم شد؛ همکاری زیاد شد؛ گرایش به دین زیاد شد؛ اسراف کم شد؛ قناعت زیاد شد -فرهنگ اینهاست؛ فرهنگ اسلامی اینهاست- جوان به فکر فعّالیت و کار افتاد، دنبال تلاش رفت.»
البته پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب رویارویی فرهنگی انقلاب اسلامی با فرهنگِ مهاجم غربی همچنان یکی از مهم‌ترین عرصه‌های جنگ نرم است.

۳- احیای هویت ملی و خودباوری
در پی سال‌ها حکومت استبدادی در ایران و وابستگی فکری، فرهنگی و سیاسی به‌وجود آمده از اواخر حکومت قاجار، اساساً «هویت ملی» ما مخدوش شده بود: «نگذاشتند استعدادها شکوفا شود؛ نگذاشتند هویّت اصلی و حقیقی این ملت، خود را نشان دهد؛ به تبع ورود کالاهای صنعتی -‌که نتیجه پیشرفت علم و صنعت غرب بود‌- در همه‌چیز، آن را به غرب وابسته کردند؛ کالاهای فکری و فرهنگی را وارد این کشور کردند و به نخستین کاری که دست زدند، بی‌اعتقاد کردن قشر تحصیل‌کرده این کشور به موجودی خودش بود؛ به فرهنگ خودی، به رسوم و آداب خودی، به دانش خودی، به استعداد شکوفا و درخشانی که در نسل ایرانی وجود داشت. این بی‌اعتقادی، در طول سال‌های متمادی، اثر خودش را بخشید.» وابستگی آنچنان بلایی بر سر ملت ایران آورده بود که اساساً ملت ایران حتی از سوی حاکمان خود ملتی ناتوان در جنبه‌های مختلف زندگی معرفی می‌شد: «آن روز به ما می‌گفتند شما بروید لولهنگ بسازید؛ آفتابه‌های گلی‌یی که آن وقت‌ها می‌ساختند؛ یعنی آفتابه حلبی هم نه!... فرهنگ حاکم آن روز بر دستگاه‌های اداره‌کننده کشور، همین بود.»
انقلاب اسلامی معادله وابستگی، حقارت و نفی هویت اسلامی و ملی را به احیای هویت ملی و روح خودباوری تغییر داد. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب همین است: «جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویّت کرد؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت. ما به‌عنوان جزو نودونهم در امواج حرکات جهانی، غرق و گم بودیم. انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد. انقلاب به ما آموخت که یک ملت می‌تواند در اساسی‌ترین مسائل جهانی، سخن و موضعی داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجّه به این‌که قدرتمندان و قلدرهای عالم چه می‌خواهند، ابراز کند و پای آن بایستد. ارزش یک ملت در جامعه بین‌الملل به این چیزهاست.»  در واقع: «از مقطع انقلاب به این طرف، معجزه‌ای به وقوع پیوسته است و آن «خودباوری» است. آن احساس حقارت دیگر امروز نیست.»  آنچه که در بیانات رهبر انقلاب گاه به‌عنوان «اعتماد به نفس ملی» نامیده می‌شود در همین راستاست: «آنچه که انقلاب به ما داده و توقع ما از خودمان است، این است که این را
روز به روز در خودمان تقویت کنیم؛ آن، اعتماد به نفس است.»

انقلابِ تمدن‌ساز
انقلاب اسلامی با اتکای به دین و حضور توده‌های مردم و با رهبری امام خمینی ؟ره؟ به پیروزی رسید و توانست در وجوه گوناگون از جمله عرصه فرهنگ به نتایج و ثمرات گران‌بهایی دست یابد. امروز نیز ملت ایران و حرکت تکاملی انقلاب اسلامی با رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان ولی فقیه و رهبر نظام اسلامی در مسیر دستیابی به اهدافش قرار دارد. ناظر به ادامه این حرکت باید گفت که «خط کلّی نظام اسلامی» ایجاد «تمدن اسلامی» است: «خط کلّی نظام اسلامی چیست؟ اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را در یک جمله ادا کنیم، خواهیم گفت خط کلّی نظام اسلامی، رسیدن به تمدّن اسلامی است.»  ملت ایران در گام نخست توانست با رهبری حضرت امام؟ره؟ در داخل کشور خود حرکتی فراگیر را شکل داده و ماندگار کند. هرچند دستاوردهایی چون احیاء دینداری، هویت و خودباوری تاحد قابل توجهی در ایران اسلامی به‌دست آمده اما تا فراگیر شدن این فضا در جهان اسلام هنوز فاصله زیادی داریم. این انقلاب در بطن خود ظرفیت و قدرتی عظیم را نهفته دارد. حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی با همین
نگاه است. «وقتی‌که ملّت ایران توانست خود را به آن نقطه‌ای برساند که بتواند به‌عنوان یک ملّت مُسلمِ به معنای حقیقی کلمه خود را به دنیا نشان بدهد، این بزرگ‌ترین تبلیغ اسلام است؛ ملّت‌های دیگر هم روانه همین طرف خواهند شد و تشکیل امّت بزرگ اسلامی که مایه عزّت و مایه ترویج اسلام در سراسر جهان است، اتّفاق خواهد افتاد؛ آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراه‌کننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمه‌اش اینجا است؛ مقدّمه‌اش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. خب، همه باید همّت کنند؛ هم مسئولین باید همّت کنند، هم آحاد مردم باید همّت کنند. این قضیّه هم قضیّه یک‌سال و 2سال نیست، قضیّه بلندمدّت است.»

   یادداشت     مهران کریمی

پژوهشگر حوزه مطالعات انقلاب اسلامی