رابطه اصلاح طلبان با تلوزیون بی بی سی فارسی رابطه عمیق و چندین ساله ای است. بسیاری از گردانندگان بی بی سی فارسی خود روزگاری در روزنامه های اصلاح طلب قلم می زدند و خط تخریب اصلاح طلبان نیز در رسانه سلطنتی انگلیس ممنوع و می شود گفت خط قرمز بوده است.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان"بی بی سی فارسی همچنین در تمام این سالها نقش مکمل رسانه ای را برای اصلاح طلبان بازی کرده و همواره در همه انتخابات ها نیز از گزینه اصلاحات حمایت تمام قد کرده و تاکنون ده ها رپرتاژ تبلیغاتی رایگان برای این جریان سیاسی در خارج از کشور ساخته و برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی در داخل ایران آنها را به صورت ویژه پخش کرده است.
در سال 88 و حمایت همه جانبه بی بی سی از نامزدهای اصلاح طلب، جنبش سبز و ضریب بخشیدن به رمز آشوب یعنی تقلب، رویکرد حمایتگرانه این رسانه از لیست های اصلاح طلبان در انتخابات اخیر و حضور گسترده کارشناسان و فعالین اصلاح طلب در برنامه های مختلف این شبکه، همه این موارد تنها نمونه هایی از هم سویی رسانه های معاند و اصلاح طلبان بوده است. با این وجود رویکرد بی بی سی در ماه اخیر در حمایت از آشوب گران و میدان دادن به افرادی چون رضا پهلوی، سلطنت طلبان و مجاهدین خلق، باعث شکایت اصلاح طلبان از نادیده گرفتن آنها شده است.
اما در حالیکه طی چند هفته اخیر برخی اصلاح طلبان تندرو از بی بی سی به علت گزارش های کم سابقه علیه اصلاح طلبان در ایام اغتشاشات گلایه و انتقاد کرده اند؛ اما بی بی سی فارسی حتی گزارش و تحلیل علیه خاتمی را نیز تکرار کرده است!
*گزارش جدید بی بی سی علیه خاتمی
بی بی سی فارسی در گزارش جدید خود علیه خاتمی با اشاره به انتقاداتی که پس از اعتراضات سراسری به خاتمی و اصلاح طلبان شده است نتیجه گرفته است که خاتمی و یارانش اکنون در برابر چالش جدیدی قرار گرفته اند که رویکرد آن ها می تواند به تداوم محبوبیت آن ها یا عدم آن منتهی شود.
این گزارش تحلیلی می نویسد: "از ۲۰ سال پیش که ستاره بختش در سپهر سیاسی ایران طلوع کرد، هیچگاه چنین محبوبیت و اثرگذاری اش محل تردید نبوده. شاید به همین دلیل است که بر خلاف روال چندسال گذشته، محمد خاتمی این روزها بیشتر بر صحنه ظاهر میشود و خود را ناچار از مداخله در فضا میبیند.زمانی در کتاب «بیم موج» در خصوص تهدیدهایی که متوجه نظام انقلابی ایران است، نوشته بود: «اکثریت است که باید تشخیص دهد حد آزادی کجاست، و هم اوست که حد آزادی یعنی قانون را وضع میکند».در آن کتاب که چاپ نخستش به بهار سال ۱۳۷۲ و چاپ دوم آن به بهار ۱۳۷۶ باز میگشت، خاتمی مهمترین فقدان «حکومت اسلامی- انقلابی» ایران را توجه به مسئله آزادی های فردی و اجتماعی میدانست.پس از به قدرت رسیدن اصلاحطلبان در سال ۷۶ نیز این تأکید بر حوزه «آزادی فردی و اجتماعی» به نحوی جوهر گفتار اصلاحطلبی آن سالها بود.اما ۲۰ سال بعد، اصلاحطلبان و در رأس آن محمد خاتمی از یکسو متهماند که دیگر مانند گذشته مدافع سرسخت این آزادیها نیستند و از سوی دیگر در تمام طول این سالها به مسئله عدالت اجتماعی بیتوجه بودهاند و هیچ «برنامه عملی و مدونی» برای تغییر در وضعیت فعلی ندارد. این انتقادات بیش از هر زمان دیگر در جریان اعتراضات سراسری دیماه شدت گرفت."
این گزارش تصریح می کند: "اما اعتراضات اخیر ورق را برگردانده و انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸ و ریاست جمهوری در ۱۴۰۰ میتواند چالشی جدی برای این جریان باشد.در تمام این سالها اما هسته غایب گفتار اصلاحطلبی فقدان برنامهای برای عدالت اجتماعی بود. آنچه در مرکز مطالبات و اعتراضات دیماه قرار داشت.اکنون به نظر میرسد بازسازی گفتار و بازآرایی سازمان سیاسی اصلاحطلبان بر حسب عدالت اجتماعی مأموریت دشواری است که نیازمند جراحیهای بزرگ است. از جمله به حاشیه رفتن برخی چهرههای مرکزی اصلاحات از جمله محمدرضا عارف و دادن ابتکار عمل به چهرههایی که در این سالها در حاشیه بودند.واقعیت آن است که اصلاح طلبان در طول سالهای فعالیتشان ماهیت دوگانه داشتند. از یک سو در برهههایی مانند انتخابات چهره جنبشی و خارج از قدرت از خود به نمایش میگذاشتند اما در موازات اصرار داشتند به عنوان سیاستمدارانی رسمی آنقدر از هسته اصلی قدرت فاصله نگیرند که صندلی و مناسب و جایگاه خود در قدرت را از دست بدهند. 20 سال بازی دوگانه و حفظ این چهره همزمان خودی و غیرخودی باعث بیاعتمادی افکار عمومی و اقشار فرودستی شده که زیر فشار فساد و تبعیض و سیاستهای طبقاتی سوژه اصلی اعتراضات دیماه بودند.اکنون پرسش اصلی این است که آیا اصلاحطلبان اراده و توان لازم برای مقابله با هسته اصلی قدرت در ایران را دارند یا نه؟ آنچه در این بیست سال گذشته خوشبینی و امد چندانی برای مردم نگذاشته است.به نظر میرسد چالش اصلی، آزمون تاریخی و برزخی که اصلاحطلبان یکبار دیگر روبروی آن قرار گرفتند، در همین جاست و خاتمی در آستانه این برزخ."
* ماجرای گزارش بی بی سی با هشتگ #براندازم
پس از سخنان محمد خاتمی در دیدار اعضای انجمن مدرسین دانشگاهها و تاکید وی بر مشخص کردن مرزهای اصلاحات با ضدانقلاب و براندازن و همچنین محکوم کردن اغتشاشاگران فتنه 96 بی بی سی گزارشی با عنوان #براندازم علیه خاتمی منتشر کرد.
بی بی سی طی گزارشی در اینباره نوشت: گواکنش بیسابقه شهروندان ایرانی فعال در شبکههای اجتماعی در قالب هشتگ #براندازم به سخنان تازه محمد خاتمی، که از او به عنوان رهبر اصلاحات یاد میشود، نشانه روشن دیگری از تغییر جغرافیای سیاسی ایران و صفبندیهای جدیدی است که آینده معادلات سیاسی ایران را رقم خواهد زد.شاید کمتر کسی در این نکته تردید داشته باشد که آقای خاتمی در دو دهه گذشته، محبوبترین چهره جمهوری اسلامی در افکار عمومی داخل و خارج از کشور و مشی اصلاحطلبانه او، اصلیترین گفتمان سیاسی این دوران بوده است، اما مجموعه تحولاتی که از اعتراضات سال ۱۳۸۸ شروع شد و در اعتراضات سال ۱۳۹۶ به اوج خود رسید، از پایان این تسلط خبر میدهد.
این گزارش می افزاید: "سخنان اخیر خاتمی نه تنها با استقبال و رضایت دست کم بخشی از مخاطبان و معترضان روبهرو نشد، بلکه آنان را به واکنشی تند و بیسابقه سوق داد.در فاصله کمتر از ۲۴ ساعت، هشتگی به نام #براندازم نزدیک به ۳۰ هزار بار توییت شد. محتوای این توییتها انتقاد شدید از آقای خاتمی، تاکید بر برانداز بودن و مخالفت تمامعیار با هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرای جمهوری اسلامی بوده است. شاید هنوز نتوان شعارها علیه اصلاحطلبان و یا واکنشها به سخنان آقای خاتمی را به کل جامعه یا اکثریت شهروندان تعمیم داد و گفت که این دیدگاه، در ایران امروز به تمامی تثبیت شده است، اما تقریبا با قطعیت میتوان گفت که در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگر تسلط نسبتا بیچون و چرای تفکر اصلاحطلبی در چارچوب جمهوری اسلامی در نزد افکار عمومی بهویژه جوانان مورد سوال قرار گرفته است."(1)
*بی بی سی از اصلاح طلبان چه می خواهد؟
بی محلی چند وقته بی بی سی به اصلاح طلبان در حالیست که فعالین این جریان همچنان انتظار دارند که این رسانه رویه خود را اصلاح کند و بار دیگر دست در دست هم همان سیاست های گذشته را دنبال کنند!
البته بی بی سی فارسی سال های گذشته نیز تلویحا به اصلاح طلبان درباره جدا کردن خط خود از نظام هشدار داده بود و رفتار کج دار و مریز آنها را شکست خورده می دانست. در تیرماه سال 1391، بی بی سی فارسی در یادداشتی به یکی از عناصر پاریس نشین خود اصلاح طلبان را به تغییر رویه خود دعوت کرده بود و راه آن نیز تنها از طریق براندازی می گذشت:« اگر اصلاح طلبان می خواهند به یک نیروی بالقوه در برابر رژیم تبدیل شوند، باید طرحی نو با بازیگرانی نو بریزند، با ویژگی براندازی جمهوری اسلامی به عنوان هدف اما با روش اصلاح جزء به جزء و هدف آنها باید به صراحت تغییر رژیم -همان که حکومت براندازی نرم می نامد و اصلاح طلبان از بیان آن شرمنده اند- اعلام شود. فاصله گیری شفاف و قابل احساس از اسلامگرایی به نحوی که مخالفان میان آنها و ایدئولوژی رژیم تفاوت را ببینند.» شاید با توجه به روندهای ماههای گذشته، و ناامیدی از تغییر رویه رسانه انگلیسی، این بار صراحتا توصیه بی بی سی را حلق آویز گوش خود کنند و باطن خود را بیشتر عیان سازند.(2)
*آینده بی بی سی فارسی و خاتمی به چه سمتی خواهد رفت؟
پیوند بی بی سی فارسی با اصلاح طلبان و به خصوص با محمد خاتمی رابطه عمیقی است که در این سالها روز به روز سنگین تر نیز شده است. این رابطه البته به دو طرف ملزوماتی را تحمیل کرده است. در طول سال های اخیر هر گاه اصلاح طلبان و شخص رئیس دولت اصلاحات مواضع غیر همسوتری با جمهوری اسلامی داشته اند، مورد حمایت بیشتری از طرف بی بی سی قرار گرفته اند. از این طرف خاتمی و نزدیکانش نیز موضع جدی علیه بی بی سی اتخاذ نمی کنند و حتی برخی اصلاح طلبان بخشی از تامین اخبار، گزارش ها، مصاحبه ها و خوراک محتوایی را برای این رسانه انگلیسی برعهده گرفته اند. در چند هفته اخیر نیز بی بی سی فارسی با تهیه برخی گزارش های نصفه و نیمه علیه اصلاح طلبان در واقع به برخی لیدرهای اصلاحات ملزومات و تعهدات دو طرفه را یادآوری کرده است.
اما در روزهای آتی گزارش های بی بی سی نشان می دهد که خاتمی تا چه میزان رویکرد همسویی یا غیر همسویی با حاکمیت جمهوری اسلامی را ادامه خواهد. به عبارت دیگر از تعداد و محتوایی گزارش های بی بی سی فارسی می توان کارنامه خاتمی و دوستان اصلاح طلبش را مورد ارزیابی حقیقی و دقیق قرار داد. در هرصورت بی بی سی حمایت خود از اصلاح طلبان را ادامه خواهد داد ولی شدت و ضعف آن را برعهده خود اصلاح طلبان و نوع عملکردشان در سپهر سیاسی ایران خواهد گذاشت.
پی نوشت:
1)http://www.jahannews.com/news/584252
2)http://www.jahannews.com/report/585149