چاپ صفحه

جمع نقیضین محال است آقای روحانی!

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"فته گذشته در جمع مدیران وزارت اقتصاد گفت؛ "با انتقاد هیچ وقت مخالف نیستیم. همه باید انتقاد بشوند؛ استثنا ندارد. تمام مسئولین در کشور قابل نقدند؛ ما در کشور معصوم نداریم. حالا یک وقت امام دوازدهم اگر ظهور کرد...، آن وقت هم می‌شود نقد کرد. پیغمبر هم اجازه نقد می‌داد؛ دیگر بالاتر از پیغمبر که نداریم در تاریخ؟ وقتی پیغمبر صحبتی می‌کرد، طرف بلند می‌شد روبه روی پیغمبر، می‌گفت امن الله او منک؟ می‌گفت این حرفی که زدی نظر خودته یا خدا بهت وحی کرده؟ اگر می‌گفت من الله، خدا وحی کرده می گفت خب امر خداست دیگر، من حرفی ندارم. اگر می‌گفت منّی، از طرف منه، انتقاد می‌کرد، می‌گفت من قبول ندارم. نقد می‌کرد. ما در زمان حکومت معصوم هم نقد داریم".
-   این عبارات، کلام حقی است که راه به باطل می‌برد؛ چون اولاً ناقص و دوپهلو ادا می‌شود و به جای شفافیت و روشنگری، به کار شبهه‌افکنان می‌آید و فضایی غبارآلود ـ آمیختگی حق و باطل - پدید می‌آورد که مقدمه نیاز دشمن برای فتنه‌انگیزی است. ثانیاً در تناقض مطلق با عملکرد برخی دولتمردان به ویژه شخص رئیس جمهور است و چون منطقاً نمی‌توان دو نقیض را یک جا جمع کرد، یا گفتار ایشان صادقانه و واقعی نیست و یا رفتار ایشان.
-    آقای روحانی در 4 سال ریاست، با تنگ‌حوصلگی خودکامگان و بدون کمترین تحملی، صاحب‌نظران منتقد را که سر برخی عملکردهای سیاست خارجی و اقتصادی و فرهنگی، ناصحانه هشدار می‌دادند و نقد کارشناسی می‌کردند، به انواع توهین‌ها و تهمت‌ها (بی‌سواد، حسود، بی‌دین، افراطی، کاسب ‌تحریم، بی‌شناسنامه، مزدور، جیب‌بر، بیکار، متوهم، دین‌نشناس، بزدل، مستضعف فکری، به جهنم که می‌لرزید، منتقدان مفسد، عقب‌مانده، مخلوقات ترسو، لرزان، تازه به دوران رسیده، عصرحجری، کودک و ...) نواخت.
-     چنین شخصیت تنگ‌حوصله و بی‌تحملی را که دولتش پیگیر دادگاهی کردن منتقدان است، با سعه‌صدر پیامبر(ص) و امام (ع) چه کار؟! اخیراً آقای ابطحی نماینده خمینی‌شهر خبر داده که او و چند نماینده دیگر مجلس به خاطر انجام وظیفه قانونی نمایندگی و انتقاد از دولت دادگاهی شده‌اند. فشار برای برخورد با رسانه‌های منتقد (از خبرگزاری فارس و روزنامه کیهان و وطن امروز و 9 دی و رجانیوز گرفته تا برخی رسانه‌های دیگر) و تحت فشار گذاشتن روزانه صدا و سیما که داستان بدتری دارد.
-    بله پیامبر و ائمه معصومین (ع) منتقد و مخالف را تحمل می‌کردند و اعتراضش را می‌شنیدند. در جمهوری اسلامی هم با کسی به صرف مخالف و منتقد بودن، برخورد نشده است. اما در سیره اولیای دین، حساب آشوبگری و آدم‌کشی و تخریب اموال خصوصی یا عمومی و بغی و فتنه و محاربه جداست و با این طیف دوم به شدت برخورد شده است؛ چرا که اصل امنیت و ثبات و دوام یک جامعه را نشانه می‌روند و هیچ جای دنیا هم تحمل نمی‌شوند؛ گرچه در این زمینه نیز تحمل حکومت دینی بسیار بالاتر از حکومت‌های غیردینی است. به اعتبار همین تحمل بود که حکم بغی و محاربه و فساد فی‌الارض درباره برخی فتنه‌گران اجرا نشده است.
-    آقای روحانی به جای صیانت از حکومت دینی "از طریق مسئولیت‌شناسی و پاسخگویی به عنوان رئیس دولت"، مدام شبهه می‌پراکند و فضا را غبارآلود می‌کند. در حالی که دولتمردان ذاتاً مسئول پاسخگویی هستند و حق ندارند قیافه منتقد بگیرند. نقد پیامبر که خوب است؛ تندروهای مدعی اصلاح‌طلبی (نفاق جدید) بودند که در دوره اصلاحات کذایی با ادبیات مطلق کفر و ارتداد، گفتند و نوشتند؛ "علیه خدا هم می‌شود تظاهرات کرد و مشکل توسعه این است که هنوز نمرده است"، "ریخته شدن خون حسین (ع)  در کربلا به خاطر خشونت‌طلبی پدر و جدش بود"، "خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت"!! و ...، آخر سر هم در دو آشوب خیانت‌آمیز سال‌های 78 و 88، مزدور صهیونیسم مسیحی از آب درآمدند.


-   بله نمرود که باشی می‌توانی با بلاهت تمام به سوی خدا تیر هم بیندازی و در کُشتی با پشه‌ای ناچیز که دماغت را آشفته، از پا درآیی! خداوند در آیه 6 سوره توبه می‌فرماید؛ "و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی‌دانند". در این که تردیدی نیست. اما دولت و رئیس آن در جمهوری اسلامی مسئول است و باید پاسخگو باشد. آیا قرار است دولت طبق قانون اساسی و موازین تشیع، از ولایت فقیه پیروی کند و گره از مشکلات مردم بگشاید تا دشمنان نتوانند آسیبی به کشور و ملت برسانند یا اینکه خدای نکرده، فقط ژست‌های اپوزیسیونی بی‌محتوا بگیرد؟ با جمهوری اسلامی همراهی می‌کند یا با دشمنان منافق آن که حرمت امام حسین علیه‌السلام را در عاشورای 88 شکستند و از سوی سران فتنه، "مردمان خداجو" خوانده شدند! از نگاه آقای روحانی، خداوند ولایت و امامت را اصالتاً برای پیروی در مسیر سعادت و هدایت‌یافتگی قرار داده، یا برای اطاعت نکردن و خودرایی و سرپیچی در مقابل آن؟!
-   حق، هم درمان است برای اهلش و هم بلا و ابتلا و مصیبت است برای لجبازان. چنان که آیات 82 و 83 سوره اسراء می‌فرماید؛ "وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا. و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‌كنيم. و[لى] ستمگران را جز زيان نمى‌افزايد". نبوت و ولایت نیز همین گونه است.

 

 

 

i