صبح امروز رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی سخنان مهمی در نقد کنش برخی جریانات سیاسی با هدف ناامید کردن مردم از وضعیت کشور بیان کردند.
به گزارش پایگاه عدالت خواهان" در این بیانات که مشخصا خطاب آن به برخی مسئولین سابق و فعلی نظام بود، با اشاره به موضع انتقادی و اپوزیسیون این مسئولان، از آنها خواسته شد تا به جای پاشیدن بذر ناامیدی در جامعه آنهم با هدف کسب منافع سیاسی، پاسخگوی صدماتی باشند که در دوران نصدی مسئولیت خود بر جای گذاشته اند.
اینکه فرمایشات رهبر معظم انقلاب بصورت مستقیم کدام جریانات و مسئولان سیاسی را مورد خطاب قرار داده است را باید با بررسی مواضع هر یک از این جریانات و گروه ها به تحلیل و تفسیر نشست.
رجانیوز بنا دارد در سلسله مطالبی به بررسی رویکرد جریانات مختلف و نسبت آنها با نهیبی که رهبری معظم انقلاب امروز مطرح کردند داشته باشد که اولین مطلب از این سلسله به بررسی گفتار و عملکرد محمود احمدی نژاد و یاران او در ماه های اخیر می پردازد.
پیش از پرداختن به این مواضع بهتر است نگاهی به مهمترین موارد مطرح شده از جانب رهبر معظم انقلاب در سخنان امروز داشته باشیم:
امروز حدس زدن نیاز ندارد، هزاران توپخانه‌ی دروغ‌پردازی به سمت این ملت مشغول شلیک هستند، برای اینکه مردم را ناامید و بدبین کنند و اعتماد به نفس مردم را بگیرند. متأسفانه در داخل هم گروهی، درست همان کار دشمن را ادامه می‌دهند: ناامید کردن مردم، متهم کردن، دروغ‌های شاخدار دشمن‌ساز را در ذهن مردم جا انداختن؛ اینها کارهایی است که عده‌ای دارند انجام می‌دهند.
اینها تقوا ندارند؛ آن کسانی که کار دشمن را در داخل انجام می‌دهند تقوا ندارند. اینها دینشان سیاسی است؛ به‌جای آنکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسی‌کاری است.
همان کار دشمن را انجام می‌دهند که فلان جناح یا فلان‌کس را بالا یا پایین ببرند. بعضی‌ها صاحب رسانه‌اند، بعضی‌ها صاحب منبرهای تبلیغاتی هستند، می‌توانند حرف بزنند و نه خدا، نه دین، نه انصاف را رعایت نمی‌کنند.
اینها دشمن را شاد می‌کنند به قیمت ناامید کردن مردم و نسل جوان؛ بخصوص کسانی که همه‌ی امکانات مدیریتی، یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده، فرقی نمی‌کند؛ تمام امکانات دست اینها بوده یا هست و آن‌وقت به قول فرنگی‌مآبان، نقش اپوزیسیون به خود می‌گیرند.
نقد منصفانه و مسئولانه، نه نقد همراه با تهمت. نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجن‌پراکنی حرام است. نقد با تهمت زدن و تکرار کردن حرف دشمن فرق دارد. نقد باید منصفانه و عاقلانه و مسئولانه باشد. سیاه‌نمایی هنر نیست.
اینکه برداریم همین‌طوری بی‌هوا این قوه و آن قوه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم، اینکه هنری نیست. هر بچه‌ای هم می‌تواند سنگ بردارد و شیشه‌ها را بشکند؛ اینکه هنری نیست.هنر این است که انسان منطقی و منصفانه حرف بزند و برای قدرت‌یابی حرف نزند و خدا را در نظر داشته باشد.
انقلابی‌نمایی غیر از انقلابی‌گری است. انقلابی‌گری کار سختی است؛ پابندی و تدین لازم دارد. نمی‌شود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل شود به مخالف‌خوان کشور. این کسانی که کشور در اختیارشان هست یا بوده دیگر حق ندارند علیه کشور حرف بزنند. اینها باید پاسخگو باشند.
شاید نیازی به توضیح نباشد که مرجع ضمیر این فرمایشات رهبر انقلاب به کسی جز احمدی نژاد اشاره ندارد. مروری بر ادبیات این حلقه در ایام اخیر به وضوح گویای این مطلب خواهد بود.
بخش اول- اظهارات محمود احمدی‌نژاد:
مردم! به خدا من و فرزندانم جاسوس نیستیم، برادرانم کارچاق کن، زمین خوار و وارد کننده انحصاری دارو نیستند، خودم هم در اطراف قم زمین تصرف نکرده ام که گاوداری درست کنم، پولهایم هم از پارو بالا نمی رود. خودم، فرزندانم و برادرانم تابعیت بیگانه نداریم. حساب شخصی هم باز نکرده ام تا پولهای مردم را در آن سپرده گذاری کنم و سودش را هر ماه بگیرم و به اختیار خودم خرج کنم!
ایشان (رئیس قوه قضاییه) اوایل کارش تا یک سال و نیم نمی پذیرفت هیئت منصفه مطبوعات تشکیل شود و می گفت نه نظر اجتهادی من این است که هیئت منصفه غلط است، آقا نظر اجتهادی شما برای خودتان است. قانون اساسی فوق نظر شخص شماست.
آقای بابک زنجانی نزدیک به چهار سال است که در زندان به سر می برد و به طور غیرعلنی محاکمه می شود و ما اطلاعی از مسائلی که در آنجا گذشته است نداریم.
امروزه این باور در جمع کثیری از مردم وجود دارد که برخی از برخوردهای قضایی صرفاصرفاً از موضع سیاسی و برای برخورد با مخالفین سیاسی مقامات قضایی و یا بستگان آنان و یا همکیشان سیاسی آنها و یا برای ایجاد توازن در رقابت های بین جریان های سیاسی کشور انجام می شود.
قاضی القضات ما بزرگترین گناهان ، یعنی هتک آبروی افراد و افترا زدن به انسانهای پاک را به طور علنی مرتکب می شود. معلوم است که ایشان از عدالت ساقط است. با این وصف معلوم است که در دستگاه زیر نظر ایشان چه می گذرد. فریاد مردم از ظلم برخی عناصر قضایی به آسمان است.
ایشان در دوره مدیریت خود در عمل نشان داده است که به قانون اساسی و آیین دادرسی و امور قضایی آشنایی نداشته و آنها را زیرپا می گذارد. تقریبا دستگاه نیم بند قضایی را هم متلاشی کرده و از اعتبار انداخته است.
مهمتر اینکه مردم ، ایشان را نمی خواهند و ناراضی اند و این وضع را مضر به حال کشور و انقلاب و نظام می دانند. اکنون ایشان به دلیل عدم صیانت نفس، نقض مکرر قانون اساسی و قوانین عادی و بروز نشانه های بیّن از عدم صلاحیت ، فاقد مشروعیت بوده و ادامه کار ایشان ناقض حقوق رهبری و جمهوری اسلامی و مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور و انقلاب بوده و از این جهت غاصب شناخته می شود. ایشان هر کاری انجام دهد خلاف بوده و ضامن خواهد بود.
شنیده می شود که اخوی حضرتعالی ، جناب آقای علی لاریجانی رییس محترم مجلس شورای اسلامی قصد کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری آینده را دارند و مهم ترین مانع در این راه را بنده و همکاران بنده تلقی می نمایند. به نظر شما چرا ما باید قربانی اهداف سیاسی شویم. نقش جنابعالی و قوه تحت امر شما در این ماجرا چیست؟
مردم با مراجعات متعدد و مکرر از سراسر ایران و با این باور که اینجانب به حضرتعالی دسترسی دارم، به اصرار و به طور موکد می‌خواهند که سخن آنان و وضع کشور را به استحضار حضرتعالی برسانم.
بحران‌های رکود بی‌سابقه اقتصادی، نقدینگی، بانکی، بیکاری، فقر و فاصله طبقاتی و تولید به وضعیت حادی رسیده و هر لحظه ممکن است کشور و مردم را با شرایط غیر قابل پیش‌بینی و مدیریت مواجه سازد.
فشار سنگین و بی سابقه اقتصادی، تبلیغی و عاطفی در کنار فشارهای سیاسی، روحی و روانی، بسیاری از مردم و خانواده‌ها را در معرض آسیب‌های جدی و در هم شکستگی قرار داده و فضای آینده را در ذهن عموم مردم به خصوص جوانان عزیز تیره ساخته است.
علیرغم سعی وافر و مستمر حضرتعالی برای امیدبخشی به عموم مردم، متاسفانه، شرایط جاری کشور، امید به تحقق آینده بهتر را، از رهگذر ساز و کارهای موجود، به حداقل رسانده است
اطلاعات و آمار واقعی نشان از حرکت به سوی بن‌بست در بخش‌های گوناگون دارد
در نظام جمهوری اسلامی که متعلق به مردم بوده و مردم ولی‌نعمت مقامات هستند، آیا رفتاری بدتر از این هم قابل تصور است؟
بخش دوم- اظهارات اسفندیار رحیم مشایی:
خطاب به اژه‌ای: تو بیخود میکنی تو کی هستی؟ اعتبار تو به یک کاغذ است
مقامات قضا در روند رسیدگی به پرونده‌های خاص، اسامی افراد را به شرط مخالفت آنها با خود، به طرق مختلف اعلام می‌کنند و از اعلام و افشای اسامی افرادی که عضو باند حاکم تلقی می‌شوند، بطور جدی اجتناب می‌کنند و بلکه بصورت سیستماتیک مانع از افشای آنها می‌شوند! آن‌جنابان مردم را محرم نمی‌دانند و جلسات دادگاه را غیرعلنی می‌کنند و یا صرفا به نورچشمی‌ها و ایادی معتمد و گزینش شده، بطور فرمایشی و نمایشی رخصت حضور می‌دهند
خودبرتربینی، خودکامگی و اولویت منافع گروهی و جناحی در این دستگاه و قلیلی حامی ذینفع آن، به حدی است که مقامات حتی از آنچه بر سر اساس کار یعنی نظام جمهوری اسلامی می‌آید نیز غافل و یا بی‌اعتنا می‌شوند!
رسیدگی به پرونده آقای بابک زنجانی و همکاران یا شرکای او، وضعیتی به مراتب بدتر داشته است و دارد. مهمترین مسئله مشترک در اینگونه موارد، رسیدگی غیرعلنی به این پرونده‌هاست! بعنوان یکی از آحاد مردم و یک شهروند حق دارم بپرسم که چرا دادگاه رسیدگی به تخلفات او غیرعلنی بوده است؟! و اگر از نظر مقامات قضایی لازم بود این دادگاه به صورت غیرعلنی برگزار شود، چرا علت و جواز قانونی آن برای مردم بیان نشده است؟
آیا از اینکه دکتر احمدی نژاد پشت پرده اشغال سفارت انگلیس را گفت ناراحت شدید و این احضاریه را برای من فرستادید، یا اینکه من درباره کوروش حرف زدم؟! کدام شما را ناراحت کرده است؟! اگر فکر می کنید احمدی نژاد، بقایی و بنده کوتاه می آییم این یک خیال خام است؛ خام خام!
بخش سوم- اظهارات حمید بقایی:
نان حرام قوه قضاییه را نخوردم... کاری نکردیم در انتخابات شرکت کردیم اسم یکی دیگه رو نوشتیم، میدونیم کجاتون میسوزه و میدونم به زودی هم سرنگون میشید
آقای صادق لاریجانی به دلیل گشایش 63 حساب بانکی و تصرف در سود چند ده میلیاردی ماهیانه ناشی از سپرده گذاری چند هزار میلیارد تومانی پول مردم و بیت المال و مصرف آنها بدون ضوابط قانونی و بدون کمترین گزارشی به نهادهای قانونی و مردم، دست به انتقام گیری زده و بدون هیچ مستند قانونی، با طرح اتهامات متعدد واهی و نقض مکرر قانون اساسی، قوانین عادی و آیین دادرسی و به صورت مخفیانه و به دور از چشم مردم، بنده را به 63 سال زندان محکوم نموده است، تا همگان بدانند دست قاضی القضات در برخورد با هر کسی که پا در حریم حکومت و اقتدار او و خاندانش بگذارد، بدون محدودیت باز است و هیچ کس نمی تواند راه او را در اینگونه ظلم بزرگ و آشکار سد نماید.
در یک مورد در شب عید غدیر آقای فیروزآبادی به دکتر احمدی نژاد گفتند حالا که ما تا پاسی از شب می آییم و ... هدیه ای پاداشی هم پرداخت بشه ،، که مقرر شد پنج سکه به عزیزان پرداخت بشود! کسانی که در آن جلسه حضور داشتند و سکه طلا دریافت نمودند: باهنر، حسین طائب، فیروزآبادی، عزیز جعفری، رئیسی، اژه ای، مصباحی مقدم ، سعید جلیلی و... !
جناب قاضی پور، پاسخ شما و گردانندگان شما فقط یک جمله است، فرزند خلف پدرتان نیستید، اگر ظرف 24 ساعت مستندات حرفتان را از همان خبرگزاری منتشر نکنید.
چون از من اجازه خواسته اید، به شما نیز همانند همکار دیگرتان از ساعت 17:30 امروز 9 آبان 1396 به مدت 24 ساعت فرصت می دهم، تا مدارک تان را جهت اطلاع مردم منتشر نمائید، در غیر اینصورت بعد از اتمام این فرصت بیاد بیاورید که شما دومین کلاغ ناخلف هستید.
شما و همه کسانی که سرکارتان گذاشته اند فرزندان خلف پدرتان نیستید اگر ظرف 24 ساعت مستندات تمامی ادعاهایتان را منتشر نکنید.
آقا کاظم، دبیر محترم ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی! فرزند خلف پدرتان نیستید اگر ادعایتان را ظرف 24 ساعت ثابت نکنید.
برای اثبات ادعایتان و روشن شدن حقیقت به شما اعلام می نمایم فرزند خلف پدرتان نیستید اگر مستندات متقن و روشن مانند صورتمجلس ضبط کیفی متعلق به اینجانب در سال 1390 که محتویات آن دارای ارزش 2 میلیارد و 200 میلیون تومان می باشد و همچنین دفترچه حساب بانکی 400 میلیون تومانی با 23 درصد سود را ظرف مدت 24 ساعت منتشر نکنید.
از این لحظه 24 ساعت فرصت دارید تا با انتشار حکم مزبور ثابت کنید 63 سال زندان برای ایشان صادر نشده است! والا فرزند خلف پدرتان نیستید و ششمین کلاغ چیز دریده نام خواهید گرفت!
صادق لاریجانی و گروهش با بهره گیری از قدرت نامحدودی که دارند با پرونده سازیهای صوری، و طرح آن در دادگاههای غیر علنی بدون توجه به ساده ترین مبانی حقوقی، قانونی و شرعی مبادرت به صدور انواع احکام شدید توسط قضات مطیع نموده اند.
اینها بخش کوچکی از اظهارات تند و بی مهابای این حلقه علیه مسئولان و اوضاع سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی است. هر خواننده‌ای به سادگی می‌تواند درباره میزان صدق و کذب بودن این جنس سخنان قضاوت کند. مرور این اظهارات می‌تواند در تحلیل بهتر سخنان رهبر انقلاب کمک کند.