چاپ صفحه

چند نکته درباره روایت احمدی نژاد از تحریم و اقتصاد


به گزارش پایگاه عدالت خواهان-  جنگ اقتصادی واقعیتی است که نزدیک به 7 سال است کشور را درگیر خودش کرده است و آثار فراوانی در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع ما داشته است، اما کمترین توجه به آن شده است. نه به درستی شناخته شده است و نه برای مواجهه با آن تدابیر مناسب اتخاذ شده است. همین وضعیت سبب شده تحلیل درست و دقیقی هم از این پدیده وجود نداشته باشد. خیلی خوب است که این واقعیت مورد توجه قرار گیرد و به درستی شناخته شود. اینکه صحبت‌های احمدی نژاد بهانه‌ای شود تا به این مهم توجه شود اتفاق مبارکی است.

-  در دور جدید تحریم‌های اقتصادی که از تیر ۱۳۸۹ و با تصویب قانون جامع تحریم ایران (CISADA) آغاز شد، فتنه ۸۸ نقش مستقیمی داشت. در این تحریم بود که عملا نظام بانکی در جهان موظف شد علیه ایران وارد عمل بشود. قانون سیسادا تحول مهم در تحریم‌های ایران بود. تحریم‌ها تا قبل از سیسادا در حوزه غیربانکی بود اما بعد از این قانون به حوزه بانکی تسری یافت. احمدی نژاد به این مهم اشاره نمی‌کند و از کنار آن عبور می‌کند. همین روند تحریمی است که در طی دوسال به تحریم بانک مرکزی می‌رسد.

-  اشتباه بودن ورود دانشجویان به سفارت انگلیس (آذر ۹۰) در کنار درستی اعتراض به انگلیس، کاملا روشن است و هنوز سوال‌های زیادی درباره پشت پرده آن اتفاق وجود دارد اما اینکه این حادثه را عامل اصلی همراهی اروپا با آمریکا در تحریم بانک مرکزی و تحریم نفتی بدانیم محل اشکال است. تحریم بانک مرکزی ایران اولین بار در قانون جامع تحریم ایران عنوان شده بود و کنگره از دولت خواسته بود این گزینه را بررسی کند. در نوامبر ۲۰۱۱ (آبان 90)‌ نیز نهاد مبارزه با پولشویی وزارت خزانه‌داری (FINCEN) نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران را منطقه دارای ریسک پولشویی و تامین مالی تروریسم اعلام می‌کند. بعد از آن نیز در قانون اختیارات دفاع ملی ۲۰۱۲ (NDAA) که آخر دسامبر ۲۰۱۱ به امضای اوباما رسید (دی ماه)‌بانک مرکزی ایران تحریم و همچنین فروش نفت نیز تحریم می‌شود. یعنی تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت خام ایران یک طراحی استراتژیک در آمریکا بوده است. اروپا نیز در مدت دو سال قبل از آن و بعد از فتنه 88 کاملا نشان داد که با آمریکا همراهی می‌کند. بیشتر بانک‌های عامل ایرانی در مدت این دوسال تحریم شدند و همگام با آمریکا، اتحادیه اروپا نیز تحریم را اعمال می‌کرد. اروپا بلافاصله (کمتر از سه هفته) پس از تصویب قانون در آمریکا، مصوبه شورا گذراند و خرید نفت از ایران و بانک مرکزی ایران را تحریم کرد. شاید بتوان حادثه تصرف سفارت انگلیس را در تشدید فضای رسانه‌ای علیه ایران و تسریع در همراهی اروپا با آمریکا موثر دانست اما اینکه این حادثه عامل اصلی همراهی اروپا با آمریکا دانست تحلیل درستی نیست و اینکه بگوییم در صورتی که حادثه سفارت نبود، اروپا بانک مرکزی و خرید نفت ایران را تحریم نمی‌کرد کاملا غلط است.

-   برای آنکه روند تحریم شدن بانک مرکزی را به خوبی درک کنید فایل پیوست را که گزارش وزارت خزانه‌داری است از این قضیه حتما مطالعه کنید. این گزارش برای نوامبر 2011 (آبان 90) است.


سال ۹۱ بازار ارز دچار بحران جدی شد. عوامل مختلف در آن وضعیت نقش داشتند. نقش هر یک را باید به درستی تحلیل کرد. بستر اقتصادی بحران ارزی به سیاست‌های اقتصادی کشور باز می‌گردد. به مدت ده سال (از سال 82) قیمت دلار ثابت نگه داشته شده بود. فنر دلار در  طول ده سال به طور جدی متراکم شده بود. درست یا غلط بودن سیاست‌های اقتصادی محل بحث دیگری است اما اینکه بستر رها شدن فنر قیمت دلار نتیجه این سیاست‌ها بوده است، واقعیت صحنه اقتصاد است. دلارهای نفتی این قدرت را به دولت می‌داد تا بتواند قیمت دلار را پایین نگه دارد.

-   عامل محرک که سبب آزاد شدن فنر قیمت دلار شد، تحریم بانک مرکزی و نفت بود. معادله عرضه و تقاضا به هم خورد و در نتیجه قیمت ارز افزایش یافت. علی‌رغم ادعای آقای احمدی نژاد در آماده بودن مدیران اقتصادی برای مواجهه با این وضعیت، بررسی روند تحولات سال ۹۰ و ۹۱ خصوصا مدیران اصلی اقتصادی (وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی) نشان می‌دهد که تیم اقتصادی دولت، پیش‌بینی مشخصی از آینده نداشتند. اقدامات اصلی برای کم اثر کردن تحریم‌ها و شفاف کردن بازار ارز بعد از تاثیرگذاری تحریم‌ها انجام می‌شد. به طور خاص مرکز مبادله ارز از حدود آبان ماه ۹۱ آغاز به کار کرد. بانک مرکزی می‌توانست تدابیری برای کاهش اثر تحریم داشته باشد. حتی می‌توانست اقداماتی انجام دهد تا از حضور تقاضاهای سوداگرانه که سبب افزایش کاذب قیمت ارز شدند، جلوگیری کند.

---حضور و مداخله نهادهای بزرگ مالی نیز واقعیتی است که ابعاد آن در حال شفاف شدن است. رفتار بانک‌ها در نگه داشتن ارز و خرید سکه، عدم ورود ارزهای پتروشیمی از نمونه‌های مهم است. در نتیجه ترکیبی از شرایط اقتصادی، تحریم، بی‌تدبیری و رفتار خائنانه برخی نهادهای بزرگ اقتصادی بحران ارزی 91 را شکل داد.

-     اینکه احمدی نژاد گفته است به دنبال ایجاد وحدت برای مقابله با این تحریم‌ها بوده، نکته مثبتی است. به طور قطع برای مقابله و خنثی کردن تحریم‌ها نیاز به انسجام و وحدت جامعه داریم. اما به نظر می‌رسد (نیاز به شفاف‌سازی بیشتر افراد موثر و مطلع در آن مقطع وجود دارد) برایند صحبت‌های تیم اقتصادی دولت در آن مقطع  به بسیج شدن برای مقابله با تحریم منتج نمی‌شده است و برایند به سمت مذاکره تمایل پیدا می‌کرده است. احمدی نژاد نیز در بیانش می‌گوید که بعد از جلساتی که با خبرگان و مجلس و شورای نگهبان مراجع و ... داشتیم، گفته شد می‌خواهند به رهبری جام زهر بدهند. طبیعی است اگر برایند کار بسیج شدن و مقابله با تحریم‌ها بود، کسی تلقی جام زهر نمی‌کرد. (این حرف به معنای نادیده گرفتن رقابت‌های سیاسی آن مقطع نیست)

-   یک نکته هم از نظر زمان طرح این مساله است. آیا این روایت کمکی به ایستادن مقابل زیاده‌خواهی آمریکا در مقطع فعلی می‌کند؟

-   در آن مقطع ستاد تدابیر ویژه اقتصادی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده بود و درباره اقدامات خاص در حوزه اقتصاد تصمیم می‌گرفت. خوب است مسئول این ستاد که دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، سعید جلیلی نیز روایت خود را از تحولات آن مقطع بازگو کند