چاپ صفحه

آیا حسن روحانی به سمت اصولگرایان غش کرده است؟

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"در حالیکه اصطلاح برجام دهها بار در یک سخنرانی رئیس جمهور به گوش می رسید، این قرارداد با تضعیف شدن از سوی آمریکا به تدریج در حال خارج شدن از اولویت دولت است و حسن روحانی که روزگاری دولت با تفنگ را نقد می کرد به یکی از مدافعان موشک تبدیل شده است. حال چرا وی به دنبال تغییر راهبرد یا تاکتیک است؟

به گزارش جهان نيوز، مصطفی کواکبیان نماینده اصلاح طلب مجلس دهم، در اظهارنظری عنوان کرده که با رای آوردن وزیر علوم معلوم نیست روحانی اصولگرا شده یا اصولگرایان اصلاح طلب شده اند! این گفته در حالیست که برخلاف پروپاگاندای رسانه ای اصلاح طلبان برای عدم رای دادن به غلامی، وزیر جدید علوم، وی توانست از سد مجلس به راحتی عبور کند.

این در حالیست که روحانی در مجلس به آمریکا تاخت، مذاکره با آمریکا را دیوانگی خواند و به دفاع از صنعت دفاعی و موشکی کشور پرداخت. قرار گرفتن تمامی این گزاره ها در یک سخنرانی از سوی رئیس جمهور تقریبا بی سابقه بوده است. تنازل جایگاه برجام در کلام روحانی و نزدیک شدن به مولفه های منتقدان درباره مذاکره با آمریکا و نقائص برجام  ظاهرا نشان از آن دارد که رئیس جمهور با شیبی قابل ملاحظه در حال تغییر رویکردها و رفتارها در فضای سیاسی است.

حسن روحانی؛ شخصیتی باهوش و عملگرا است و تمامی جوانب بازی قدرت را در طول چهار دهه اخیر آموخته و تجربه کرده است. بقای وی در قدرت بدون به کارگیری مشتقات و بدیهیات فعالیت در فضای سیاسی ایران، می تواند سرنوشتی نامعلوم برای او رقم بزند. تاکید پی در پی بر برجام به مانند نمک ریختن بر زخمی است که می تواند منجر به دمل شود.

برای ملموس کردن تغییر رفتاری و گفتاری ریئس جمهور حداقل پس از انتخابات، یک مقایسه ساده می تواند این تغییرات را مشخص سازد.  پیش از انتخابات و حتی در زمانیکه برجام منعقد و قرار بود تحریم ها تعلیق شوند، احساس پیروزی بزرگ در دولت و برجامیزه کردن فضای اجتماعی و سیاسی ایران، لحن حسن روحانی را به تنها سردار عرصه دیپلماسی و نجات ایران از جنگ تغییر داد. وی به هیچ کس اجازه نمی داد تا برجام را نقد کند یا کوچکترین نقدی را با کنایه و حواله دادن منتقدان به جهنم پاسخ می داد.

به نظر می رسید، پس از برجام انجام مانورهای نظامی و موشکی مورد نقد دولتمردان بوده تا به قولی بهانه به آمریکا و غرب داده نشود! فضا به سمتی پیش رفت که پیشنهاد برجام های دیگر در زمینه منطقه ای و دفاعی مطرح شد که به سرعت با واکنش چهره های سرشناس نظام روبه رو گردید.

این در حالی بود که رسانه ها و روزنامه های اصلاح طلب و حامی دولت برای چند صباحی لزوم مذاکره پیرامون مسائل منطقه ای را نیز تئوریزه می کردند و به قولی در حال آماده کردن افکار عمومی برای ورود به برجام 2 و 3 بودند.

هر چند برجام جدید در سیاست خارجی ایران شکل نگرفت، اما فضای برجام زده کشور تا انتخابات ریاست جمهوری 96 ادامه یافت و روحانی با تنها دستاورد دوره یازدهم، به جنگ رقبایی آمد که آنها را نماینده تندروها و انتخاب آنها را بازگشتن تحریم ها و سایه جنگ تفسیر می کرد. هیچ کس از یاد نمی برد که روحانی وعده برداشتن تحریم های غیرهسته ای را نیز داده است. اما با پیروزی روحانی، به تدریج در لحن و رفتار وی تغییرات محسوسی ایجاد شده به نحوی که اصلاح طلبان گلایه مند شده اند و حتی بهزاد نبوی در گفتاری، ائتلاف اصلاح طلبان با روحانی را در انتخابات به طور کلی منکر شده است. مطالبات اصلاح طلبان از رئیس جمهور به خاطر حمایتشان از سوی دولتمردان به سهم خواهی تفسیر شد و در چیدمان کابینه نیز جریان اصلاح طلب از گذشته نیز ناامیدتر گشت.

برهمین اساس، انتقادات درون جناحی در اصلاح طلبان نسبت به ادامه حمایت از روحانی بالا گرفته است. ولی به نظر می رسد، تغییرات رفتاری ریئس جمهور براساس مقتضایات زمانی می باشد. ایجاد فضای دوقطبی پیش از انتخابات و شکاف انداختن توسط کمپین تبلیغاتی نامزدهای دولتی در جامعه در کنار انتقادات و اظهارات خطرناک درباره نیروهای نظامی و نهادهای انقلابی، باعث ایجاد تردیدهایی در رفتار دولتمردان و انگیزه های آنها شده بود.

ادامه دوقطبی سازی جامعه در حالیکه آمریکا بیشترین تلاشش را برای حفظ و تقویت این فضا به کار برده و می برد، می توانست به بحران تبدیل شود. از این رو دولت پس از پیروزی با شیب ملایمی از تاکتیک دوقطبی سازی که تنها برای رسیدن مجدد به پاستور بود، فاصله گرفته تا روابط خود را با اتمسفر سیاسی و عمومی کشور بهبود بخشد.

در کنار این، روحانی در ایام انتخابات وعده های سنگینی در زمینه اقتصادی و معیشتی داده بود که با شکست پروژه جذب سرمایه گذاری خارجی و بی تاثیر شدن برجام، تحقق آنها تقریبا از سوی این دولت محال است. بنابراین فضای سیاسی و اجتماعی کشور بایستی درگیر موضوعات جدید شوند و رئیس جمهور بدون اذعان به شکست برجام، گزاره مذاکره و بهبود اوضاع اقتصادی را مولفه ای کم تاثیر و حتی بی تاثیر تفسیر کند.

بدون شک آمریکا تحریم های جدیدی را به خاطر قدرت منطقه ای و دفاعی ایرن اعمال خواهد کرد و این تحریم ها بهانه ای خوب برای عدم تحقق وعده ها خواهند بود.

گرفتن ژست حق جانبدارانه در این زمینه ها و هیجانی کردن فضای عمومی توسط دولتی که تا قبل انتخابات به دنبال مذاکره پیرامون منطقه و فعالیت های دفاعی بود، می تواند روحانی را از بار سنگین شکست و انتقادات نجات دهد؛ البته این دورنمایی است که برخی دولتمردان دارند و به نظر می رسد در بلندمدت با فروکش کردن هیجانات و ملموس شدن بیشتر مشکلات اقتصادی و معیشتی، دولت نمی تواند از زیر بار مسئولیت هایش شانه خالی کند. مشکلاتی که می توانستند در 5 سال گذشته با تکیه بر ظرفیت های داخلی با شیب ملایمی بهبود یابند ولی با گره خوردن با برجام بر حجم آنها نیز افزوده شده است.

بنابراین تغییرات رفتاری و گفتاری رئیس جمهور بر حسب زمان و شرایطی است که در فضای بین المللی و برجام روی داده و او دیگر نمی تواند به مانند گذشته بر دستاوردی اصرار ورزد که نشانه های شکست آن بیش از پیش ظاهر شده اند.

حسن روحانی که دارای پایگاه اصولگرایی است اما او را باید به مانند علی لاریجانی یک اصولگرای پراگماتیسم دانست که ائتلاف با جریان های سیاسی تنها زمانی صورت می گیرد که نیاز مبرم باشد. روزی اصولگرایان، روزگاری اصلاح طلبان وحتی ممکن است جریان نوظهور جدید، این طیف شخصیت ها را حمایت کنند ولی بازی در قدرت و شناخت مولفه های آن؛ می تواند باعث برهم خوردن بسیاری از پیش بینی ها و ائتلاف ها گردد