چاپ صفحه

راهِ جلوگیری از سوء استفاده‌ی ضدانقلاب ازعدالتخواهی

عدالت نه ‌تنها رکن اصلی انقلاب و جمهوری اسلامی که رکن اصلی تفکر شيعی و ملاک تمايزِ شيعه و جزو اصول آن و به تعبير قرآن هدف اصلی ارسال رسل است. رهبر انقلاب هم عدالت را شرط مشروعيت مسئولين حتی خودشان اعلام کردند و دانشجويان را به مطالبه‌ی آن فراخواندند.

محافظه‌کاران اما از ابتدای انقلاب، با اين مفهوم به ۲ نحوه‌ی مختلف مقابله کردند، کار به‌ جایی رسيد که امام راحل فرمودند «عده‌ای از خدا بی‌خبر ... هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپيمايد فوراً او را کمونيست و #التقاطی می‌خوانند».

اين ماجرا جديد هم نيست و حتی در صدر اسلام ياران اميرالمؤمنين نظير مالک اشتر و عمار به‌ همين دليل مورد حمله‌ی حتی از درون یاران حضرت واقع می‌شدند.

البته بايد بين افرادی که اين روزها اين حرف‌های_انحرافی را در نفی عدالت‌خواهی می‌زنند تمايز گذاشت.

بخشی محوری و پشت‌صحنه، می‌خواهد هر حرکت مستقل و انقلابی را از بين برده يا افسار بزند تا بتواند در قدرت باشد يا اشرافيت و تبعيضی که نهادينه کرده تداوم ببخشد. اين‌ها با امنيتی کردن فضا و بزرگ کردن خطر جبهه مقابل سياسی، سوء استفاده از خطر دشمن و... به نام اسلام و ولايت و اصولگرايی و... سال‌ها مردم‌سواری کرده‌اند؛ حالا می‌خواهند هر عاملی را که خطری برای اين وضع است به هم بزنند، مهم‌ترين دشمن‌شان هم عدالت‌خواهان و انقلابي‌هايی هستند که زير بار آنان نمی‌روند. از نظر اينان عدالت تنها موقعی خوب است که عليه جناح مقابل به کار رود و هرجا هم که لازم است ترمزش را بکشند!

بعضی آدم‌هايی هستند که قالتاق هم نيستند، حتی خودشان از عدالت صحبت می‌کنند، اما ترس از تکرار فتنه دارند، يا سوء استفاده بعضی جريان‌های سياسی از مفهوم عدالت را می‌بينند می‌خواهند از اساس خطر را رفع کنند، منتها صورت‌مسئله را پاک می‌کنند.

بعضی آدم‌ها هستند که از اساس مفهوم عدالت در تفکرشان درجه اول نيست يا حتی با وجود اینکه آدم‌های خوبی هستند و اسلام و انقلاب و امام و رهبری را دوست دارند؛ ولی تفکر انقلابی ندارند! اين افراد توهم می‌کنند که با زدن عدالت و عقل و محوريت دادن عنصر ولايت دارند، به ولايت خدمت کرده و جلوی انحراف و ايستادن مقابل رهبری را می‌گيرند ولی متوجه نيستند که دارند اساس را متزلزل می‌کنند. چرا که وقتی هيچ شاخص ثابتی باقی نمی‌گذاريد و حکومت را تبديل به عنصری #دلبخواهی می‌کنيد، نه‌تنها باب_انحراف در حکومت را می‌گشاييد، بلکه با بستن مهم‌ترين باب مقابله با انحرافات، اساس ولايت را متزلزل مي‌کنيد و مردم را از نظام برمی‌گردانيد و پسر پيغمبر خدا را به مسلخ می‌فرستيد و بازوهای رهبری برای تسری آرمان‌ها در جامعه را از بين می‌بريد!

یک جریان هم سرمایه‌سالاران و کاسبان تسلیم و اهالی تبعیض و اشرافیت و فساد هستند که عدالت را به نام چپ‌گرایی و سوسیالیسم و ... تخطئه می‌کنند، که خب عدالت با ذات این‌ها در تعارض است.

اين حرف‌ها هميشه بوده و عدالت‌خواهان و انقلابی‌ها بايد بدون توجه به اين جوسازی‌ها به کار خود ادامه دهند! البته اين به‌معنای عدم امکان سوء استفاده از مفهوم عدالت نيست و بايد با آن مقابله کرد کما اينکه محافظه‌کاران از مفهوم ولايت سوء استفاده کرده‌اند، اما نبايد به خاطر وجود سوءاستفاده، #اصل_عدالت را زمين زد و راه جوانان انقلابی را بست.