چاپ صفحه

تب جدایی‌طلبی از کاتالونیا تا کالیفرنیا و برزیل

به گزارش پایگاه عدالت خواهان تب جدایی‌طلبی در حال تسری به نقاط مختلف جهان است. در این رابطه سه همه‌پرسی با فراز و نشیب‌های فراوان در سه قاره مهم جهان یعنی، آمریکا، آ‌سیا و اروپا برگزار شد. یکی در کردستان عراق و دیگری در کاتالونیا اسپانیا که دومی با ضرب و شتم و مخالفت پلیس همراه شد تا جایی که پلیس اسپانیا برای جلوگیری از برگزاری این همه پرسی برخی از حوزه‌های اخذ رای را پلمپ کرد.

حالا این موج جدایی طلبی به آمریکای جنوبی رسیده است و سه ایالت جنوبی برزیل با الگوگرفتن از جدایی طلبان کاتالان در اسپانیا، روز شنبه یک همه پرسی غیررسمی برای استقلال برگزار کردند.

اما جدایی‌طلب‌ها چه در سر دارند؛ قطعا زندگی با رفاه بیشتر یکی از علاقه‌مندی‌های هر انسانی برای تکامل است اما در این راستا نوعی آرمان‌خواهی کاذب و هویت طلبی نیز در جدایی‌طلبان دیده می‌شود که برخی از مواقع گول زننده و حتی قوی تر از موضوع رفاه‌‌طلبی است.

در این راستا برخی از مناطق مانند کردستان عراق در این حیطه با توجه به اینکه به طور نسبی به صورت خودمختار اداره می‌شدند حائز بسیاری از امتیازاتی که قرار است با همه پرسی و جدایی طلب بدست بیاورند بودند، اما به نظر می‌رسد نوعی بلندپروازی و آرمان‌خواهی توهمی که فکر می کنند با هویت مستقل می‌توانند به تکامل بیشتری برسند سبب می‌شود که جدایی طلبی قوت یابد.

این درحالی است که اغلب شرایط جدایی در این موارد وجود ندارد. مانند کردستان عراق که عدم دسترسی به راه آبی و فرودگاه و ترانزیت و همچنین تقسیم قومیت کرد در کشورهای مختلف این موضوع را تا حد زیادی ناممکن کرده است. این درحالی است که حتی ممکن است با توجه به جدایی طلبی و احیانا تغییر مرزها ژئوپلوتیک منطقه به هم خورده و شرایط خاصی حاکم شود که این موضوع نیز به دنبال خود آسیب‌های بین‌المللی تا رسیدن به تثبیت مرزها با خود به همراه دارد.

از سوی دیگر اشتراکات فرهنگی که طی سالیان سال به‌وجود آمده است خود به نوعی باعث عدم جدایی در این عرصه می‌شود. البته شاید همه پرسی‌ها در ابتدا با احساسات و روحیه جدایی طلبی پیروز شود اما در ادامه باید دید آیا شرایط استقلال برای گروه‌ها و قومیت‌ها وجود دارد یا خیر. البته نبایستی کارشکنی و دشمنی‌های بین‌المللی و خارج منطقه‌ای را نیز در این عرصه دست کم گرفت.

در حوزه کردستان به طور آشکارا نفوذ صهیونیسم مشاهده شد تا جایی که برخی از کردهای عراق پرچم این رژیم را علنا در دست گرفتند و صهیونیست‌ها هم از جدایی طلبی کردهای این کشور حمایت کردند. این موضوع از زبان نتانیاهو اغلب تکرار شده که خاورمیانه پرتنش و بی‌ثبات بیشتر به نفع صهیونیست‌هاست. علاقه صهیونیست‌ها به تنش در خاورمیانه در حمله داعش به مردم مسلمانان منطقه به وضوح دیده شد و حال که داعش در حال نابودی است آلترناتیو بهم‌ریختگی منطقه خاورمیانه می‌تواند تجزیه طلبی قومی باشد.

در این راستا تقویت حس ناسیونالیستی نیز قطعا یکی از موارد اصلی جدایی‌طلبی است. این موضوع دقیقا در مورد کاتالان‌ها صدق می‌کند. جدایی‌طلبی کاتالان جنبشی سیاسی، متأثر از ناسیونالیسم کاتالان است که هوادار استقلال کاتالونیا یا به اصطلاح سرزمین‌های کاتالان از اسپانیا و فرانسه است. استقلال‌طلبی کاتالان مبتنی بر این نظریه‌است که کاتالونیا یک ملت مشتق از تاریخ، زبان و فرهنگ خود است.

در برخی از موارد نیز دیده می‌شود که به نوعی خود برتر پنداری و جدایی ذهنی از بخش‌های غیر برخوردار سبب می‌شود که حس جدایی طلبی تقویت شود. در این رابطه مردم منطقه‌ای مانند یک جوان که توانسته روی پای خود بایستند و بعضا از خانواده نیز متمول تر شده سعی می‌کنند از سرزمین مادری خود جدا شوند. به عنوان مثال ایالات کالیفرنیای آمریکا دارای چنین حس و حالی است. کالیفرنیا به عنوان یکی از پرجمعیت ترین ایالات آمریکا و قرار گرفتن در رده سوم ایالت های وسیع این کشور که به تنهایی جایگاه نهم اقتصاد جهان را در سال 2007 با تولید ناخالص داخلی نزدیک به دو تریلیون دلار به خود اختصاص داد، بیش از سایر سرزمین ها خواهان برگزاری همه پرسی جدایی است.

براین اساس چندی پیش یک سرمایه گذار ثروتمند طرح تجزیه کالیفرنیا را عنوان کرد. اگرچه گفته می شود هدف از این طرح جدا ساختن بخش های ثروتمند از بخش های کم بضاعت و مصرف مالیات ثروتمندان در منطقه خود آنها است، اما به سرعت از سوی گروه های تجزیه طلب با استقبال روبرو شد. این افراد علت جدایی طلبی را رها شدن از سیاست هایی عنوان کرد‌ه‌اند که رهبران در واشنگتن با اتخاذ آنها، هزینه های سرسام آور نظامی را به سایر مردم تحمیل می کنند. این گرایش با روی کار آمدن ترامپ تقویت شده است. حامیان استقلال کالیفرنیا از آمریکا نیز پیشنهاد برگزاری همه‌پرسی در این زمینه را مطرح کرده‌اند.

در مورد جدایی ‌طلبان جنوب برزیل نیز تا حدود زیادی همین موضوع قوی است. این سه ایالت که با سه کشور آرژانتین، پاراگوئه و اروگوئه هم مرز هستند، در مقایسه با سایر ایالت های برزیل ثروتمندتر هستند. جمعیت سفیدپوست این ایالت ها نیز بیشتر است. رهبران جدایی طلبان می گویند که مردم این ایالت ها بودجه کمی از دولت دریافت کرده و در عوض مالیات بیشتری پرداخت می کنند. «برازیلیا بس است» یکی از شعارهای جنبش جدایی طلبی در این کشور است. برازیلیا پایتخت برزیل است.

با این حال تحولات اخیر در این حوزه نشان داد که موضوع جدایی طلبی‌ یکی از موارد مبتلا به سیاسی آینده جهان است که قطعا می‌تواند تحولات سیاسی مختلفی را به دنبال خود داشته باشد و گاها به ابزاری برای بازی‌های سیاسی بدل شود.