چاپ صفحه

دونالد ترامپ؛ توهم هژمون­‌گرایی آمریکایی و انزوای بین­‌المللی

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"  به نقل از خبرگزاری تسنیم، دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس­ جمهور آمریکا بلافاصله پس از تحویل قدرت از اوباما در 20 ژانویه 2017 دستورهای جنجالی خود را برای احیای هژمونی لیبرال دموکراسی در چارچوب بازسازی آمریکای قدرتمند از همان روزهای اول صادر کرد. این دستورات عمدتاً در ابتدا مربوط به مسأله مهاجرت بود. ترامپ در اولین دستور اجرایی ریاست جمهوری، دستوری برای توقف 90 روزه صدور ویزا و ورود اتباع 7 کشور مسلمان را صادر کرد که موجب واکنش­‌های تند داخلی و خارجی و اعتراض­‌های گسترده مردم در مقابل فرودگاه­‌های بزرگ آمریکا شد.

 وی این وعده را در جریان مبارزات انتخاباتی داده بود و بلافاصله بعد از آغاز به کار بدون آنکه جوانب و پیامدهای آن­ را بسنجد به اجرا گذاشت. ترامپ معتقد بود که این فرمان برای حفاظت از آمریکا در برابر افراط­ گرایی اسلامی لازم است. در حالی که فرمان وی اتباع کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عربستان که در حملات تروریستی در داخل آمریکا دست داشتند را شامل نمی‌شد.

در زمان مبارزات انتخاباتی برخی تحلیل­گران معتقد بودند که اگر ترامپ به رئیس­ جمهوری برگزیده شود و قدرت را در دست بگیرد، بسیاری از وعده‌­های خود را عملی نخواهد کرد. دستورهای اجرایی ترامپ در مقام ریاست جمهوری نشان می­‌دهد که آن­ها اشتباه می­‌کردند. همان­طور که ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی کاملاً خلاف رویه‌های سیاسی آمریکا عمل کرده بود، در اجرای وعده­‌های خود نیز بدون اخذ نظر از کارشناسان و بررسی پیامدها تصمیم گرفت.

در ادامه­ رفتارهای پیش­‌بینی‌ناپذیر ترامپ، آمریکا به بهانه حمله شیمیایی در ادلب به پایگاه هوایی الشعیرات در استان حمص سوریه حمله کرد. دونالد ترامپ در خصوص این حمله اعلان کرد: «من دستور حمله نظامی محدود به پایگاه هوایی‌ای را صادر کردم که حمله شیمیایی در سوریه از آن­جا شروع شده است». کشورهای هم­پیمان آمریکا همچون عربستان، انگلستان، فرانسه و رژیم صهیونیستی بلافاصله از این حمله دفاع کردند. البته از منظر گروهی این حمله به آن علت انجام شد که آمریکا در بحران سوریه به بازیگری حاشیه‌­ای بدل شده بود؛ بنابراین واشنگتن برای تبدیل شدن به هژمونی برتر در سوریه و ایجاد همسویی بین متحدانش برای ایجاد منطقه امن دست به این حمله محدود که برخلاف عرف و قواعد بین‌المللی بود، زد.

دونالد ترامپ فرمان کاهش گازهای گلخانه‌ای اوباما را لغو و فرمان جدیدی را امضا کرد. این فرمان جدید در حقیقت مقابل فرمان «برنامه انرژی پاک» اوباما بود که در سال 2015 امضا شده بود. بر اساس این برنامه می‌بایست در سراسر آمریکا راه‌هایی مشخص برای کاهش گازهای گلخانه‌ای در بخش تولید انرژی تعیین شود. این برنامه اما هرگز به مرحله اجرایی نرسید چرا که در بسیاری از ایالت‌های آمریکا علیه آن شکایت شد.

ترامپ اما در فرمان خود به اداره محیط زیست آمریکا دستور داده که یک طرح جدید برای تولید انرژی تهیه کند که جانشین برنامه قبلی اوباما شود. هدف اصلی نیز در این برنامه این بود که صنایع وابسته به انرژی ذغالی با روش‌های جدید نوسازی و تقویت شوند. این در حالی بود که طرح اوباما بستن تعداد زیادی از نیروگاه‌های ذغال سنگ بود. او پیش‌بینی کرده بود که تا سال 2030، تولید دی‌اکسید کربن ناشی از این نیروگاه‌ها تا 32 درصد از میزان این تولید در سال 2005 کاهش پیدا کند. در مقابل می‌بایست جایگزین‌های نوین سوخت‌های فسیلی افزایش یابند. در حقیقت اوباما با این برنامه قصد داشت مسئولیت آمریکا در قبال معاهده اقلیمی پاریس را تضمین و اجرایی کند.

در ادامه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در تصمیمی دیگری که انعکاسی جهانی یافت، اعلام کرد که ایالات متحده آمریکا از توافق­نامه جهانی برای مقابله با تغییر آب و هوا در پاریس کـه پس از سالها و با تـلاش­‌های بی­ پایان جامعه­‌ جهانی و فشار دوست­داران محیط زیست بر کشورهای اصلی تولیدکننده گازهای گلخانه­‌ای به امضای کشورهای جهان رسیده بود، کناره‌­گیری می­‌کند.

ترامپ طی رقابت­های انتخابات ریاست جمهوری، از توافق پاریس درباره تغییر آب و هوا انتقاد کرد. وی حتی موضوع تغییر آب و هوا را «جعلی» خواند و گفت، هدف مطرح کردن این موضوع تضعیف صنعت در آمریکا است. فرید زکریا مجری شبکه "سی ان ان" در واکنش به تصمیم رئیس‌جمهور دونالد ترامپ برای کناره­‌گیری از توافق تغییر آب و هوای پاریس گفت که آمریکا با این اقدام در واقع از رهبری جهان آزاد کناره‌گیری می‌کند.

زکریا ادامه داد که «بی مسئولیتی ترامپ در کناره­ گیری از این توافق بی‌نظیر است، زیرا توافق تغییر آب و هوای پاریس به شدت آسیب‌پذیر است. این توافق حاکمیت آمریکا را تضعیف نمی­‌کند. این توافق به همه کشورها اجازه می­‌دهد برنامه­‌های خود را داشته باشند. به همین علت است که کشورهایی مثل چین، هند و روسیه که با دقت از حاکمیت خود محافظت می­‌کنند نیز آن را امضا کرده‌­اند».

ترامپ برای نابود کردن میراث اوباما ضمن تشدید فشارهای تحریمی به ایران به همراهی قوه مقننه آمریکا عملاً آخرین میخ­‌ها را بر جنازه برجام زد. او قراردادهای پرسود 110 میلیارد دلاری را با عربستانی که متهم به ترویج ترویسم، فرقه­‌گرایی، نقض حقوق بشر و کشتار بی‌گناهان در یمن بود امضا کرد. ترامپ تمامی روندهایی که در روابط با کوبا و در آخرین ماه­‌های حضور باراک اوباما در کاخ سفید منجر به گشایش در روابط واشنگتن و هاوانا پس از چند دهه خصومت، تحریم و قطع روابط شده بود را به یک­باره با دستور اجرایی خود به عقب بازگرداند و لغو کرد.

اولین سخنان ترامپ در 19 سپتامبر 2017 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز با جنجال­‌ها و انتقادهای فراوانی همراه بود. سخنان او در هفتاد و دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر علیه ایران و برجام وحشتناک بود. رئیس جمهوری ایالات متحده در این سخنرانی به تندی از رژیم ایران که به گفته او «حکومتی سرکش» است، انتقاد کرد. او با ارزیابی رژیم ایران به عنوان «حکومت دیکتاتوری فاسد» که ظاهری دموکراتیک دارد، از نقش تهران در منطقه و به­ ویژه حمایت ایران از حزب الله لبنان انتقاد کرد.

او در سخنان خود ایران را کشوری ثروتمند و با تاریخی غنی خواند که به گفته وی به دلیل تصمیم­‌های دولت آن از نظر اقتصادی ناتوان است. دونالد ترامپ افزود که ایران در حال صدور «خشونت، حمام خون و اغتشاش» است. ترامپ در خصوص ایران همچنین مدعی شد که رهبران این کشور از مردم کشورشان بیشترین هراس را دارند.

البته این سخنان به اینجا نیز ختم نشد و ترامپ در بخشی دیگر از اولین سخنرانی خود در مجمع عمومی، تریبون سازمان ملل را به محلی برای نفرت­ افکنی بر علیه کره­ شمالی بدل کرد. رئیس جمهوری آمریکا کره شمالی را به «نابودی کامل» در صورت عدم عقب­ نشینی پیونگ یانگ از برنامه هسته­‌ای­ اش تهدید کرد. دونالد ترامپ کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی را «مردی موشکی» خواند که ماموریتی «انتحاری» دارد. علاوه بر این، رئیس جمهوری ایالات متحده از دیدگاهش مبنی بر تقدم آمریکا دفاع کرد. او اظهار داشت: «من پیش از هر چیز از منافع آمریکا دفاع خواهم کرد». دونالد ترامپ با اشاره به بودجه اختصاص یافته به وزارت دفاع این کشور وعده داد که ارتش آمریکا به زودی به قوی‌ترین وضعیتی که تاکنون در آن قرار داشته است، خواهد رسید.

او در نهایت همچنین علاوه بر انتقاد از دولت کوبا، انتقاد شدیدی به دولت ونزوئلا وارد کرد و آنچه شرایط دیکتاتوری سوسیالیستی در این کشور خواند را غیرقابل قبول ارزیابی کرد و گفت: آمریکا نمی‌­تواند در برابر چنین وضعیتی دست روی دست بگذارد. رئیس جمهور آمریکا از ایده­‌هایی حمایت کرد که در قرن بیست و یکم منسوخ قلمداد می­‌شوند.

«یان برمر» رئیس گروه اوراسیا که یک گروه مشاوره ریسک است، در تحلیل و ارزیابی اولین سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر این باور بود که «حرف­‌های ترامپ سیاست­های هویتی و جهانی شدن را به چالش می­‌کشد. حرف ترامپ این بود که نهادهای نابسامان جهانی نمی­‌توانند به سرعت و به طور مؤثر مشکلات را حل کنند. این باور چشم‌ انداز جنگ­‌های بیش­تر را پیش­رو قرار می­‌دهد. لذا باید اذعان داشت که نگاه یکجانبه­‌گرایانه ترامپ خطرناک است».

سخنرانی تند، نفرت­ انگیز و تهدید­آمیز ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل علاوه بر واکنش شدید مخاطبان او با واکنش‌های تند مقامات غربی و بین‌المللی روبرو شد. اما در این بین، نخست وزیر رژیم صهیونیستی سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل را تمجید کرده و اعلام کرد که در تجربه بیش از سی ساله خود با سازمان ملل متحد هرگز چنین سخنرانی جسورانه و شجاعانه‌ای را نشنیده بودم.

در کلیت امر باید اذعان داشت که تمامی این رفتارها، آمریکا را به عنوان کشوری خطرناک، عهدشکن، ضدصلح، مخالف محیط زیست و نژادپرست معرفی ­کرد. این رفتارهای خارج از عرف و کودکانه، عملاً لیبرال دموکراسی آمریکایی و رویای آمریکایی را علاوه بر انزوا، در سراشیبی وخیم‌ ­تری حتی به نسبت دوران بوش پسر قرار داده است.

در مجموع باید توجه داشت که میان ذهنیت ترامپ در خصوص پدید‌ه‌­های جاری در داخل آمریکا و نظام بین‌الملل و عینیت و واقعیات این پدیده‌ها فاصله معناداری وجود دارد. یکی از این پدیده‌ها جهان تک قطبی است. ترامپ از یک سو از احیای قدرت آمریکا سخن می­‌گوید و از سوی دیگر، به­‌ مثابه یک ابرقدرت در نظام بین­‌الملل رفتار می­‌کند. این امر خود نشان دهنده یک پارادوکس است. لذا در فضای توهم­‌آمیزی که دونالد ترامپ در آن سیر می­‌کند، صرفاً منجر به افزایش هزینه­‌های واشنگتن در نظام بین­‌الملل و انزوای آن در جهان شده است.

رئیس­‌جمهور ترامپ نه­ تنها گذار کامل بشریت و بازیگران جهانی از دوران تک قطبی را درک نکرده است بلکه در صدد است قطبیت مدنظر خود را در دل بی­ نظمی خودساخته در نظام بین‌الملل بازیابد. به عبارت بهتر، ترامپ هم در محاسبه مبنایی و هم در رویکرد رفتاری خود در قبال موقعیت آمریکا در جهان دچار توهم شده است؛ توهمی که هزینه­‌های بی­‌شماری را بر آمریکای تضعیف شده تحمیل خواهد کرد.

انتهای متن//