او برای سهولت پروسه پناهندگی٬ کیس هواداری سازمان مجاهدین خلق را انتخاب میکند و از آن پس٬ به دلیلی دینی که به سازمان احساس میکند٬ در کشور کانادا به عنوان یکی از هوادارن سازمان مجاهدین خلق فعالیت میکند. اما مشکل از جایی آغاز میشود که سازمان مجاهدین خلق، سمیه دختر او را برای یک بازدید سه هفتهای به عراق دعوت میکند. سه هفتهای که هنوز پایان نیافته است و سمیه هرگز به آغوش خانواده باز نمیگردد. داستان به این ختم نمیشود و محمد، پسر دیگر مصطفی محمدی نیز برای بازگرداندن خواهرش سمیه٬ به عراق میرود ولی او نیز در پادگان اشرف ماندگار میشود.
عمده فیلم، مربوط به صحنههایی است که مصطفی محمدی از تلاشهایش برای بازگرداندن دو فرزندش به آغوش خانواده ضبط کرده است. تصاویری که با دوربین غیر حرفهای ضبط شده و شاید از این رو بود که یکی از حاضران در جلسه پرسش و پاسخ٬ از دلیل استفاده بیش از اندازه٬ از پلانهایی که در آنها حرکت دوربین وجود دارد٬ در یک سوم اول فیلم میپرسد. پایه شناس پاسخ میدهد که دلیل لرزشهای دوربین در بخشهای اولیه فیلم، قراردادی است که کارگردان با مخاطب میبندد. درواقع این تصاویر به عمد اینگونه ضبط شدهاند که چشم مخاطب را عادت دهد که قرار است فیلمی ببیند که در آن لرزش دوربین زیاد است.
محمد شکیبانیا، تهیهکننده فیلم نیز درباره مخاطبان فیلم میگوید: مخاطب فیلم جوانان زیر سی سالی هستند که از سازمان منافقین تنها یک اسم شنیدهاند و نمیدانند این اسم به چه پدیدهای اطلاق میشود.
او به این مسئله اشاره میکند که مسئولینی که این سازمان را عامل وقایع پس از انتخابات سال ۸۸ ایران ذکر کردند٬ نمیدانند که تا چه اندازه به نفع این سازمان عمل کردند و موجب شدند تصویری به شدت اشتباه از این سازمان شکل بگیرد. شکیبانیا معتقد است که یک بخش از مخاطبان این فیلم جوانانی هستند که ممکن است انتقاداتی از وضعیت کشور داشته باشند و در دام این سازمان بیفتند.
دانلود مستند فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه