چاپ صفحه

ماشین های لوکس میلیاردی در تهران و تلف شدن وقت مسؤولان

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"سید مهدی سیدی: یک گزارش تصویری از فروش خودروهای لوکس در بنگاه های اتومبیل تهران منتشر شده است. در میان همه عکس های خوش آب و رنگ از ماشین های خوشگل چند صد میلیونی، یک عکس خاص، قابل تأمل و بررسی است. پسرکی ایستاده در کنار یک ماشین گران قیمت، صورتش را به شیشه سمت راننده چسبانده و با حسرت و یا هیجان، داخل ماشین را دید می زند.

البته اعتراضی به این نداریم که چرا عده ای در جامعه پول دار می شوند و یا اینکه چرا ماشین های لوکس خارجی، فت و فراوان از گمرک وارد ایران می شود؛ و یا حتی به این اعتراض نداریم که چرا مثلا در سال گذشته، 76 هزار خودرو سواری به قیمت 2 میلیارد دلار، وارد ایران شده است.

اعتراض ما به جای دیگر این ماجراست. تصویر این پسر، در مصاف حسرت آمیز با یک خودرو لوکس، به صورت نمادین گواه یک معنای تلخ است. نمایی که می تواند روایتگر فاصله طبقاتی در ایران باشد. در این نظام اقتصادی غیر شفاف و پر از رکود، عده ای روز به روز در حال ثروتمند شدن هستند و عده بسیاری در حال درجا زدن و یا تلف شدن به سر می برند.

طبق محاسبات اقتصادی، فاصله طبقاتی در ایران مجدداً رو به افزایش است. ضریب جینی از سال ۱۳۹۳ به این طرف، رو به افزایش گذاشته است. ضریب جینی از شاخصهای سنجش نابرابری درآمد جامعه است.

هر روز خبرهای تلخی از وضعیت زاغه نشینان در جامعه می شنویم. ماجراهای دردناکی از کارتن خواب ها، بیماران کم بضاعت، درماندگی بیمه از حمایت های درمانی، اعتراض و تجمع کارگران بیکار شده، وضعیت نابسامان بازنشستگان، گورخواب ها وکوله بران می شنویم و همزمان شاهد نوعی از بریز و بپاش و لوکس گرایی در زندگی ثروتمندان جامعه هستیم.

طبق یک آمار، هزینه تفریحات قشر ثروتمند جامعه (دهک بالا) 300 برابر هزینه تفریحات قشر محروم جامعه (دهک پایین) است. ضمن آنکه در همین آمار، هزینه های مربوط به مسکنِ قشر ثروتمند، 20 برابر قشر فقیر جامعه اعلام شده است.

دوستی پیغام داده بود خانواده ای به شدت نیازمند کمک و صدقه است. پدر خانواده به سرطان مبتلا شده و آن ها همه زندگی شان را فروخته تا خرج درمان پدر کنند. پدر از آن بیماری جان سالم به در نبرده و فوت کرده است و حالا آن خانواده بی سرپرست با چند بچه قد و نیم قد، به خاک سیاه نشسته است.

پژوهش های مفصل و مطمئنی درباره نسبت فقر با طلاق، اعتیاد، محرومیت های آموزشی، بیماری و بزه های اجتماعی صورت گرفته است که ما را قانع می کند برای صلاح و رستگاری جامعه باید فقر را ریشه کن کنیم.

مخاطب این یادداشت بیش از هرکس، تک تک مسؤولان جامعه است. باید این هشدار را جدی گرفت. هیولای فقر، تمام ظرفیت های ما را می میراند و مردم را به نظام و حکومت دینی بدبین می کند.

نه آنکه فقر در جای دیگر دنیا نباشد، که هست، حتی خیلی بیشتر و شدیدتر از فقری که در ایران شاهدیم، اما انتظار از حکومت دینی آن است که برای نظام توزیع ثروت در جامعه و التیام محرومیت فقرا، طرح و راهبردهای روشن و مجرب داشته باشد.

مسؤولان حکومت در همه سطوح باید بخشی از تلاش و اندیشه روزانه خود را به این مسأله اختصاص دهند.
یادمان باشد که فرصت خدمت در حال گذشتن است و خدای مهربان و منتقم، برای تک تک ثانیه هایی که بی ثمر در دستگاه مدیریتی ما تلف می شود، بازخواست های سوزناک و عذاب آوری خواهد داشت.