چاپ صفحه

همه کسانى که نامشان در بى عدالتى است با عدالت دشمن اند.

امیرالمؤمنین [(علیه السلام)] در نامه خود به مالک اشتر مى گویند: "آنجایى که امر دایر شد بین توده مردم ـ آنهایى که محتاج عدالت تو هستند ـ با خواص و مجموعه هاى کوچک و بهره مند و ممتاز جامعه، حتماً توده مردم را ترجیح بده.»"1 امروز این معنا باید شعار ما باشد و معیار درستى کار ما محسوب شود و برنامه ریزى ها و سیاست گذارى ها و عملکردهاى ما به دنبال این قضیه باشد. البته عدالت چیزى است که آسان بر زبان جارى مى شود; اما آسان به دست نمى آید. برنامه ریزى هاى بلندمدت لازم دارد. باید این برنامه ریزى ها را بکنیم و چشم انداز خود را چشم انداز عادلانه قرار دهیم; چیزى باشد که ما را به عدالت نزدیک کند. این وظیفه ماست و امروز درس امیرالمؤمنین [ (علیه السلام)] براى ما بیش از همیشه همین نکته است.»2

ایشان عمده مشکلات بر سر راه امیرالمومنین على(علیه السلام) را ناشى از عدالت خواهى آن حضرت مى دانند; اما یادآور مى شوند که آن امام(علیه السلام)حاضر نشد دست از این اقدام اصلاحى خود بردارد: «اگر به زندگى امیرالمؤمنین [(علیه السلام)] و حوادث دوران تقریباً پنج ساله حکومت آن حضرت نگاه کنیم، مى بینیم عمده آنچه براى آن بزرگوار در این مدت به عنوان مشکل پیش آمد، ناشى از عدالت خواهى ایشان بود. این نشان مى دهد که مسئله عدالت چقدر سخت است. عدالت خواهى و دنبال عدالت رفتن، به زبان آسان است; اما در عمل، آن قدر با موانع گوناگون مواجه مى شود که دشوارترین کار هر حکومت و نظامى این است که عدالت را در جامعه تأمین کند. عدالت فقط عدالت اقتصادى نیست; عدالت در همه امور و شئون زندگى، بسیار دشوار است. این همان چیزى است که امیرالمؤمنین[(علیه السلام)] با آن قدرت ملکوتى و شأن الهى، آن را وجهه همّت خود قرار داد و دنبال کرد. لذا، امیرالمؤمنین[(علیه السلام)] فرموده است: از خلافت کنار آمدن که هیچ، اگر مرا به غل و زنجیر بکشند و روى خارهاى مغیلان هم با تن عریان بکشانند حاضر نیستم حتى به یک نفر از بندگان خدا ظلم کنم. به خاطر همین منطق، امیرالمؤمنین[(علیه السلام)] همه مشکلات دوران خلافت خود را لمس کرد و با آنها مواجه شد; چون عدالت او بود که آن دشمن ها و دشمنى ها را علیه او به وجود مى آورد. امیرالمؤمنین[(علیه السلام)] ایستادگى کرد و به خاطر مواجهه با مشکلات و حلّ آنها، حاضر نشد از عدالت دست بردارد. این شد درس.»3

ایشان با توجه دادن همگان به مقاومت دشمنان عدالت در برابر آن، هشدار مى دهند که «البته عدالت، دشمنانى دارد. همه کسانى که نامشان در بى عدالتى است با عدالت دشمن اند. همه کسانى که با قلدرى و زورگویى، چه در صحنه ملّى، چه در صحنه بین المللى، تغذیه مى شوند با عدالت مخالفند.»4

 

 

 

منابع:

-1نهج البلاغه، نامه 53.

2- بیانات مقام معظّم رهبرى در خطبه هاى نماز جمعه تهران، 23 آبان 1382.

3- همان

4ـ بیانات مقام معظّم رهبرى در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى دکتر محمود احمدى نژاد، 12 مرداد 1384.