چاپ صفحه

پرداختی هوشمندانه به آسیبی اجتماعی در نمایش «آنک زمستان می‌گرید»

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"مرتضی ایمانی (مجری و گوینده رادیو و تلویزیون):

بهار می میرد، زمستان می‌گرید/ به نام یگانه خالق فصل‌های زندگی

آنک زمستان می‌گرید...
و اینک بهار می‌میرد ؛ تابستان و پاییز هم تلاشی برای مرگ ستاره نمی‌کنند و ستاره سو سو کنان رو به خاموشی‌ است ...

براستی چه کسی تاوان این بی رحمی و بی عدالتی را باید پاسخ بدهد! ؟!
- آیا ستاره حق درخشیدن و نور ساطع کردن را نداشت ؟
- آیا با مردن بهار، زندگی باید متوقف بشود و حیات از سایرین سلب شود؟
- آیا ناتوانی ، بی حوصلگی ، کهولت سن و بی کسی پدر بزرگ این فاجعه تلخ را رقم زد؟
- آیا قوزی به روان درمانی احتیاج داشت و جامعه باید مسئولیت‌اش را بپذیرد؟
- آیا زن همسایه، آیین همسایه داری را به جا نیاورد و در پی نفسانیت خویش بود ؟
- آیا همسر جاهل، هوسران بود و گرمای وجود ستاره برایش کافی نبود ؟
- آیا فاضل قنادی نباید به چنین قصه‌ای می پرداخت ؟

و هزاران آیا های دیگر...

«سوگند به قلم و آنچه می نگارد» و درود بر کارگردان فهیم و متفکر جناب آقای فاضل قنادی که اهل قلم و اندیشه است و این حقیقت تلخ و تراژدی را به شکل شایسته‌ای با موضوعیت آزار جنسی کودکان واکاوی و روایت کرد.

او بدون شک، در حوضه روانشناختی آگاهانه به این مهم پرداخت و این آسیب اجتماعی را به مخاطب گوشزد کرد و هوشمندانه هیچ نوع راهکار و یا نسخه‌ای نمی‌پیچد و مخاطب را در مسند قضاوت می‌نشاند.

تماشاگران در مواجهه با این رویداد، به عمق فاجعه‌ای می اندیشند که از کجا آغاز شد.

و در پایان نمایش؛ برخی از تماشاگران، پدری را متهم ردیف اول می‌دانند که در گیر جنگ بود...و چه ویرانگر است جنگ ...

تهران ـ چهاردهم شهریور 96

انتهای پیام/