چاپ صفحه

دنیاطلبی و فساد در میان خواص/ فساد که نمی‌گوید «من فسادم»!

ما باید عفت داشته باشیم، عفیف باشیم و به لجن بودن طبیعت بشری خودمان واقف باشیم. برادران! این طبیعت خیلی خطرناک است. بشر این‏طوری است، بشر لغزش دارد. برای این که آدم خودش را از لغزش نگهدارد، راه این است که لب پرتگاه نرود. شما که سرگیجه‏داری، چرا لب پشت‏بام می‏روی؟ شما که لرزش زانوداری، چرا آن جا می‏روی که انسان ممکن است با مغز به زمین بخورد و نابود شود؟ به لغزشگاههای مالی و قدرتی و دیگر لغزشگاههای گوناگون نزدیک نشوید. نمی‌خواهم در این‏جا لغزشگاههای متعدد را یکی‏یکی اسم بیاورم. انواع و اقسام لغزشگاهها و لجنگاهها هست. حواستان را جمع کنید و مواظب باشید.

۹/۱۱/۱۳۶۸

سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در آستانه‏ی یازدهمین‏سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران‏

 

این جبهه، فقط با تقوا پیش خواهد رفت. این نظام، جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکی و محاسبه‏ی دقیق و صحیح و حسابرسی هرکدامِ ما از خودش ـ «حاسبوا انفسکم» ـ پیش نخواهد رفت. اشتباه است اگر کسی خیال کند همان کارهایی که دیگر حکومتها و دیگر کارگزاران دولتها در دنیا می‌کنند، ما هم همانها را بکنیم. ما اصولی داریم، ما روشهای مخصوص به خودمان را داریم؛ اینها متعلق به اسلام است. این اصول باید بر دنیا حاکم بشود؛ نه این که اصول غلط دنیای جاهلی و استکباری، خودش را بر ما تحمیل بکند.

باید خدا و مرگ و سؤال الهی و محاسبه‏ی الهی را از یاد نبریم. اگر سروکار ما به یک بازجوی بشرِ ضعیفِ کم‏اطلاع بیفتد، یا احتمال بدهیم که خواهد افتاد، حواسمان را جمع می‌کنیم. آن وقتی که از کار خسته می‏شوید، آن وقتی که احساس می‌کنید چه لزومی دارد کار را دنبال بکنم، آن وقتی که پای یک رفاقت در میان می‏آید، آن وقتی که پای یک افزون‏طلبی و خودخواهی و شخصی‏اندیشی در میان می‏آید، آن وقتی که پای یک قضاوت باطل نسبت به برادر مسلمان در میان می‏آید، آن‏جا به یاد این آیه بیفتید: «مال هذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الّا احصیها».

دیگران اینها را ندارند. نظامهایی که به خدا و قیامت اعتقاد ندارند، بسته به زرنگیشان، چگونه زیر و رو و لابلا کنند که چشمهای حسابگر و حسابرس دنیایی نبیند، قاضی نبیند، دادگاه نفهمد، بازرس نفهمد، مافوق نفهمد، مسأله به همین‏جا خاتمه پیدا می‌کند. ما این‏طور نیستیم؛ ما آن‏جایی که دیگران نمی‌فهمند، آن‏جایی که دیگران تشخیص نمی‌دهند، اول مشکل ماست که نفس ما بر ما غلبه نکند و وسوسه ننماید.

برادران! نظام را باید برپایه‏ی تقوا حفظ کرد؛ راه تقوا هم ذکر خداست. آقایان وزرا، آقایان نمایندگان، آقایان مدیران گوناگون کشور، مسئولان قضایی کشور، خودشان را بی‏نیاز از دعا و نافله و ذکر و توجه و توسل و گریه و انابه به پروردگار ندانند؛ نگویند حالا ما که مشغول خدمت به مردم هستیم؛ دعا را کسی بخواند که خیلی کار ندارد! نه، اصل کار این است. اگر این نباشد، آن‏جا بی‏پشتوانه‏ایم. آن‏جایی که وسوسه‏ها در مقابل ما صف می‏کشند و منِ ضعیفِ تربیت‏نشده‏ی حریصِ به دنیا در مقابل این وسوسه‏ها قرار می‏گیرم، چه چیزی من را نگاه خواهد داشت؟ «قل ما یعبؤا بکم ربّی لولا دعاؤکم».

دعا کنید، نافله بخوانید، توجه پیدا کنید، متذکر باشید؛ در شبانه‏روز، یک ساعت را برای خودتان و خدای خودتان قرار بدهید؛ از کارها و اشتغالات گوناگون، خودتان را بیرون بکشید؛ با خدا و با اولیای خدا و با ولی‏عصر(عجلّ‏اللَّه‏تعالی‏فرجه و ارواحنافداه) مأنوس بشوید؛ با قرآن مأنوس باشید و در آن تدبر بکنید.

من بیشتر از شما محتاجم که کسی این حرفها را به من بزند. بنده هم بایستی مورد همین موعظه‏ها قرار بگیرم؛ همه‏مان محتاجیم. این‏طوری می‏توان این بار سنگین و این امانت استثنایی الهی را که در طول این چندین قرن بعد از صدر اسلام، خدای متعال آن را بر دوش احدی نگذاشت که بر دوش شما گذاشت، به سرمنزل رساند؛ والّا روسیاهی دنیا و آخرت است.

به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید؛ اینها ما را از مردم دور می‌کند، روحانیون را از مردم دور می‌کند. روحانیون، به تقوا و ورع و بی‏اعتنایی به دنیا در چشمها شیرین شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنیا، نمی‌شود در چشمها شیرین ماند. مردم رودربایستی ندارند؛ خدا هم با کسی رودربایستی ندارد.

من بارها عرض کرده‏ام که خدای متعال در چند جای قرآن درباره‏ی بنی‏اسرائیل می‌گوید: «و فضّلناهم علی‏العالمین»؛ ما شما را بر همه‏ی مردم دنیا برتری دادیم. همین بنی‏اسرائیلند که باز قرآن درباره‏ی آنها می‌فرماید: «و ضربت علیهم الذّلّة والمسکنة و باؤا بغضب من‏اللَّه». چرا؟ رفتار خود آنها موجب چنین وضعیتی شد. مگر خدا با من و شما قوم و خویشی دارد؟ مگر خدا با جمهوری اسلامی و با این اسم قوم و خویشی دارد؟ من و شما هستیم که باید معین کنیم این جمهوری، اسلامی است، یا اسلامی نیست؛ این هم در رفتار ماست.

البته بسیاری هم هستند که دندان این چیزها را کشیده‏اند و دور انداخته‏اند و به زندگی ساده ساخته‏اند و وسوسه‏ها اینها را به طرف خودش نکشانده است. من اینها را در میان مسئولانمان ـ معممان و غیرمعممان ـ می‏شناسم؛ کم هم نیستند. اینی که من عرض می‌کنم، جمع و اقلیتی هستند؛ اکثریتی نیستند. واقعاً جمع قابل توجهی هستند که به این چیزها بی‏اعتنایند و همان‏طوری که قبل از انقلاب و اول انقلاب زندگی می‌کردند، همان‏گونه زندگی می‌کنند؛ این درست است. پس، محبت و اعتماد مردم، از راه بیان صادقانه و صحیح واقعیتها حاصل می‌شود.

۲۳/۵/۱۳۷۰

سخنرانی در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران‏

 

مدیر خوب، مدیری است که هر کاری را به عهده می‌گیرد، با رعایت اصول اخلاقی صحیح، انجام دهد. در نظام اسلامی، چیزی که به شدّت با آن مقابله می‌شود، رسوخ فساد است. در نظام اسلامی، با اعتقاد بد و نادرست، این‏طور مقابله نمی‌شود که با عمل غیر صحیح و عمل غیراخلاقی و خدای ناکرده رسوخ فساد مبارزه می‌شود. چیزی که امروز، در دوران بازسازی، مسئولین کشور، همکاران دولت، مدیران درجه دو و سه در دستگاههای دولتی، تا پایین‏ترین رده‏ها، باید با دقّت مراقب باشند، این است که در این دوران بدانند خطر رسوخ و نفوذ فساد، جدّی و فلج کننده است. واقعاً فلج کننده است! در این کار، فساد که نمی‌گوید «من فسادم»! فرد مفسدی که دیگران را به وادی فساد می‏کشاند ـ فساد مالی، فساد کاری، قرارهای نامشروع و ناموجّه در زمینه‏های مسائل کاری ـ کسی که انسان را تشویق می‌کند و می‏لغزاند به این سمت، از اول نمی‌گوید «من آمدم که شما را فاسد کنم.» اوّل با یک عنوان موجّه؛ با یک چیز کوچک وارد میدان می‌شود. انسان است و آسیب‏پذیری شدید. انسان، به شدت آسیب‏پذیر است. لذا، خیلی باید مراقب بود.

۱۲/۵/۱۳۷۲

بیانات در مراسم تنفیذ حکم آقای هاشمی سال ۷۲

 

آقایان! دشمن بزرگ انقلاب در درون انقلاب، همین میکروب ارتجاع است. دشمن منتظر نشسته است تا این میکروب در داخل این کالبد سالم و نیرومند؛ یعنی کالبد نظام اسلامی و جمهوری اسلامی، اثر کند. لذا ما باید مراقب باشیم. امروز آنها منتظرند که فساد در داخل این کشور نفوذ پیدا کند؛ تردید در اذهان جوانان این کشور نفوذ پیدا کند؛ سرگرمیهای باز دارنده و فاسد، بر آرمانهای بزرگ غلبه پیدا کند؛ دنیاطلبی و اشتغال به مال و زینت دنیا رایج شود و لذّت پول و زندگی راحت و تجمّلاتی، خود را زیر دندان عناصر انقلابی نشان دهد. اینها ناقلهای میکروب ارتجاعند. نه این‏که مردم یا انقلابیون نباید زندگی کنند! نعمت و برکات خدا، مال همه است و همه باید از آنها استفاده کنند. اما پرداختن به دنیا و شهوات؛ پرداختن به مال و مال اندوزی؛ پرداختن به خود بیش از پرداختن و اندیشیدن به جمع و هدف و خدا و دین خدا؛ دچار شدن به فساد اخلاقی ـ اعم از فسادهای مالی، جنسی، اداری و اختلافات داخلی که این هم یک نوع فساد بسیار خطرناک است ـ و جاه‌طلبیهای غلط و نامشروع، آن چنان که در دنیای غرب مطرح است، عواملی هستند که کاخ آرمانی انقلاب و اسلام و هر حقیقتی را ویران می‌کنند. بناهای جدیدی ساخته خواهد شد؛ اما بناهای طاغوتی، غیر خدایی، بناهای ضدّ اسلامی و ضدّ ارزشهایی که به‏خاطر آنها خون شهدای ما ریخته شد. و این یعنی همان رجعت و برگشت، که دشمن منتظر آن است. دشمن و نهادهای دشمن، بر اثر تجربه فهمیده‏اند که انسان، آسیب‏پذیر است. می‌گویند: «هر انسانی، قابل فاسد شدن است. هر کس باشد، می‏توان فاسدش کرد.» البته راست می‌گویند؛ با یک استثنا: «الّاالمتّقین». متّقین را نمی‏توان فاسد کرد. آنها این را؛ یعنی معنای تقوا را دیگر نمی‌فهمند. بله؛ انسانها را می‏توان فاسد کرد و می‏توان زیباییهای دنیا را از طرق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه در آورد و دلهایشان را بُرد؛ طوری‏که همه ارزشها را دور بریزند و در مقابل جلوه‏های مادّی قربانی کنند. اما اگر تقوا نباشد: «الّاالمتّقین». تقوا در قیامت هم اثر می‌کند، در دنیا هم اثر می‌کند، در سیاست هم اثر می‌کند، در حفظ نظام هم اثر می‌کند، در جنگ هم اثر می‌کند. و این را خودِ شما، درک و لمس کردید و دیدید.

مراجعه‏ای به تاریخ و خاطره‏های خودتان بکنید! به یاد بیاورید که چطور به فکر هیچ چیز در این دنیا نبودید! به فکر مال، ثروت، خانه، زندگی، پدر و مادر، عیال و فرزند نبودید! اگر کسی به شما می‏گفت که می‌خواهیم یک خانه خیلی خوب، در فلان جای شهر به شما بدهیم، اصلاً به ریشش می‏خندیدید که «خانه چیست؟!» این‏طور پاک بودید که توانستید آن کارهای بزرگ را انجام دهید. کسانی که آن‏جا، درمقابل هوسهای مادّی، پاها و زانوانشان می‏لرزید، نمی‏توانستند مقاومت کنند.

۱۵/۱۰/۱۳۷۳

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان و اعضای «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، به مناسبت «روز پاسدار»