به گزارش پایگاه عدالت خواهان"اصلاحطلبان بدخیم متحد با توطئههای سوروس و سرویسهای امنیتی آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس هشت ماه خیابانهای تهران را عرصه جولان اقدامات ضد اسلامی و ضد انقلابی قرار دادند. آنها به صراحت شعار میدادند؛ "انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است" آنها وقیحانه فریاد میزدند؛ "مرگ بر اصل ولایت فقیه"،
متاسفانه علی مطهری به دلیل فقد غیرت اسلامی و انقلابی در برابر این شعارهای موهن سکوت کرد و به کسانی پیوست که این اهانت و تهمت را علیه نظام و انقلاب تکرار میکردند. او در این آشفته بازار از مظلومیت نظام و انقلاب دفاع نکرد!
ظلمی که علی مطهری به نظام و انقلاب کرد به اینجا ختم نشد. او قصه حصر را که ربطی به انتخابات و فتنه 88 ندارد را به چیزی وصل میکند که اصلاً صحت ندارد.
قصه حصر به اینجا برنمیگردد که کسانی نظراتی غیر از نظرات نظام در مورد انتخابات داشتند و به این اتهام مورد حصر قرار گرفتند. آقای مطهری نایب رئیس مجلس است میتواند آن را از شورای عالی امنیت ملی سئوال کند.
موضوع حصر به این نکته مهم و کلیدی برمیگشت که با وقوع بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی، کروبی و موسوی ماموریت یافتند در ایران سرنگونی نظام را نمایندگی کنند و ادای رهبرانی را درآورند که در مصر، تونس، لیبی و ... خواهان سرنگونی دیکتاتورها شدند.
اگر آقای مطهری به شعارهای راهپیمایی 25 بهمن 89 توجه میکرد برایش معلوم میشد داستان از چه قرار است.
کافی است آقای مطهری به مصاحبه مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، ناطقنوری و روحانی پس از فاش شدن ماموریت جدید سران فتنه نگاهی بیندازد تا برای ایشان معلوم شود حصر چیست و از چه زمانی شروع شد.
تاریخ حصر به اوایل اسفند 89 برمیگردد و ربطی به حوادث فتنه 88 ندارد.
شعارهای تظاهرات 25 بهمن 89 همزمان با دعوت موسوی و کروبی در تارنمای وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اعلام شد و کاخ سفید نیز توئیتری برای این منظور راهاندازی کرد.
خوب است آقای مطهری به این شعارها توجه کند!
- مرگ بر دیکتاتور
- مبارک، بن علی، نوبت سید علی
- تهران یا قاهره دیکتاتور باید بره
و ...
این شعارها ربطی به انتخابات نداشت. این شعارها حکایت میکرد موسوی و کروبی پای در راهی میخواستند بگذارند که ایران را لیبی، سوریه، مصر و ... کنند. آنها میخواستند پای داعش و النصره را نهایتاً به این کشور باز کنند. لذا شورای عالی امنیت ملی هم آن زمان با حصر، امنیت مردم را تدبیر کرد. به همین دلیل آقایان ناطقنوری، روحانی و هاشمیرفسنجانی شجاعانه در صف اول کسانی قرار گرفتند که تظاهرات روز 25 بهمن 89 را محکوم کردند.
آقای مطهری میتواند با رجوع به آرشیو روزنامهها اظهارات آنها را بخواند و از مواضع لجوجانه دفاع از سران فتنه دست بردارد. آقای مطهری باید یک بار برای همیشه قبول کند که "محاربه" با نظام و رفتن به سمت "بغی" موجب حصر شد نه چیز دیگر. این موضع هم از باب ملاطفت علیوار مسئولان نظام انجام شد.
مخالفت با نظر رسمی نظام موجب حصر نشده است. اگر این طور بود آقای مطهری با این مواضع فراتر از مخالفت با نظر نظام الان باید در حصر میبود.
آقای مطهری با این مواضع حتی ناجوانمردانه، تهمتآلود، آغشته به دروغ و افترا به نظام از سوی شورای نگهبان مورد تایید قرار گرفت و به عنوان نماینده به مجلس راه یافت کسی هم متعرض او نشد.
در حالی که یک جوان غیرتمند نجفآبادی میرود صدها کیلومتر دورتر از زن و بچه خود برای دفاع از نوامیس این مملکت و دفاع از حریم حرم علوی و نبوی سر خود را در راه اسلام و امنیت کشور میدهد و با رگهای بریده خود با دشمن صحبت میکند نباید در تهران از بیتی شریف و والامقام چون شهید مطهری که جان خود را برای انقلاب فدا کرد کسی پیدا شود و همه همت خود را صرف موضوع رفع حصر سران فتنه بکند که قصد داشتند ایران را سوریه و عراق کنند.
سران فتنه میخواستند پای منافقین و داعش را به این مملکت باز کنند. چرا آقای مطهری با پنهان کردن شعارهای خائنانه فتنهگران در راهپیمایی 25 بهمن 89 این حقیقت را لاپوشانی میکند. خوب است ایشان حداقل به اندازه آقایان ناطقنوری، هاشمیرفسنجانی و روحانی بصیرت داشته باشد و آن راهپیمایی را محکوم و از کسانی که فراخوان برای آن دادند تبری بجوید.