چاپ صفحه

پرداختن به دغدغه‌های اهل بیت‌(ع) شعر را زنده‌تر می‌کند/ درنگ‌های شاعرانه در مسیر پیاده‌روی اربعین

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"شعر آیینی، تصویری که از این نوع شعر در ذهن مخاطب وجود دارد قصیده و مثنوی‌های شکوهمندی است که مدح و ثنای خاندان رسالت را گفته باشد و شور و هیجانی در قلب شنونده و خواننده ایجاد کند.

اما سیدمهدی موسوی با مجموعه شعر نیمایی خود با عنوان «سفرنامه با صاد» تمام باورها و پیش‌زمینه‌های ذهنی خواننده را جابجا کرده و پنجره‌ای تازه به روی مخاطب گشوده و او را به جهانی تازه راه در فضای شعر آیینی راه داده است. او مشاهدات خود از پیاده‌روی اربعین را در قالب کتابی منظوم روانه بازار کتاب کرده است. این در حالی است که بخش اصلی اشعار این کتاب پیش از تجربه شاعر در مسیر پیاده‌روی اربعین سروده شده و شاعر پس از سرایش آنها در حماسه اربعین شرکت کرده و تجربیات سفر را به اشعارش افزوده است.

اشعاری که هم شور دارد و هم شعور، و شاعر تنها به ادای دین شاعرانه نسبت به مقام والای اهل بیت پیامبر خاتم (ص) اکتفا نکرده و شعری موضع‌مند را به خواننده ارائه کرده است. به بهانه این مجموعه سراغ این شاعر رفتیم، تا با او درباره «درنگ‌های شاعرانه‌اش» در ارتباط با پیاده‌روی اربعین سخن بگوییم. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*درنگ‌های شاعرانه در مسیر پیاده‌روی اربعین

فارس: پیش از این سفرنامه‌های منظومِ منتشر شده را دیده بودید؟

اگر بخواهیم این کتاب را سفرنامه‌ به معنای رایج بدانیم، در واقع سفرنامه نیست. بلکه بیشتر درنگ‌های شاعرانه در مسیر پیاده‌روی زیارت اربعین است. چون حالت روایی دارد و اشعار به هم پیوسته است از این حیث عنوان سفرنامه برای آن انتخاب کردم.

*بعد از سرودن اشعار پیاده‌روی اربعین نصیبم شد

فارس: نیما می‌گوید که وزن شعر «افسانه» را از یک نوحه پیدا کرده که این نشان می‌دهد در شعر نو هم اشعار آیینی سهم دارند، اما در اشعار شما ما با شعر نیمایی و آیینی‌ای مواجه هستیم که خواننده را تهییج می‌کند در حالی که شعر نیمایی به شعری که خواننده را به تفکر وادار می‌کند و خیلی مهیج نیست مشهور است. اما در اشعار شما ما هم عنصر اندیشه را می‌بینیم و هم خواننده را تهییج می‌کند.

بخشی از کارهای آیینی قاعدتا باید از عالم دیگری به شاعر افاضه شود و امیدوارم این کار هم این­گونه بوده باشد. حقیقت این است که بیشتر اشعار این کتاب را در ماه رمضان سرودم و حال و هوای ماه مبارک در این اشعار تاثیر داشته است.

درگیری حسی و عاطفی با پیاده‌روی اربعین هم بسیار در سرایش این اشعار موثر بود و من چون به این سفر نرفته بودم و تصاویر را از طریق تلویزیون دیده بودم، یک اشتیاق درونی در وجودم شکل گرفت و تخیل مرا به این سمت و سو کشاند.

بعد از اینکه اشعار را سرودم پیاده‌روی اربعین نصیبم شد  و بخشی از اشعار را در فضای اربعین تکمیل کردم و تجربه‌هایی که لازم بود را ضمیمه کردم.

*رفت و برگشت تاریخی شعر را ژرف‌تر می‌کند

فارس: در برخی از اشعار، پس از نشان دادن تصویری از مسیر پیاده‌روی اربعین آن را به واقعه عاشورا وصل کرده‌اید و به عبارتی به کربلا و وقایع سال 61 ه.قمری گریز زده‌اید. اشعاری که هم عاطفی است، هم عنصر اندیشه را دارد و هم عینی است. در این مورد توضیح می‌دهید؟

قالبی که انتخاب کرده بودم نیمایی است، قالبی که بین شعر کلاسیک و شعر سپید قرار دارد، که وزن را داریم و از قافیه به اقتضا می‌توانیم استفاده کنیم و این خودش حالت نوسان میان دو قالب را دارد و در برداشت‌هایی که من از اربعین داشتم، از نظر زمانی تعلیق‌هایی وجود دارد، که هرکدام از تجربه‌های این مسیر می‌تواند ما را به گذشته پرتاب کند و در واقع نوعی بازی زمان میان گذشته و اکنون در این شعر اتفاق افتاد که برخی ناخواسته هم بود.

این رفت و برگشت تاریخی می‌تواند شعر را ژرف‌تر کند و عینیت و ذهنیت کار را غنا بخشد، نیما تلاشش این بوده که شعر را عینی‌تر کند زیرا فضای شعر کلاسیک طوری بود که خیلی ذهنی شده بود و با متن جامعه ارتباطی کم­رنگ یافته بود. در بحث عینیت‌گرایی، نیما واقعا موفق بوده است و رهاورد خوبی در شعر نیمایی وجود دارد طوری که شعر را به متن زندگی وارد کرد.

اگر دقت شود در اشعار «سفرنامه با صاد» تلاش شده از این عینیت بیشترین توشه را برگیرم . در متن سفر اصالت با عینیت است. اما بازی زمانی باعث می‌شود که عینیت‌گرایی تمام حرف شعر نباشد و از ذهنیت گرایی هم وام بگیرم.

فارس: از آنجا که گفته می‌شود شعر نیمایی شعر اندیشه است و قدرت تهییج ندارد، بر این باور هستید که شعر نیمایی شعر تهییج نیست؟

اینکه گفته شود نیما می‌خواسته تهییج را از شعر حذف کند، چنین نیست و از آموزه‌های او چنین برنمی‌آید، تهییج یعنی نقب زدن به عواطف مخاطب و از این رو عنصر عاطفه را نمی‌توان از شعر حذف کرد و عاطفه و احساس پای ثابت شعر است. شعر با این احساس و عواطف سرزنده است و از این رو در شعر کلاسیک و پس از نیما عاطفه در شعر بوده و نیما هم چنین قصدی نداشته است.

*می‌خواستم پویایی، شکوه، حماسه و تپندگی حماسه اربعین را نشان دهم

فارس: به نظر می‌رسد شما با این اشعار به خصوص با شعر شماره 20 می‌خواستید به خواننده نشان دهید که شعر قابلیت نشان دادن شکوه حماسه پیاده‌روی اربعین را دارد. در این مورد توضیح می‌دهید؟

شاید در برداشت از این شعر مخاطب ناخودآگاه به این قضاوت سوق داده شود، ولی اینکه بگویم با چنین نیتی شعر گفته‌ام، واقعا این­گونه نیست. می‌خواستم پویایی، شکوه، حماسه و تپندگی این مسئله را نشان دهم که در عصر ارتباطات و رسانه این حماسه چطور بازتاب داده می‌شود. آگاهانه سانسور می‌شود و وقتی هم می‌خواهند به آن بپردازند تنها گوشه کوچکی از آن به نمایش در می‌آید.

این شعر در واقع نوعی نقد رسانه‌ها محسوب می‌شود و عصری که در آن به سر می‌بریم و می‌بنیم در این عصر چنین اتفاقی مهجور است و آنطور که دیگر مسائل کوچک در پروپاگاندای رسانه‌ها بزرگ می‌شود، بدان پرداخته نمی شود.

*پرداختن به دغدغه‌های اهل بیت‌(ع) شعر را زنده‌تر می‌کند

فارس: شما در اشعار این مجموعه موضع‌مند هستید و نسبت به اتفاقات روز بی‌تفاوت نیستید و قضایای جهان اسلام را دیده‌اید. به این مسئله هم بپردازید.

پرداختن به اتفاقات اخیر جهان اسلام مانند مباحث فلسطین، یمن و مدافعان حرم بسترهای اجتماعی شعر را تقویت کرده و تنوع به کار بخشیده است. گاهی شاعر یک شعر آیینی می‌سراید ولی تنها یک ادای دین و ابراز ارادت است ولی اگر مسائل روز که دغدغه اهل‌بیت(ع) هم محسوب می‌شود در شعر آیینی جلوه کند، شعر زنده‌تر می‌شود و سعی کردم این­گونه ایجاد مسئله کنم.

فارس: در بخش‌هایی شاهدیم که شما در حالی که نیمایی سروده‌اید، ولی شعرتان وارد فضاهای دیگر می‌شود. این دلیل خاصی داشته است؟

قالب اشعار نیمایی است ولی به لحاظ فرمی این اشعار در بخش‌هایی از فرمِ نو به بحر طویل تبدیل می‌شود یا زبان شعر عامیانه یا کودکانه می‌شود. حتی گاهی در شعر «مادر شهید» قالب شعر مستزاد می‌شود. این در حالی است که وحدت شعر از بین نمی‌رود و بحر عروضی تغییر نمی‌کند و اصالت قالب نیمایی در همه جای کتاب حفظ می‌شود.

حسام آبنوس

انتهای پیام/