چاپ صفحه

توهین و بی ادبی روزنامه جمهوری به مراجع و منتقدان حسن روحانی

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"در شرایطی که اهداف حسن روحانی از حاشیه سازی‌های اخیر کاملا روشن است و همگان بخوبی می‌دانند که او به منظور انحراف افکار عمومی از شکستهای پیاپی دیپلماسی دولتش و همچنین تصویب بی‌سابقه‌ترین تحریمها علیه کشور بعد از باج‌های متعدد دولتش به آمریکایی‌ها، نیاز به حاشیه سازی دارد و سکوت وی در این زمینه نیز بهترین دلیل بر چنین فرضیاتی است، روزنامه جمهوری که متاسفانه بجای رسالت اصیل خود، نقش ماله کشی بر اشتباهات و خطاهای رئیس جمهور و دولتش را ایفا می‌کند، در موضوع گیری عجیب منتقدان این اظهارات ضد شیعی حسن روحانی را به سیاسی کاری متهم کرد و از مراجع انتقاد کرد که چرا به حسن روحانی زنگ نزده‌اند تا منظورش را بپرسند.
این در حالی است که این وظیفه گوینده است تا اگر مطلبی را بر غلط مطرح کرد، در اولین فرصت جبران کند و مطلب درست را تبیین کند نه دیگرانی که باید بر اساس متن صریح سخنان روحانی قضاوت کنند و این هم از عجایب خلقت است که یک روزنامه چنین انتظاری از دیگران را که خلاف عقل، شرع و عرف است، با این وقاحت مطرح کند.
نکته دوم اینکه؛ وقتی بنابر تصریح همین روزنامه، حسن روحانی گفته اس؛ «امیرالمومنین، مبنای ولایت را مبنای حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم می‌داند...» آیا جای شک و شبهه‌ای باقی مانده که همکاران این روزنامه از فهم آن عاجر هستند؟! آیا درک مفهوم صریح «مبنای ولایت» چندان کار سختی است که این دوستان قصد طفره رفتن دارند تا جایی که نابخردانه منتقدان را به سیاسی و بداخلاقی متهم کنند؟!
گفتنی است؛ بعد از سخنان بی‌مبنا و خلاف صریح اعتقادات شیعه از سوی حسن روحانی پیرامون ولایت امیرالمومنین (ع) که مطابق با فرقه ضاله وهابیت می‌باشد، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: هفته گذشته رئیس‌جمهور روحانی در یکی از ضیافت‌های افطاری، درباره مبنای حکومت در اسلام سخن گفت و نتیجه گرفت که انتخاباتی که ما امروز دنبالش هستیم و آراء مردم، این پیروی از تفکر غرب نیست.
 
وی گفت: رای مردم و نظر مردم، پیروی از تفکر غرب نیست، رای مردم و نظر مردم هدیه دنیای غرب بعد از رنسانس برای ما نیست. ما دارای مذهب و مرام و دینی هستیم که امیرالمومنین مبنای حکومت و فرمانروائی را رای مردم و خواست مردم و آراء مردم می‌داند و ما بحمدالله در این انتخابات شکوهمند بهار 96 عظمت ملی خودمان را به جهانیان نشان دادیم.
 
این سخن، از دو ناحیه مورد انتقاد قرار گرفت. یکی جماعت رقبای آقای روحانی که به بهانه فراز اول سخن ایشان، تلاش کردند رئیس‌جمهور را بی‌اعتقاد به مبانی اعتقادی شیعه در امامت جلوه دهند و دیگری بزرگانی که به رئیس‌جمهور تذکر دادند که در استناد به سخنان امیرالمومنین علیه السلام قسمت‌های دیگر نهج البلاغه را نیز ملاحظه کند و به یک جمله اکتفا نکند.
 
تکلیف رقبای سیاسی روشن است و نمی‌توان از آنها توقعی داشت. با این حال، آوردن فراز اول سخن رئیس‌جمهور که قرار دادن آن در کنار قسمت دوم کاملاً نشان می‌دهد ایشان درصدد بیان چه چیزی بوده، می‌تواند پرده از ابهامی که رقبا تلاش کردند پدید آورند و نتیجه مورد نظر خود را بگیرند بر می‌دارد.
 
روحانی در این فراز گفت: «امیرالمومنین، مبنای ولایت را مبنای حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم می‌داند «لمن ولیتموا امرکم». گفت هر کس که شما بروید او را برگزینید به عنوان ولی خودتان و به عنوان رهبر جامعه منهم اطاعت می‌کنم، من هم می‌شنوم و اجرا می‌کنم.»

این فراز از سخن رئیس‌جمهور را اگر منهای فراز دیگر که امتیاز اسلام در اهمیت دادن به رای مردم را به رخ غرب می‌کشد در نظر بگیریم همان ابهامی را که رقبای سیاسی رئیس‌جمهور روحانی درصدد مطرح کردن آن هستند در خود دارد. ولی کنار هم قرار گرفتن این دو فراز کاملاً نشان می‌دهد نظر گوینده این سخن این است که زمامداری و اعمال حاکمیت در جامعه بدون پذیرش مردم امکان ندارد و مورد نظر اسلام نیست.
رقبای سیاسی رئیس‌جمهور روحانی و همچنین بزرگانی که با هدف روشنگری به انتقاد از سخن رئیس‌جمهور اقدام کردند، اگر به این نکته توجه نمایند که آقای روحانی یکی از صاحب نظران دینی است که نه تنها با مبانی فقه سیاسی شیعه آشنائی دارد بلکه برای تحکیم این مبانی تلاش‌های زیادی کرده و برهمین مبنا مسئولیت ریاست قوه مجریه را پذیرفته و خود را ملزم به اجراء قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، که برمبنای فقه سیاسی شیعه استوار است، می‌داند، قطعاً به این نتیجه خواهند رسید که ایشان درصدد انکار نصب امام معصوم از ناحیه خدا به امامت نبوده و نخواسته مشروعیت امام را زیر سئوال ببرد بلکه تبیین مرحله مقبولیت مردمی زمامداری در اسلام را مدنظر داشت که نیاز مبرم اِعمال حاکمیت است. این، همان چیزی است که قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی سازوکار آن را برای تعیین رهبری پیش‌بینی کرده و در کلام امام خمینی مطالب زیادی در مورد نقش مردم در انتخاب رده‌های مختلف کارگزاران نظام تا عالی‌ترین سطح آن یعنی رهبری وجود دارد.
 
بدین ترتیب، سخن رئیس‌جمهور روحانی نباید به معنای انکار مبنای شیعه در امامت جامعه تفسیر شود. رئیس‌جمهور محترم نیز بهتر است هنگام طرح این قبیل مباحث تخصصی به دغدغه‌های احتمالی توجه داشته باشند و آنچنان روشن سخن بگویند که قابل تفسیر به رای و تاویل و حمل بر معانی نادرستی که مورد نظر ایشان نیست نباشد.
 
در همین سخن که اکنون مورد مناقشه قرار گرفته کافی بود آقای رئیس‌جمهور ابتدا شان مشروعیتی امام معصوم را تذکر می‌دادند و سپس این مطلب را به زبان می‌آوردند تا رقبا نتوانند با سخن ایشان برخورد سیاسی کنند و بزرگان نیز با ملاحظه این سخن، دغدغه‌ای نداشته باشند هر چند از بزرگان نیز این انتظار وجود دارد که هنگام مواجهه با اینگونه ابهامات قبل از آنکه دغدغه خود را مطرح کنند، از شخص رئیس‌جمهور در یک تماس تلفنی توضیح بخواهند و با عمل به این شیوه، راه را بر سوءاستفاده گران نیز ببندند.
به گزارش بی‌باک، در پایان بار دیگر تصریح می‌کنیم که در صورتی که حسن روحانی بر مسلک وهابیت نرفته و چنین اعتقادی ندارد و دنبال حاشیه سازی نبوده است، تنها کافی بود یک متن صریح و کوتاه در توضیح مقصود خود در شبکه‌های اجتماعی می‌گذاشت و مساله حل می‌شد ولی او حتی وقت برای مطلب گذاشتن درباره دیدار با ورزشکاران را دارد اما توضیح درباره چنین مساله حیاتی و مهمی را ندارد؟!
بنابراین این وظیفه حسن روحانی است که با داشتن رسانه‌های متعدد، خطای صریحش را در اولین فرصت جبران کند نه منتقدان، و اگر کسی باید برای توضیح مقصودش به دیگران زنگی بزند، این فرد خاطی است نه مراجع عظام تقلید که بر اساس عقل، عرف و شرع وظیفه دارند بر اساس تصریحات خلاف شرع افراد موضع گیری کنند.
بنابراین توهین روزنامه جمهوری به منتقدان و مراجع، در حد همان سخنان ضد شیعی حسن روحانی قابل نقد و مذمت است و اینکه انتقادات دلسوزانه را حمل بر سیاسی‌بازی کنیم و یا تلویحا مراجع را به بداخلاقی (زود و نادرست قضاوت کردن!) و کم کاری (زنگ به روحانی نزدند!) متهم نماییم، از اراده دلسوزان برای مقابله با همه انحرافات چیزی کم نمی‌کند.