چاپ صفحه

کشاورزان گلستانی ، محصولات خود را در زمین ها رها کردند !

متاسفانه اين روزها شاهد تلف شدن دهها تن از محصولات كشاورزان منطقه گلستان هستيم .

داستان غم انگيزي كه در كشور ما هر از چند گاهي تكرار مي شود كه در اين اوضاع اقتصادي كشور و با توجه به فرهنگ اسلامي ما كاري بسيار زشت و تاسف بار است.

اين روزها محصول باقلا در ميدان تره بار گرگان كيلويي 150 تومان از كشاورز خريداري مي شود و با اين قيمت حتي هزينه برداشت و كارگر كشاورز تامين نمي شود يعني كشاورز بينوا بايد از جيب خود خرج كند كلي زحمت كشيده عرق بريزد و علاف شود و دست آخر با منت و سختي محصول خود را به فروش برساند.

بسياري از كشاورزان محصول خود را رها كرده و آن دسته كه برداشت كردند نيز چيزي به جز ضرر مضاعف عايدشان نشده است.

البته در اين ميان برخي از كشاورزان قديمي تر معتقدند هرچند ضرر بدهند اين كار اصراف است و بايد محصول را از روي زمين جمع كرد.

سوالي اينجا مطرح است ، مگر نه اينكه كشاورزان شريف ترين و زحمت كش ترين و مفيدترين قشر جامعه هستند و حمايت از كشاورزان و محصولات آنان حمايت از اقتصاد كشور است ، پس چرا دولت هيچ تلاشي براي صادرات و جلوگيري از اين حجم عظيم اصراف در كشور نمي كند  ؟

مگر ما مشكل اقتصادي نداريم ؟

مگر اصراف در دين  ما حرام نيست ؟

تكليف كشاورزاني كه چندين ميليون هزينه كرده اند و قرار است از محل درآمد محصول خود هزينه يك ساله خانواده خود را تامين كند چه مي شود؟

از قرائن و شواهد پيداست كه ظاهرا سيب زميني كاران گلستان نيز قرار است به خاك سياه بنشينند اين اصطلاحي است كه اين روزها اغلب كشاورزان بر زبان مي رانند.

هرچند قيمت بالاي سيب زميني در سال جاري چنان كمر شكن بود كه داد اغلب خانواده را بلند كرد ولي يادمان نرود كشاورزان براي كاشت هر هكتار سيب زميني ميليونها تومان  هزينه كرده اند و برخي حتي طلاي زن و فرزند خود را فروختند آيا بايد باز هم داستان براي سيب زمينيي تكرار شود و عده اي انسان شريف به دليل بدهي بالا روانه زندان شوند .

تعجب نكنيد بله متاسفانه آن سالي كه به قول كشاورزان سيب زميني توي سرش مي خورد عده اي را چنان بر زمين مي زند كه مجبورند به دليل بدهي يا خانه هاي خود را بفروشند يا راهي زندانها شوند.

كشاورزي مقدس ترين، پاك ترين و البته يكي از استراتژيكي ترين مشاغل در دنياست كه مورد حمايت تمام دولتها در اقصي نقاط دنيا قرار دارد.

متاسفانه كشاورز ايراني به شغل مقدس خود نام نا ميمون قمار را مي دهد البته حق هم دارند مي گويند چاره اي نيست كشاورزي مثل قمار است آمد نيامد دارد؟

هرچند شايد سياست دولتمردان حمايت بيشتر  از محصولات استراتژيك نظير گندم باشد كه البته كار درستي است ولي اينگونه اتفاقات نيز بايد هرچه سريعتر در كشور براي هميشه برچيده شود و البته به جز دولتمردان با سياست واردات و صادرات به موقع  هيچ كس نمي تواند در اين باره كاري بكند