حسن روحانی اخیرا گفته است: «اميرالمومنين مبنای ولايت و مبنای حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم می داند. لمن وُلّيتموه امرکم، هرکس شماها برويد او را برگزينيد به عنوان ولی خودتان و به عنوان رهبر جامعه، من هم اطاعت می کنم.»
بعد از این سخنان حسن روحانی، برخی تصور میکنند که این مستاجر پاستور تنها درصدد مطرح کردن یک بحث علمی بوده و بیسوادی وی در مباحث کلامی و روایی منجر به چنین خطای بزرگی شده است در حالیکه اساسا حسن روحانی و تیم عملیات روانیاش به ابعاد موضوع کاملا آشنا هستند و دقیقا میدانند که اعتقاد به چنین مسالهای خلاف تصریح قرآن و روایات است و معتقدین به آن از دایره شیعه خارج میشود و همسفره وهابیت میگردد. اما اینکه چرا او چنین بحثی را در این شرایط مطرح میکند؟
در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اخیر که سایر کاندیداها در حال ارائه مباحث علمی و کارشناسی کشورداری برای اقناع مردم و هوادارانشان بودند، در طبقه همکف ستاد اصلی حسن روحانی در تهران، عدهای در حال رقصیدن بودند (فیلمهای آن نزد پایگاه خبری بیباک موجود است) تا فضای علمی و کارشناسی شکل نگیرد.
اساسا حسن روحانی تمام تلاشش بر این است که فضای کشور به سمت مباحث علمی و کارشناسی نرود چون در این صورت او در رنکینگ دهی علمی و کارشناسی، خسارت بارترین رئیس جمهور تاریخ انقلاب لقب خواهد گرفت و حتی از ابوموسی اشعریهای تاریخ هم جا خواهد ماند.
دقیقا در دورانی که آمریکا تحریمهای بیسابقهای را علیه کشور تصویب کرده است و حسن روحانی و تیمش از این موضوع قبل از انتخابات مطلع بودهاند و تنها تلاششان بر این بوده که آمریکا این موضوع را به بعد از انتخابات موکول کند تا مردم او را بعنوان بیسوادترین و سادهلوحترین روسای جمهور دنیا قلمداد نکنند، اعتماد عمومی به حسن روحانی و کفایت وی ریزش پیدا میکند و او در رنکینگ دهی افکار عمومی حتی از سران بیکفایت عربستان هم سادهلوحتر و بیتدبیرتر تلقی میشود.
زیرا سعودیها اگر پولی به آمریکا میدهند در ازای آن حداقل مقداری تسلیحات و حمایتهای معنوی پشت پرده میگیرند اما حسن روحانی کل مملکت را به پای برجام ریخت، تمام دستاوردهای هستهای را نابود کرد و حالا نه تنها آمریکا ریالی به او و کشورش کمک نکرده بلکه تحریمهای بیسابقهای را هم علیه ایران تصویب کرده است که برجام را از ترکمنچای خسارت بارتر میباشد.
در چنین شرایطی که هیچ حیثیتی برای روحانی باقی نمانده است و در فرصت کوتاهی بعد از انتخابات مردم به بیکفایتی وی پیبردهاند و احتمال گرفتار شدن وی به سرنوشت بنیصدر قوت گرفته است، او باید حاشیه سازی کند و از این طریق فضای کشور را دو قطبی کند و به بدترین اختلاف افکنی که جنگ مذهبی است، روی آورد.
در حقیقت روحانی در صدد القای این موضوع است تا به نظام و مردم هشدار دهد که اگر به من و کفایتم «نه» بگویید، بدتر از فتنه 88 را شاهد خود بود.
اساسا این جماعت افراطی اگر همچون سال 88 مردم به آنها رای ندهند، اغتشاش و فتنه برپا میکنند و اگر بنابر ملاحظاتی به آنها رای بدهند، توهم امامت و ولایت به سرشان میزند و میخواهند جای امیرالمومنین علی (ع) بنشینند.
اینکه روزی مردم را به دلیل عدم رای به این جماعت افراطی نادان و جاهل تلقی کنند و روزی دیگر بعد رای مردم را رای خدا تلقی نمایند، تنها از عمر و عاصها بر میآید.
اما نکته مهمی که در این میان نباید مغفول بماند اینکه چندی پیش حجت الاسلام و المسلمین رئیسی، کاندیدای اخلاقمدار و محبوب انتخابات اخیر ریاست جمهوری، در پی بداخلاقیها و بیتقواییهای حسن روحانی، پیشبینی کرده بود که حسن روحانی بخاطر ظلمی که به امام رضا(ع) کرد و دروغهایی که گفت، بزودی از امام رضا(ع) سیلی خواهد خورد.
حال چه سیلی بالاتر از اینکه در شب قدر که حتی برخی فاحشهها هم به درگاه خدا میروند و موفق به توبه میشوند و با قلبی صاف زندگی جدید خود را شروع میکنند، حسن روحانی نه تنها موفق به توبه در این شبها نمیشود بلکه بخاطر انحراف در افکار و اعتقادات از دایره شیعه بیرون انداخته میشود و هم عقیده وهابیت میگردد. و این بدترین نوع سیلی برای یک مسلمان و معتقد به معاد و قیامت میتواند باشد.
برای مشاهده فیلم پیشبینی حجت الاسلام رئیسی درباره حسن روحانی اینجا کلیک کنید!
اما نکته پایانی اینکه حسن روحانی باید بداند که بسیار کوچکتر از آن است که در مقابل اعتقادات شیعیان مولای متقیان و مظلومان عالم حضرت علی(ع)بایستد. هاشمی و احمدینژاد که سالهای سال به مردم و کشور خدمت کرد، آنجا که گرفتار انحراف شدند، مردم به راحتی آنها را کنار زدند، روحانی که تا کنون نه تنها هیچ خدمتی نکرده است بلکه خسارت بارترین و ننگینترین قراداد بعد از انقلاب را در پیشانیاش دارد.
روحانی نه آرایش از بنی صدر و هاشمی بیشتر بوده و نه از آنها توانمندتر، از همین رو برای این مردم پس گرفتن آرایشان از چنین فردی که تا کنون با انواع و اقسام تخریبها و بداخلاقیها دوام آورده است، هیچ کاری ندارد.