چاپ صفحه

توصیه امام علی(ع) به مالک اشتر در مورد نزدیکان زمامداران چه بود؟

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"هنگامی که حضرت امیرالمومنین علی(ع)، مالک اشتر نخعی از یاران خود را به امارت مصر منصوب کرد، به او فرمانی در قالب یک نامه نوشت.
 
این نامه دو ویژگی انحصاری دارد، یکی بلاغت متن و دیگری عمق مفاهیم و محتوای مطالب آن است،‌در این نامه ویژگی‌های حکومت اسلامی، حاکم اسلامی، حقوق شهروندان، رابطه دولت با شهروند و … بیان شده است.
 
در این گزارش بخش‌هایی از نامه امام علی(ع) را می‌خوانید. یقیناً خواندن تمام این نامه لذتی دو چندان دارد. در این شب‌های پر خیر و برکت قدر، بیاییم یک بار با خواندن این نامه و عمل به دستورات آن، آینده متفاوتی را برای خود و کشور خود رقم بزنیم.
 
امام علی(ع) در این نامه بر ضرورت انتقاد از والی و نظارت بر او تاکید کرده است. اما در مقابل ضرورت انتقاد عیب‌جویی از مردم را بسیار ناپسند می‌دانند و می‌فرمایند: "و باید که دورترین افراد رعیت از تو و دشمن‌ترین آنان در نزد تو، کسی باشد که بیش از دیگران عیب‌جوی مردم است. زیرا در مردم عیب‌هایی است و والی از هر کس دیگر به پوشیدن آن‌ها سزاوارتر است. از عیب‌های مردم آنچه از نظرت پنهان است، مخواه که آشکار شود، زیرا آنچه بر عهده توست، پاکیزه ساختن چیزهایی است که بر تو آشکار است و خداست که بر آنچه از نظرت پوشیده است، داوری کند. 
 
امام علی (ع) در این فراز از نامه تا حدی جلو می‌روند و می‌فرمایند: " پس مبادا آنچه بر تو پنهان است را آشکار گردانی، و آنچه که هویداست بپوشانی، که داوری آنچه از تو پنهان است با خدای جهان می‌باشد، پس چندان که می‌توانی زشتی‌ها را بپوشان، تا آن را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند خدا بر تو بپوشاند. در تصدیق سخن چین شتاب مکن، زیرا سخن چین گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر می‌شود، اما خیانت‌کار است. 
 
امام (ع) در بخش دیگری از این نامه بر ضرورت توجه والی به رعیت تاکید می‌کنند و می‌فرمایند: به هر حال، روی پوشیدنت از مردم به دراز نکشد، زیرا روی پوشیدن والیان از رعیت خود، گونه‌ای نامهربانی است به آن‌ها و سبب می‌شود که از امور ملک آگاهی اندکی داشته باشند.
 
اگر والی از مردم رخ بپوشد، چگونه تواند از شوربختی‌ها و رنج‌های آنان آگاه شود. آن وقت، بسا بزرگا، که در نظر مردم خرد آید و بسا خردا، که بزرگ جلوه کند و زیبا، زشت و زشت، زیبا نماید و حق و باطل به هم بیامیزند.
 
زیرا والی انسان است و نمی‌تواند به کارهای مردم که از نظر او پنهان مانده، آگاه گردد؛ و حق را هم نشانه‌هایی نیست که به آن‌ها انواع راست از دروغ شناخته شود؛ و تو یکی از این دو تن هستی: یا مردی هستی در اجرای حق گشاده‌دست و سخاوتمند، پس چرا باید روی پنهان داری و از ادای حق واجبی که بر عهده توست دریغ فرمایی و در کار نیکی، که باید به انجام رسانی، درنگ روا داری. 
 
یا مردی هستی که هیچ خواهشی را و نیازی را برنمی‌آوری، در این حال، مردم، دیگر از تو چیزی نخواهند و از یاری تو نومید شوند، با این‌که نیازمندی‌های مردم برای تو رنجی پدید نیاورد، زیرا آنچه از تو می‌خواهند یا شکایت از ستمی است یا درخواست عدالت در معاملتی.
 
ایشان در بخش‌هایی دیگر از این نامه به نظارت بر کارگزاران و آزمایش قبل از مسئولیت دادن اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار، نه به سبب دوستی با آن‌ها؛ و بی‌مشورت دیگران به کارشان مگمار، زیرا به رای خود کار کردن و از دیگران مشورت نخواستن، گونه‌ای از ستم و خیانت است. کارگزاران شایسته را در میان گروهی بجوی که اهل تجربت و حیا هستند و از خاندان‌های صالح، آن‌ها که در اسلام سابقه‌ای دیرین دارند.
 
اینان به اخلاق شایسته‌ترند و آبرویشان محفوظ‌تر است و از طمعکاری بیشتر روی‌گردان‌اند و در عواقب کار‌ها بیشتر می‌نگرند. در ارزاقشان بیفزای، زیرا فراوانی ارزاق، آنان را بر اصلاح خود نیرو دهد و از دست اندازی به مالی که در تصرف دارند، باز می‌دارد؛ و نیز برای آن‌ها حجت است، اگر فرمانت را مخالفت کنند یا در امانت تو‌خللی پدید آورند. پس در کارهایشان تفقد کن و کاوش نمای و جاسوسانی از مردم راستگوی و وفادار به خود بر آنان بگمار.
 
امام علی (ع) در مورد بازرگانان این‌گونه دستور می‌دهند: " این را هم بدان در میان بازرگانان، کسانی هم هستند که تنگ نظر و بد معامله و بخیل و احتکار کننده‌اند، که تن‌ها با زورگویی به سود خود می‌اندیشند و کالا را به هر قیمتی که می‌خواهند می‌فروشند که این سود جویی و گران فروشی برای افراد جامعه زیان بار و عیب بزرگ زمامدار است. پس از احتکار کالا جلوگیری کن، که رسول خدا (ص) از آن جلوگیری می‌کرد. " 
 
امام (ع) در مورد اطرافیان زمامدار می‌فرمایند: خواص و نزدیکان کسانی هستند که به هنگام فراخی و آسایش بر دوش والی باری گران‌اند و، چون حادثه‌ای پیش آید کمتر از هر کس به یاری‌اش برخیزند و خوش ندارند که به انصاف درباره آنان قضاوت شود. اینان همه چیز را به اصرار از والی می‌طلبند و اگر عطایی یابند، کمتر از همه سپاس می‌گویند و اگر به آنان ندهند، دیرتر از دیگران پوزش می‌پذیرند. 
 
در برابر سختی‌های روزگار، شکیبایی‌شان بس اندک است. اما ستون دین و انبوهی مسلمانان و ساز و برگ در برابر دشمنان، عامه مردم هستند، پس، باید توجه تو به آنان بیشتر و میل تو به ایشان افزونتر باشد.
 
ایشان در فراز دیگری از نامه می‌فرمایند: به هیچیک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به اقطاع مده، مبادا به سبب نزدیکی به تو، پیمانی بندند که صاحبان زمین‌های مجاورشان را در سهمی که از آب دارند یا کاری که باید به اشتراک انجام دهند، زیان برسانند و بخواهند بار زحمت خود بر دوش آنان نهند. پس لذت و گوارایی، نصیب ایشان شود و ننگ آن در دنیا و آخرت بهره تو گردد. 
 
اجرای حق را درباره هر که باشد، چه خویشاوند و چه بیگانه، لازم بدار و در این کار شکیبایی به خرج ده که خداوند پاداش شکیبایی تو را خواهد داد. هر چند، در اجرای عدالت، خویشاوندان و نزدیکان تو را زیان رسد. پس چشم به عاقبت دار، هر چند، تحمل آن بر تو سنگین آید که عاقبتی نیک و پسندیده است.