چاپ صفحه

هشدارهای اجتماعی / اختلاف و واگرایی

 

امام علی(ع) در این فراز نورانی، به چند نکته اساسی اشاره نموده اند:

 

1ـ هشدار نسبت به طرفداران تفرقه و اختلاف.

 

2ـ اختلاف مایه نابودی است گرچه در بین طرفداران حق باشد.

 

3ـ شیاطین محور تفرقه و اختلافند و همواره از واگرایی سخن می گویند.

 

4ـ گرگهای اجتماعی دام گسترده اند تا هر عضوی از امت اسلام را که از مجموعه جدا شود طعمه خود سازند.

 

با توجه به نکات مورد اشاره می توان به خطر عمیق و فراگیر تفرقه و واگرایی پی برد و از ضرورت همگرایی و وحدت و اتحاد سخن گفت. در این فصل از نوشتار این موضوع را در چند محور بررسی خواهیم کرد.

 

باطن وحدت و تفرقه

 

اگر با نگاه ژرف و ریشه بین به موضوع وحدت و اختلاف بنگریم به اهمیت وحدت و اتحاد از دیدگاه قرآن و عترت پی خواهیم برد و به زشتی و خطر و عاقبت تفرقه خواهیم رسید.

 

ریشه وحدت و تفرقه، توحید و شرک است. اگر کسی در عالم هستی با بینش توحیدی زندگی کند همواره تلاش می ورزد که همه دور افتادگان از محور حق را به این محور نزدیک و پراکندگی ها را به جمع و جماعت نزدیک سازد.

 

جلوه توحید در صحنه اجتماع آن است که همگی به یک مقصد و مقصود بیاندیشند و اختلاف سلایق و تنوع استعدادها را در جهت رسیدن به وحدت جهت دهی نمایند و از هرگونه دو دستگی و چند دسته ای بپرهیزند، از سوی دیگر اختلاف ریشه در شرک دارد. کسی که مبدأ و مقصد واحد را باور نکرده است خود بین است و همه چیز را به سمت و سوی خود و منافع خویش می کشد.

 

بزرگان نکردند در خود نگاهخدابینی از خویشتن بین مخواه

 

آنان که در لجنزار «منیّت» و خودخواهی گرفتار شده اند و از گلزار «عبودیّت» و بندگی دور افتاده اند، هرگز به وحدت و اتحاد نمی اندیشند و همواره بر طبل تفرقه و اختلاف می کوبند. از این رو باطن وحدت به توحید و رحمت می رسدو ریشه تفرقه و اختلاف به شرک و نتیجه آن نقمت و عذاب است.

 

رسولخدا(ص) فرمود:

 

«الجماعة رحمة و الفرقة عذاب؛(2) جماعت و همگرایی رحمت است، تفرقه و واگرایی عذاب و نقمت.»

 

نکوهش تفرقه و فرهنگ دینی

 

در قرآن کریم توصیه و دستور اکید به وحدت و اتحاد و نهی و نکوهش فراوان از تفرقه و اختلاف به چشم می خورد که به چند نمونه از آن اشاره می کنیم:

 

1. «واعتصموا بحبل اللّه جمیعاًو لاتفرقوا واذکروا نعمت اللّه علکیم اذ کنتم اعداء فألّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخواناً؛(3) و همگی به ریسمان الهی (قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت) چنگ زنید، و پراکنده نشوید، و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد. و به برکت نعمت او، برادر شدید.»

 

امر و دستور صریح خداوند به اتحاد و همدلی و همگرایی و نهی از تفرقه و واگرایی نشان دهنده اهمیت دادن به مقوله و موضوع اتحاد و پرهیز کردن از تفرقه و اختلاف است. تبدیل «عداوت» به «اخوّت» یکی از دستاوردهای نهضت رسول اکرم(ص) بود که در این آیه به آن اشاره شده است.

 

2. «و اطیعوا اللّه و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم؛(4) و از خدا و پیامبر فرمان ببرید و نزاع و اختلاف نداشته باشید که اگر چنین باشید سست خواهید شد و عظمت شما از دست خواهد رفت.»

 

واژه «ریح» را لغت نویسان و مفسران اینگونه معنی کرده اند:

 

صاحب مفردات گوید: «ریح» گاهی به مفهموم پیروزی و غلبه به کار می رود. مجمع البیان گوید: «تذهب ریحکم»یعنی «تذهب صولتکم و قدرتکم»(5) ذهاب ریح به معنای از دست دادن صولت و قدرت است.

 

زمخشری «ریح» را کنایه از «وقار» دانسته است.

 

بهر تقدیر، باد سمبل حرکت است، باد عامل حرکت کشتی ها، عامل جدایی کاه از گندم، عامل تلقیح گیاهان و درختان می باشد و فواید و منافع دیگری نیز مانند «بشارت دهنده یاران» و عامل گردافشانی برخی گیاهان و درختان در گرو وجود باد است این که قرآن می گوید:نزاع و اختلاف مایه ذهاب ریح است یعنی آنچه جامعه دینی را به حرکت و حیات و بارآوری و استواری و عزتمندی و متانت و وقار می رساند وحدت و همدلی است، اگر کشمکش و تفرقه در این جامعه نفوذ کرد همه این برکتها و آثار از بین خواهد رفت.

 

اگر سیاق آیه شریفه را در نظر بگیریم می بینیم که خداوند متعال در مقام خطاب به مسلمانان در برابر کفار و مشرکان، به آنان دستور می دهد که اگر دوست دارید در جبهه جنگ، عزتمند و فاتح و پیروز باشید بر محوریت توحید و رهبری دینی حرکت کنید، نیرو و قدرت و توان خود را با نزاع و اختلاف هدر ندهید، در برابر دشمن سرسخت و با صلابت و در بین خود با رأفت و وحدت باشید.

 

تا صولت، قدرت و عظمت شما محفوظ بماند و علم و پرچم عزت شما همواره در اهتزاز باشد که این رمز پیروزی و استواری شماست.

 

3. قرآن مجید هنگامی که چهره بهشتیان را ترسیم می کند از آنها به عنوان «اخواناً علی سرر متقابلین؛(6) یاد می کند در حالی که همه برادرند و بر تختها رو به روی یکدیگر قرار دارند.» وهنگامی که چهره دوزخیان را به تصویر می کشد از آنان این گونه یاد می کند که:

 

«ان ذالک الحقّ تخاصم اهل النار؛(7) این یک واقعیت است گفتگوهای خصمانه دوزخیان.»

 

معلوم می شود در جامعه بهشت گونه روحیه اخوت و همدلی و برادری و خرسندی و خوشحالی حاکمیت دارد، و در جامعه جهنمی، خصومت و عداوت و کینه توزی رواج دارد و رو به افزایش است.

 

امام صادق(ع) فرمود: «ایّاکم و الخصومة فانّها تفسدالقلب و تورث النفاق؛(8) از خصومت بپرهیزید که قلب وجانتان راتباه می سازد و نفاق را در جامعه به جا می گذارد.»

 

علی(ع) می فرماید: «الزموا الجماعة و اجتنبوا الفرقة؛(9) به وحدت و اجتماع رو آورید و از تفرقه و اختلاف دوری گزینید.»

 

محور وحدت و روح اتحاد

 

برای رسیدن به همبستگی و اتحاد و انسجام ملی و دینی عوامل گوناگونی را می توان بر شمرد و آن گاه به عامل اصلی و بنیادی آن دست یافت.

 

1. هدف مشترک

 

هدف مشترک جمعی از کوهنوردان آنان را به سمت و سوی قلّه به حرکت می آورد در یک صف قرار می دهد، هدف مشترک گروهی از بازرگانان، آنان را در آماده سازی مقدّمات تجارت و کیفیت و چگونگی خرید و فروش در یک مسیر واحد قرار می دهد.

 

هدف مشترک چه از مقوله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی باشد عامل وحدت و هم گرایی است.

 

2. دشمن مشترک

 

دشمن مشترک نیز عامل همدلی و انسجام و اتحاد یک ملت می شود، بسیاری از جوامع بشری با همه اختلافهای داخلی که داشته اند به هنگام هجوم دشمن به مرز و بوم خود دست به دست هم داده و مشت محکمی بر دهان دشمنان متجاوز کوبیده اند و آنها را به عقب رانده اند.

 

3. تبار مشترک

 

تعصب فامیلی، قومی و نژادی و ملی نیز یکی دیگر از ریشه های همدلی و وحدت است البته این عامل در برخی از جوامع پر رنگ و اساسی است و در برخی به عنوان عامل درجه دوم بشمار می رود.

 

4. عقیده و آرمان مشترک

 

از همه اتحادها و انسجام ها پایدارتر و ماندگارتر و در عین حال نتیجه بخش تر اتحادی است که بر اساس آرمان و عقیده و ایمان یک ملت شکل می گیرد. این گونه اتحادها مایه فطری و فرهنگی دارد و پایه های جامعه را استوار می سازد و روحیه هم گرایی را نهادینه می کند و ریشه های واگرایی و اختلاف را از بین می برد.

 

استعمارگران و مستکبران دنیا همواره در صدد اختلاف و نزاع بین مسلمانان و جوامع اسلامی هستند زیرا می دانند اگر امت اسلامی در سایه عقیده و باور توحیدی و با شعار «لا اله الّا اللّه» حرکت کنند زمینه های سلطه و حاکمیت غارتگران بین المللی را از آنان می گیرند و شوکت و هیبت و هیمنه اسلامی سیل گونه همه خار و خاشاکهای موجود در مسیر راه را از مسیر بر خواهد داشت و رودخانه خروشان امت اسلامی همه موانع را بر طرف خواهد ساخت.

 

جان فوران، محقق آمریکایی در رابطه با طرح اختلاف افکنی در بین ملت ایران از سوی ابرجنایتکاران جهانی می نویسد:

 

«من که تاریخ سیاسی ایرانی ها را بررسی کردم متوجه شدم که ایرانی ها صاحب خصلتی هستند که وقتی در برابر دشمن قرار می گیرند، همه با هم متحد می شوند و ائتلاف گسترده و فراگیر تشکیل می دهند، اما وقتی دشمن را شکست دادند دچار اختلاف می شوند، تاریخ ایران نشان می دهد که قدرتهای استعماری از این اختلاف سوءاستفاده کرده و خود را به یک گروه نزدیک نموده و دیگران را از صحنه خارج کرده و پیروزی را از آن خود نموده اند. به نظر من تنها راه آسیب زدن به ایرانی ها شکستن مقاومت آنهاست. راهش هم این است که تکه تکه شان کنید، اگر این کار را بتوانید انجام بدهید آن وقت یک قدرت خارجی وارد شده و می تواند کار را یکسره کند.»(10)

 

عصای سلیمان و موریانه اختلاف

 

امروز به برکت رنج و تلاش امام راحل و هدایتهای رهبری و خون پاک شهیدان کشور ایران و نظام اسلامی آن بر فراز قلّه عزت، شرف، اقتدار و ابتکار قرار گرفته است، این نظام را می توان به عصای سلیمان مانند کرد که ممکن است موریانه های اختلاف آن را از درون متلاشی و زمینه سلطه بیگانگان را فراهم آورد.

 

هشدار امام علی(ع) در آغاز این فصل بر این که «ایّاکم و الفرقة» باید آویزه گوش یکایک مردم و مسؤولان نظام اسلامی باشد، دشمن برای شرارت و شیطنت هیچ حربه ای بهتر از اختلاف و نزاع در دست ندارد. باید مانند دو دست باشیم که همیار و همکار و همراه یکدیگرند و بر اساس تعاون به پیش می روند، نه مانند دو چشم که یک عمر در کنار همند و از یکدیگر بی خبر.

 

مقام معظم رهبری در یک رهنمود پدرانه و در عین حال مدبرانه در زمینه گسترش اتحاد و وحدت و پرهیز از نزاع و اختلاف بویژه در بین مسؤولان فرمودند:

 

«هماهنگی مسؤولانی که در قوای مختلف با رأی مردم انتخاب شده اند، زمینه حل مشکلات را فراهم می آورند و به همین علت باید در دولت، مجلس، قوه قضائیه و عرصه های گوناگون سیاسی و مطبوعاتی از طرح هر مسأله ای که این فضای همدلی و همکاری را تضعیف می کند، خودداری کرد و از کوتاهی هایی که در این مسیر روی داده و می دهد استغفار کرد.»(11)

 

پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ

 

1ـ غرر الحکم، آمدی، چاپ دانشگاه، ج 2، ص 326.

 

2. نهج الفصاحة، حدیث 1194.

 

3. سوره آل عمران، آیه 103.

 

4. سوره انفال، آیه 46.

 

5. مجمع البیان طبرسی، ج 4 ـ 3، ص 548.

 

6. سوره ص، آیه 64.

 

7. سوره حجر، آیه 47.

 

8. بحارالانوار،مؤسسة الوفاء، ج 75، ص 186.

 

9. غررالحکم، ج 2، ص 240.

 

10. مجله معرفت، شماره 94، ص 86.

 

11. کیهان مورخ، 9/8/84