به گزارش پایگاه عدالت خواهان" یکی از پیامدهای بالاگرفتن اختلافات بین قطر و امارات و سعودیها، هک حساب ایمیل یوسف العتیبه، سفیر امارات در آمریکا از سوی گروهی هکری و انتشار بعضی از ایمیلهای وی در برخی رسانههای خارجی از جمله اینترسپت و دیلی بیست و هافینگتون پست بود. در این میان اما ارتباط «یوسف العتیبه» سفیر امارات در واشنگتن و همکاری وی با بنیاد دفاع از دموکراسی آمریکا «FDD» پیرامون اعمال محدودیتهای تجاری علیه ایران بیش از سایر موارد قابل توجه بود؛ ماجرایی که نمونه دیگری از رسوایی وطن فروشی اپوزیسیون های خارجنشین و ضدانقلابها را نمایان ساخت که یادآور نامه 30 وطن فروش به ترامپ برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران بود.
سهام اکوسیستم اپوزیسیون نظام همواره در اختیار چند گروه از ضدانقلاب بوده است. از سلطنت طلبان و منافقین گرفته تا حامیان مذاکره با ایران برای تغییر نظام از درون! در دوره هیلاری کلینتون، باند غربگرایان داخل نظام اعم از فتنهگران و دیپلماتهای نفوذی، کوشیدند با کنترل و حذف گروههای رقیب بر بستر اتحاد سیاسی با کاخ سفید، گفتمان واحد اپوزیسیونی مدنظر خود را تقویت کنند.
اتحاد استراتژیک میان نایاک آمریکا، هیفوس هلند، مجموعه asl19 در کانادا و اسمال مدیا در انگلیس و بنیاد وودرو ویلسون و تواناتک و دهها گروه حقوق بشری که همگی مجری سیاست واحد کمپین ضدایرانی دولت اوباما بودند، حاصل همان تلاشهای هیلاری کلینتون است. روزنامه صبح نو در این زمینه نوشته است: کمپینی که در سال 88 و به واسطه حرمتشکنیها و شعارهای ساختارشکنانه فتنهگران به اوج خود رسید تا جایی که روزنامه لسآنجلس تایمز مهرماه 1388 در تحلیل قابل تأملی مینویسد «برخلاف غرور ملی ایرانیها، اپوزیسیون و جنبش سبز از فشار غرب راضی است. یکی از مخالفان که بازداشت شده، میگوید افشای وجود یک نیروگاه هستهای جدید، بر فشارها علیه دولت خواهد افزود و همین امر موجبات رضایت جنبش سبز را فراهم میکند. با تشدید فشارها میتوان امیدوار به عمیقتر شدن شکافها بود.» از همین رو «FDD» اسندای از سایت پارچین را با هدف اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران منتشر کرد. «مایکل لدین» عضو ارشد نومحافظه کاران آمریکایی و مسئول پرونده سیاست داخلی ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) در واشینگتن، روز 20 مرداد 1388 در سایت «فوربس» نامهای منتشر کرد که گفت نامه سران جریان معترض در ایران (سران فتنه) به هیلاری کلینتون است. لدین میگوید این نامه به واسطه یکی از دوستان «چاک شومر»، سناتور آمریکایی که در «وال استریت» کار میکرده و با طرفهای ایرانی مرتبط بوده، به واشنگتن فرستاده شده است. این نامه در پاسخ به 2 سؤال طرف آمریکایی نوشته شده که از جریان فتنه خواسته بودند روشن کند دقیقاً برای دفاع از فتنه 88 چه باید بکنند و چه نباید بکنند.
مدتی پس از افشای همین نامه بود که، جان بولتون، نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل طی اظهاراتی گفت: «این ناآرامیهای ایران در سال 88 بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجدداً به روی میز برگرداند.»
اکنون اوباما رفته و کلینتون نیز رقابت را به ترامپ باخته است. ترامپ در حال بررسی ویژگیهای همه لابیهای ضدایرانی است و رقابت میان اپوزیسیون بالا گرفته است از نامه 30 وطنفروش برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران گرفته تا رسوایی جدید «FDD».
روز جمعه نشریه آمریکایی «دیلی پست» اسناد مهمی از پست الکترونیکی سفیر امارات در واشنگتن را که توسط گروه «گلوبال لیکس» هک شده بود، منتشر کرد که در بخشی از این اسناد ایمیلهایی درباره افرادی وطنفروش وجود داشت که برای تحریم ایران و جلوگیری از سرمایهگذاری در این کشور از امارات پول میگرفتند. هک ایمیلهای سفیر امارات در آمریکا، رابطه عمیق «بنیاد دفاع از دموکراسیها» موسوم به FDD (متعلق به «شیلان ادیلسون» کازینودار و میلیاردر یهودی و دوست مشترک بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی و دونالد ترامپ رییسجمهور آمریکا و اماراتمتحده برای پیشبرد سیاستهای این کشور و ضربه زدن به رقبای منطقه آیش پرده برداشت. در یکی از ایمیلهای منتشر شده «مارک دوبودز» موسسه دفاع از دموکراسیها در 10 مارس ایمیلی به سفیر امارات ارسال کرده که در آن فهرست شرکتهای سرمایهگذار در ایران، امارات و عربستان پیوست شده است، او در این ایمیل نوشته است: «جناب سفیر، متنی که به پیوست ارائه شده، فهرستی است از شرکتهایی از هر کشور که همزمان با ایران با امارات متحده عربی و عربستان سعودی هم تجارت دارند. همانطور که با هم صحبت کردیم، میتوان شرکتهای این فهرست هدف را بر سر دو راهی قرار داد.» در این فهرست اسامی شرکتهایی چون «ایرباس» فرانسه و «لوک اویل» روسیه به چشم میخورد. امارات یکی از کشورهایی است که بیشترین سود را از تحریم ایران و هزینههای دور زدن تحریمها به جیب می زند و انتشار این اسناد نشانگر این است که امارات با توسل به رژیم صهیونیستی در حال برنامه ریزی اقدامات ضدایرانی است تا شاید بتواند از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه بکاهد. «بنیاد دفاع از دموکراسی» یک اندیشکده نومحافظه کار مستقر در واشینگتن دی سی است که تمرکز آن بر امنیت ملی و سیاست خارجی است که گرایشهای سیاسی آن نومحافظهکار توصیف شده است. این نهاد همواره خواهان تحریم نهادهای مختلف ایران از جمله بخش انرژی، بانک مرکزی و سوئیفت بوده است.
مارک دوبوویتز رییس موسسه دفاع از دموکراسی و یکی از طراحان اصلی تحریمهای ایران، اخیراً بر لزوم استفاده آمریکا از تحریمهای غیرهستهای جهت مجبور کردن ایران برای ترک آنچه که «سرکوبهای داخلی، آزمایشات موشکی و حمایت از تروریسم» خوانده شده، تأکید کرد. وی ادعا کرده بود: «اگر تحریمها با طرحهای جدی برای تقویت جامعه مدنی ایران همراه نشود، آنگاه به هدفتان یعنی تضعیف حکومت (ایران) و تغییر سیاسی اجتماعی نخواهید رسید.» دوبوویتز و همکارانش در ماههای اخیر دهها بار به اروپا، خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس، سفر کردهاند تا با روشهای مختلف شرکتها را از ایجاد روابط اقتصادی با ایران بترسانند. دوبوویتز در آستانه یکسالی برجام در ژوئیه سال گذشته نیز در توصیههای شانزدهگانه خود به کنگره آمریکا پیشنهاد کرده بود تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تحت تحریم قرار دهد.
چرا میگوییم دلارهای اسرائیلی حامی اصلاحطلبان است؟
نامه اصلاحطلبان به دونالد ترامپ برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران، جنجال زیادی در میان رسانههای حامی این جریان سیاسی ایجاد کرده و آنان را به تکاپو انداخته تا نویسندگان نامه را طیفی جدا از اصلاحطلبان معرفی کنند اما آیا واقعا کسانی که خواستار تحریم ایران هستند و همیشه در اقدامات خود، این حربه را به عنوان یک ابزار موثر برای اعمال فشار به کشورمان معرفی کردهاند، اصلاحطلب نیستند؟
به گزارش رجانیوز، پاسخ به این سوال سادهتر از آن است که نیاز به تحلیل و بررسی گسترده داشته باشد. «شیرین عبادی»، چهره محبوب و مطرح رسانههای اصلاحطلب در داخل کشور که در بسیاری از مقاطع زمانی و به دلایل مختلف تبدیل به تیتر یک روزنامهها و سایتهای اصلاحطلب میشود، بارها خواستار قطع روابط تجاری کشورهای جهان با ایران شده است.
شیرین عبادی: تجارت با ایران را قطع کنید
عبادی سالهاست به عنوان سوگلی حقوقبشر ایران در رسانههای اصلاحطلب تبلیغ میشود و تاکنون منشاء بسیاری از تجمعات و تحریمهایی بوده که تحت این عنوان علیه مردم ایران وضع شده است.
«احمد باطبی» هم که از امضاکنندگان نامه اخیر است، تا همین چند سال پیش به عنوان یکی از فعالان دانشجویی کشور از سوی این رسانهها تبلیغ میشد و حتی پس از افشای روابط گسترده او با عالیترین مقامات سیاسی آمریکا برای تحریم ایران هم، در ویژهنامههایی که اصلاحطلبان برای سالگرد 18 تیر منتشر میکردند، بدون نام بردن از او به توصیف اقدامات و فعالیتهایش در آشوبهای سال 1378 میپرداختند.
حمایت رئیسدفتر رئیسجمهور اصلاحات از احمد باطبی
در کنار باطبی، «نیما راشدان» هم یکی از عناصر رسانهای اصلاحطلبان بود که در یک دهه اخیر، نقش بسیار پررنگی در راهاندازی و مدیریت پروژههای رسانهای در اینترنت داشت. در حال حاضر هم یک هماهنگی رسانهای میان راشدان و مدیران سایتهای منسوب به فتنهگران (کلمه، توانا، آمدنیوز و غیره) وجود دارد و پروژههای مشترک از سوی این رسانهها علیه کشور پیاده میشود.
توصیف نیما راشدان در سایت ضدانقلاب به عنوان «مشاور روزنامههای اصلاحطلب»
ماجرای نامه معروف سران فتنه به هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده در بحبوحه آشوبهای خیابانی سال 88 و همچنیناقدامات مهدی هاشمی رفسنجانی در انگلستان برای متقاعد کردن غربیها به تحریم بیشتر ایران، گوشه دیگری از «تحریمدوستی» اصلاحطلبان علیه مردم کشورمان است که کسی نمیتواند آنها را انکار کند.
«آرش سبحانی» هم که امضای خود را پای نامه اخیر برای ترغیب ترامپ به تحریم مردم ایران انداخته، عضو یک گروه موسیقی است که از سوی رسانههای اصلاحات به شدت مورد تبلیغ قرار میگیرد.
معصومه قمیکلایی که با نام «مسیح علی نژاد» شناخته میشود، یکی دیگر از فعالان رسانهای اصلاحات است که در چند سال اخیر به طور جدی پیگیر اعمال تحریمهای بینالمللی در زمینههای گوناگون علیه مردم کشورمان بوده است. آخرین تلاش او برای تحریم ایران، اعلام فراخوان برای عدم حضور ورزشکاران خانم در مسابقات جهانی شطرنج که قرار است در ایران برگزار شود، بود.
مسیح علی نژاد با پروپاگاندای رسانهای و تحریک ورزشکاران زن حاضر در این رویداد و همچنین ایجاد موج اینترنتی، تلاش کرد تا ایران را کشوری نامناسب برای بانوان معرفی کند که به دلیل تقید مردم کشورمان به حجاب، شایسته تحریم از سوی فدراسیونهای ورزشی جهان است؛ تلاشی که البته ثمر نداد و جامعه جهانی به اتفاق از برگزاری این رقابتها در ایران حمایت کردند.
سند رسمی اعمال تحریمهای شدید علیه مردم ایران به نام اصلاحطلبان خورده است؛ زمانی که 13 فروردین 1389 یعنی چند ماه پس از حماسه 9 دی و جمع شدن بساط فتنه، این تحریمها با درخواست اوباما از شورای امنیت سازمان ملل کلید خورد و در خرداد همان سال یعنی سالگرد شکل گیری فتنه 88 به قطعنامه 1929 منجر شد تا با استفاده از شرایط کشور و با هدف کمک به جنبش سبز، سنگ بنای تمام تحریم های بانکی و مالی و نفتی فلج کننده علیه ایران باشد.
آن زمان که مهدی هاشمی رفسنجانی به دنبال سناتورهای آمریکایی بود تا آنها را برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه مردم ایران ترغیب کند، صدایی از تکذیب کنندگان امروز نامه اصلاحطلبان به ترامپ بلند نشد تا امروز شاهد اشک تمساح آنان برای گورخوابها باشیم.
رسوایی FDD
اما از جمله کارشناسان معروف این بنیاد ضد ایرانی سعید قاسمی نژاد است. وی فعال دانشجویی، دبیرکل دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال ایران و مدیر مرکز ایرانی مطالعات لیبرالیسم بود که در سال 82 به اتهام اغتشاش و اخلال در نظم عمومی به دو سال حبس محکوم شد و اکنون به عنوان تحلیلگر دربارهٔ موضوعات مرتبط با سیاست و اقتصاد ایران با تلویزیون صدای آمریکا، فرانس ۲۴، رادیو بینالمللی فرانسه، رادیو فردا، تلویزیون بیبیسی فارسی، رادیو زمانه، رادیو دوچهوله و دیگر رسانههای ضدایرانی مصاحبه میکند.
او در آستانه انتخابات اخیر ایران در پیام توئیتری نوشته بود: «آمریکا باید روند دخالت در انتخابات ایران در حمایت از حسن روحانی بواسطه صدای آمریکا و رادیو فردا را متوقف کند و تاکید کند که این انتخابات آزاد و عادلانه نیست.»
اما مساله وقتی جالب میشود که نام او در حامیان نامه به ترامپ دیده میشود و گفته میشود کسی است که متن نامه به ترامپ را نگاشته است. حال با انتشار اسناد ایمیلهای سفیر امارات در واشنگتن، دلیل اصلی نامهنگاری به ترامپ و درخواست تحریم ایران مشخص شد. 30 وطنفروش بهخاطر یک مشت دلار، کشور خود را به حامیان رژیم صهیونیستی فروختند و ادعای آزادی خواهی کردند، افرادی که با ایجاد جریانسازیهای مختلف تلاش دارند تا جمهوری اسلامی را به ویرانی بکشانند اما با انتشار ایمیلها، تشت رسواییشان از بام افتاد و مورد لعن مردم و جریانهای سیاسی مختلف قرار گرفتند. خلاصه آنکه با ماجرای رسوایی FDD مشخص شد آغاز و انجام دقیق ماجرای تحریمخواهی عناصر ضد انقلاب داخلی و خارجی از آمریکا و عرض ارادت آنها به آستان کاخ سفید کجاست.
بعد از آنکه تشت رسوایی ارتباط ایرانیان شاغل در بنیاد FDD با شیوخ امارات لو رفت و در توئیتر هشتگی با عنوان #رسوایی_FDD ایجاد شد که کاربران اصلاحطلب و جنبش سبزی بیش از همه نسبت به آن واکنش نشان دادند و همگی متفقالقول سعید قاسمینژاد را به وطنفروشی متهم کردند. صدرا محقق فعال رسانهای اصلاح طلب در توئیتر نوشت: مسأله پول گرفتن FDD از امارات نیست، بودجه آنها را تندروترین حامیان اسراییل میدهند. مسأله تلاش برای تحریم، ویرانی و جنگ علیه مردم ایران است.
حمید از فعالین توئیتری نوشت: آقای قاسمینژاد تو بازار الان مظنه فروش وطن چهجوریه؟
بعد از هک ایمیلها و افشای همکاری FDD با امارات، قاسمینژاد که توئیتهای خود را پاک کرده بود با واکنشهای منفی روبهرو شد، برخی کاربران در توئیتر نوشتند: اگه #رسوایی_FDD نبوده … چرا توییتاش رو پاک کرده؟ و عدهای تاکید کردند که وقتی که حسابت پاکه و ریگی تو کفش نداری ولی بعد از #رسوایی_FDD کل توییتای قدیمیت رو پاک میکنی!