چاپ صفحه

نقش عوام زدگی و ناسیونالیسم کور درانتخاب مدیران شهری گرگان

در حالی که باید مسایل اجتماعی و سیاسی را بصورت علمی و منطقی مورد بحث قرار دهیم ، حقایق و واقعیت های عینی و ملموس را مشاهده کنیم و نتایج حاصله را در کاربرد نوع انتخاب بکار گیریم و یا برای اصلاح روند متزلزل حاکم بر روش انتخاب و نوع انتخاب تصمیم گیری نماییم .

نمی توانیم جامعه را  با جهان بینی محدود و بسته ببینیم و با افراد آن جامعه در مورد مسایل روز صبحت کنیم و حرف بزنیم و می بینیم گذر از یک دوره به دوره دیگر با مسایل اجتماعی و سیاسی روز بسیار کند یا خیلی ضعیف است .  که هنوز معیارهای انتخاب  بسیار کهنه و کلیشه ای است و بعد از 37 سال از گذشت انقلاب شاید عوامل تعین کننده نتوانسته با  انقلاب رشد کنند تا انتخاب ها مکمل شعارها و اهداف عالیه انقلاب باشند شاید عواملی مثل عوام زدگی و ناسیونالیسم کور باعث کندی و عدم تکامل اهداف شده اند . 

عوام زدگی : که ناشی از قید مند بودن مذهبی عوام می باشد و هنوز در چارچوب نوع وابستگی ادیانی و یا شخصی قرار دارند و می توانند دانش آموخته هم باشند ولی هنوز رشد عقلی نکرده اند و دچار بحران های فکری هستند و در قالب تصمیم های متخذه ناچار به سجده اند و برایشان دیگران فکر می کنند هر چند به شکل رسمی  موجب حاکمیت عوامل جبرند و دمکراسی را تداوم تفکرات القائی می خوانند و رای اکثریت را با تفکرات انشائی و  رای کیفی خود تعویض می کنند .

ناسیونالیسم : اشتراک در شخصیت انسانی و محتوای معنوی را بیان می نماید و در حقیقت بینش ما برای تعریف ملیت ، اصل اندیشیدن را بجای اصل زائیدن نشاندن و روح را جانشین خون کردن است . با توجه به عدم وجودی احزاب که باید نقش دسته بندی های سیاسی و ایجاد نقش برای انتخاب اصلاح را ایفا کنند که خلاء فرهنگی اجتماعی موجب  تحت تاثیر قرار دادن افکار و احساسات و قطعه قطعه شدن وحدت جامعه و یا آرمانهای انقلاب در چهره های مختلف ارتجاعی و یا فاشیستی که بر گرفته از احساس برتری و تحقیر قومیت های دیگر است .

این نوع ناسیونالیسم یک بیماری قومی است که قومیت و اصالت های فرهنگی دیگران را در جامعه انسانی به صورت آشکار نفی می کند و اینکه ما اگر اساس ناسیونالیسم را اصالت انسان بر پایه وراثت و نژاد بدانیم یک امر فیزیولوژیکی است که در حیوانات بیشتر صدق می کند تا انسانها و این ضعف یک قوم است که می کوشد تا برتری نژاد خویش را اثبات کند واز آن یک تئوری سیاسی بسازد.

یکی از بزرگترین خصلت های افتخار آمیز در جامعه ما این است که فرهنگ و مذهب ما هرگز زمینه مساعدی برای بروز تحقیرهای نژادی نبوده است. ناسیونالیسم در تاریخ ما هرگز با روح تفرقه و تضاد بشری و تحقیر و نفی قومیت های دیگر همراه نبوده است بلکه درست بر عکس ، چهره انسانگرا  داشته و در همان حال که همواره به خویشتن تکیه داشته و در اندیشه اثبات وجود خود بوده است ، نه تنها به فکر نفی و تحقیر و مقابله با دیگران نبوده که کوشیده است تا بجای آنکه مشت خویش را بر فرق انسانهای دیگر فرود آورد ، دست خویش را بسوی شان پیش برده است ،

با توجه به شرایط موجود و تشکیل گروه های قومی در شهر سیاسی گرگان که موجب گسست وحدت حزبی و اعتقادی و موجب بروز رانت های اجتماعی برای کسب قدرت و  بحران مدیریت اجتماعی در شهر گرگان  بطور محسوس در انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر قابل تامل و آنالیز است . این عدم همگرایی حزبی و اعتقادی موجب بکار گیری مدیرانی ناکار آمد و بحران ساز برای نظام و اجتماع گردیده است.  

باید اندیشید که چگونه تفکر اجتماعی عوام زدگی و ناسیونالیسم کور را در یک جامعه پذیری اجتماعی سیاسی به عقلانیت برسانیم و با همگرایی حزبی و اعتقادی به آبادانی و ترویج فرهنگ و با مدیریت ترمیم برای پرکردن فاصله ها و واپسماندگی فرهنگی  کمک کنیم .

نویسنده : مهدی اورسجی