پایگاه عدالت خواهان گلستان "خوشبختانه گشادهرويي و تاکيد دکتر روحاني (در گزارش صد روزه به مردم) بر نقد دولت و استقبال از نقد باعث شد تا اين مختصر در نقد عملکرد ۱۰۰ روزه دولت تدبير و اميد در حوزه فرهنگ تحرير شود! باشد که صداقت رياست محترم جمهور در عرصه نقدپذيري دولت باتوجه به نقدهايي که در پي خواهد آمد اثبات گردد و مايه همکاري و همفکري اهالي فکر و فرهنگ با دولت تدبير و اميد شود.
۱- آقاي دکتر! طرح شما براي سينماي مطلوب چيست؟ آيا شما فيلم «گذشته» را که از سوي دولت شما به عنوان نماينده سينماي ايران به جشنواره اسکار معرفي شد را ديدهايد؟ آيا اين فيلم را ميتوان نماينده سينماي جمهوري اسلامي ايران دانست؟ آيا اين فيلم جز تحقير هويت ايراني و زبان فارسي و باورهاي ديني مردم محتواي ديگري دارد؟ آيا قرار است در چهار سال آينده شاهد ترويج و تقويت و توسعه چنين فيلمهايي در وزارت ارشاد دولت تدبير و اميد باشيم؟
۲- وزير محترم ارشاد دولت شما در خصوص يکي از کنسرتهايي که با مجوز ادارات کل ارشاد يکي از استانها (خراسان شمالي) برپا شده چنين گفتهاند:« من تصاويري از اين کنسرت را ديدم و اگر به من نميگفتند که اين تصاوير مربوط به کجاست، آن را با مراسم فرانسويها اشتباه ميگرفتم!»
آقاي روحاني! آيا ميدانيد با مجوز دولت شما هر روز و شب چه تعداد از اين نوع کنسرتها برپا ميشود؟ کنسرتهايي که از فرط بيحياي و برهنگي و آرايش و اختلاط و... به کنسرتهايي اروپايي شبيهترند تا برنامههاي فرهنگي - هنري در يک کشور انقلابي! آيا قرار است اين کنسرتها به همين شکل تداوم داشته باشند؟ آيا شايسته يک کشور اسلامي و انقلابي برپايي چنين کنسرتهايي است؟
۳- حضرتعالي در گزارش ۱۰۰ روزه خود درباره ساخت فيلمهاي نامطلوب فرمودهايد:« اگر فيلم بدي ساخته شد مردم نروند و آن را نبينند!» آيا اين سخن از دهان يک حقوقدان بيرون ميآيد؟ آيا علم حقوق و قانون براي اين به وجود آمده که برپايي نظم را به مردم بسپاريم؟ اگر اين گونه است پس فلسفه برپايي تشکيل دولت چيست؟ آيا در زمينه صادرات، توليد، صنعت و اقتصاد هم به اين گذار، و اين قاعده معتقديد؟
مردم کالاهاي نامطلوب را وارد نکنند، صنعتگران کالاهاي بيکيفيت توليد نکنند، سارقين سرقت نکنند، جانيان جنايت نکنند! اگر بر مبناي استدلال شما، وزير بهداشت بگويد ما کاري به کار توليدکنندگان مواد غذايي تقلبي نداريم، مردم خود چنين کالاهايي را نخرند، ميتوان بر او خرده گرفت؟ اگر خداي ناکرده فرد مغرضي فيلمي سراسر اهانت و افترا و اتهام درباره حضرتعالي بسازد بازهم خواهيد گفت مردم نروند و اين فيلم را نبينند؟ اگر رفتند و ديدند مسئوليت ريخته شدن آبروي حضرت عالي با کيست؟
آيا ميتوان اين اتهامات و اهانتها را پس از ديده شدن از ذهن مردم پاک کرد؟ اگر چنين است پس چرا سازمان استاندارد و ادارات بهداشت و صنايع بر ساخت کالاها نظارت ميکنند؟ و چرا از عرضه کالاهاي فاقد کيفيت جلوگيري ميکنند؟ چرا ادارات فوق را تعطيل نميکنيد و به جاي آن از مردم نميخواهيد که از خريد کالاهاي غير استاندارد خودداري کنند؟ يعني در نظر شما ارزش ذهن مردم از معده آنها و ارزش کالاهاي فرهنگي (مثل فيلمهاي سينمايي) از رب گوجه فرهنگي و امثال آن کمتر است؟
چرا بايد براي ايمن ماندن معده مردم از زيانهاي رب گوجه تقلبي،بايد توليد و عرضه رب گوجه را استاندارد کرد اما به فرمايش شما توليد فيلمهاي سينمايي فاقد استاندارد باشد و از مردم بخواهيم فيلمهاي فاقد استاندارد و نامطلوب را تماشا نکنند؟!
۳- جناب آقاي روحاني! در حالي که حضرتعالي خود و دولت تحت امرتان را پذيراي نقد معرفي ميکنيد حاميان رسانهاي شما به پدر بزرگوار شهيد احمديروشن به جرم عدم پذيرش ديدگاه شما و همفکرانتان اهانت ميکنند! آيا مقصود شما از پذيرش نقد، رقم خوردن چنين سرنوشتي براي منتقدين است؟ وقتي پدر يک قهرمان شهيد (که مايه اعتبار و آبروي نظام و انقلاب است!) به واسلطه نقد ديدگاه شما آماج اهانت از رسانههاي مدعي «تدبير و اميد» شود، سرنوشت شهروندان عادي که شما يا دولت شما را نقد کنند چه خواهد بود؟
آيا با اين روشها «اعتدال» را بر جامعه حاکم خواهيد کرد؟ وقتي رسانه حامي شما وزير آموزش و پرورش دولت شما را به جرم عدم انتصاب اعضاي هيئت مديره صندوق ذخيره فرهنگيان از ميان اعضاي ستاد انتخاباتي حضرتعالي استيضاح ميکند (روزنامه اعتماد مورخ ۹/۹/۹۲) توقع داريد جامعه باور کند شما و هوادارانتان مشتاق پذيراي نقد و باني اعتداليد؟
آيا با وجود چنين نگرشهاي دگم و جزم در اطراف شما ميتوان به برقراري اعتدال در جامعه اميدوار بود؟
۵- آيا حضرتعالي با حاکميت تفکري که اهانت به سالار شهيدان و اهلبيت(ع) و اصحاب ايشان را به بهانه نمايشنامهنويسي جايز (بلکه واجب!) ميدانند بر وزارت ارشاد دولتتان موافقيد؟ اگر موافق نيستيد براي کوتاه کردن دست اين افراد فاسدالعقيده از وزارت ارشاد و معاونت هنري آن چه اقدامي انجام دادهايد؟
۶- جناب دکتر! اگر حضرتعالي همان طلبه نمازشبخوان مدرسه آيتالله گلپايگاني قم باشيد، اگر شما يک اسلام شناس و مجتهد باشيد، اگر شما هماني باشيد که براي حفظ يک نماد اسلامي در زمان خدمت سربازي در ارتش شاهنشاهي با مقامات نيروي زميني درافتاد، به خوبي معناي سطور بالا را درک خواهيد کرد! اگر شما يک «روحاني» باشيد از شما توقع ميرود که فرهنگ در دولت شما به سمت ديانت و معنويت حرکت کند! آقاي دکتر! مگر شما «روحاني» نيستيد؟