از ابتدای دولت پرحاشیه یازدهم تاکنون که 9 ماه می گذرد، جریانات تندروی فتنه گر و موسوم به اصلاح طلب با توهم اینکه نتیجه انتخابات به معنای بازگشت به دوران سیاه و ضدفرهنگی دولت خاتمی است، تلاش کردند تا با ساختارشکنی های افراطی، نیروهای حزب اللهی و انقلابی را به مرز عصبیت کشانده و با به خیابان کشاندن آنها، بساط گل آلودکردن فضا را فراهم کرده و ماهی موردنظرشان را صید نمایند.
، این جماعت تندرو که روزی با هتک حرمت به ساحت امیرالمومنین، امام علی(ع) و روزی دیگر با غیرانسانی دانستن حکم صریح قرآن، تلاش کردند تا به قول خودشان، جمعیت کفن پوشان را به خیابان بکشانند و سپس، بر روی موج خودخواسته شان سواری کنند، اینک با سد محکم ذکاوت حزب الله مواجه شده اند و نقشه هایشان نقش برآب شده است.
تندروها که متاسفانه در برخی مواقع به بدنه دولت نیز نفوذ کرده اند، در پاره ای اقدامات هنجارشکنانه 9 ماه اخیر، برخلاف پیش بینی ها و آرزوهایشان، با مانع استدلال و منطق نیروهای باسواد و کاربلد انقلابی مواجه شده اند و به همین جهت، در اکثر موارد، چاره ای جز عقب نشینی و تغییر روش برای ادامه مسیرشان پیدا نکرده اند.
حزب اللهی ها اگر در دولت خاتمی به جهت کم تجربگی و غافلگیری و مقتضیات آن زمان، حضور میدانی را در دستور کار قرار داده بودند، اما امروزه، به ورزیدگی کامل و پیشرفت های قابل محسوس علمی- تجربی رسیده اند و با خواندن دست افراطیون، به جای همکاری با آنان برای شلوغ کردن فضای سیاسی- فرهنگی کشور، با آرام کردن فضا و بیان ادله منطقی، تندروها را دچار غافلگیری کرده اند.
امروز، علیرغم آنکه "گروه فشار" فتنه گر نزدیک به اصلاح طلبان خود را در قدرت می داند اما به جهت کم آوردن در فضای استدلال و منطق، هم اوست که به جشن هسته ای دانشگاه امیرکبیر حمله می کند و تلاش می نماید تا فضای گفتمانی حاکم بر آن را به هم بریزد و البته ناکام می ماند.
در ماجرای جشن همسر رییس جمهور در کاخ، تلاش های عجیبی صورت گرفت و برخی تحرکات پیامکی و در شبکه های اجتماعی مشاهده شد و بعضی می خواستند با اعلام تجمع و راهپیمایی و...، فرصت سوءاستفاده را به تندروها هدیه کنند، اما نتیجه ای که به دست آمد، عدم استقبال از چنین برنامه هایی بود و در واقع حزب اللهی ها، نشان دادند که تبیین مسایل برای عموم مردم مهمتر از آمدن کف خیابان و شعاردادن و در نهایت، بهره مندی دشمنان انقلاب از آن است.
نیروهای انقلابی امروز به خوبی می دانند که مصلاهای نمازجمعه، سنگری برای آنان است و هر زمان که به حرکتی میدانی نیاز باشد، در همان سنگرها اعلام و انجام خواهد شد، لذا بی توجهی به پیامک های با مرکز ارسال نامشخص و دعوتنامه های مجازی در شبکه های اجتماعی، بهترین کاری است که طی 9 ماه گذشته اعمال شده است.
حزب الله امروز باید برای مردم نسبت به اتفاقاتی که پیرامون آنها شکل گرفته و در حال وقوع است، دست به روشنگری بزند. مذاکرات هسته ای و توافق ضعیف ژنو و توجه دادن به 6 خط قرمز صریح و اعلام شده امام خامنه ای در این زمینه، یکی از موارد مهم و حساسی است که نیاز به تبیین و روشنگری دارد نه شعار و فریاد.
رخنه های فرهنگی صورت گرفته در بدنه دولت، به ویژه وزارت ارشاد و وزارت علوم و آموزش و پروش، از جمله مسایلی است که باید ملت را نسبت به آنان آگاه کرد و این تزریق بیداری، تنها در فضای آرامش و منطق و استدلال صورت می گیرد.
ضعف مدیریت جهادی در برخی مسئولان دولتی، بازگشت روحیه اشرافیگری، تحرکات پدرخوانده های "بیم و امید"، اشتباهات اقتصادی پرشمار چندماه گذشته، ضرورت رعایت عزت و حرمت مردم، بیان نحوه برخورد دولت با منتقدین، بررسی شعارها و وعده های رییس دولت در آستانه سالگرد انتخابات، عدم بازی خوردن در حزب بازی های جریانات موسوم به اصولگرا و اصلاح طلب و... همه و همه مسایلی است که باید با سعه صدر و به صورت گفتمانی مطرح شود.
دستگاه های ذیربط امنیتی و قضایی نیز با اشراف کامل نسبت به مسایل و با ابزار قانونی که در اختیار دارند، وظیفه نظارت، پیشگیری و برخورد با مجرمین و هتاکان به ارزش ها را برعهده دارند که انصافا در مدت اخیر به خوبی از عهده وظایفشان برآمده اند.
با این حساب، هرگونه دعوت به برخی تجمعات بدون پشتوانه و رفتارهای ناشی از عصبانیت و غوغالاسالاری و گردوغباری کردن فضای سیاسی- فرهنگی کشور، بازی در زمین تندروها و کمک به آنان برای پیشبرد اهداف شوم و خطرناکشان ارزیابی می شود.
ذکر این نکته ضروری است که حزب الله یا به میدان نمی آید، یا اگر بیاید مانند سیلی، خار و خاشاک را با خود می برد؛ مانند آنچه که در حماسه 9 دی 88 رخ داد.