چاپ صفحه

چرا حمید بقایی باید رد صلاحیت شود

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"کاندیداتوری بقایی و حمایت بی‌حدوحصر محمود احمدی‌نژاد از وی بحث‌های زیادی را در رسانه و سطح جامعه دربرداشته است. بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان از سخنان احمدی‌نژاد این برداشت رادارند که درنهایت احمدی‌نژاد به نفع بقایی کنار خواهد کشید و عمده هدف وی از شرکت در انتخابات، کمک به تأیید صلاحیت بقایی است. اما تأیید صلاحیت بقایی مورد سؤال است که آیا واقعاً وی «رجل سیاسی» است؟

حمید رسایی در کانال تلگرامی خود درباره تأیید صلاحیت حمید بقایی نوشته است: در بررسی شرایط فعلی، کاندیداتوری حمید بقایی به مرحله پایانی نخواهد رسید و صلاحیت وی قطعاً تأیید نخواهد شد. این‌که آقای بقایی مجموعه شرایط قانونی را دارد یا نه و یا پرونده قضایی وی در چه وضعیتی است را بی‌اطلاعم و دراین‌باره نهادهای ذی‌ربط نظر خواهند داد، و طبعاً این میش بینی را بر این اساس نمی‌کنم بلکه معتقدم عدم احراز صلاحیت وی به تطبیق مفهوم «رجل» که در قانون اساسی به‌عنوان یکی از شرایط کاندیداتوری به آن اشاره‌شده، برمی‌گردد.

حمید بقایی در این مدت نشان داده که هیچ هویت مستقلی ندارد تا جایی که بی‌محابا اعلام می‌کند که بدون اجازه آقای احمدی‌نژاد آب هم نمی‌خورد! و این یعنی چنین فردی از استقلال برخوردار نیست. وی در همین چند مدت اعلام کاندیداتوری‌اش، همواره در سایه احمدی‌نژاد حرکت کرده است، کانه اگر احمدی‌نژاد نباشد، او هم نخواهد بود و بدیهی است که چنین فردی، رجل نیست.

بقایی مصداق «من آنم که رستم بود پهلوان» شده است و حتی با مراجعه به رسانه مجازی او، بیش از بقایی، شاهد انتشار تصاویر احمدی‌نژاد هستیم! بدیهی است که چنین فردی اساساً فاقد «شرط رجلیت» است که در اصل 115 قانون اساسی به آن اشاره‌شده است.

به نظر می‌رسد مفهوم رجل بودن در اینجا به قابلیت و کیفیتی اشاره دارد که در کنار شرط مدیر و مدبر بودن بتواند رئیس‌جمهور را یک سرو گردن از دیگر افراد جامعه متمایز کند و به او مقبولیت عمومی و مذهبی ببخشد.

بر این اساس، فردی که بدون اجازه دیگری آب نمی‌خورد، چطور می‌خواهد به مردم و دیگر رجال سیاسی و مذهبی کشور اطمینان ببخشد که می‌تواند امور مملکت را بااراده خود اداره کند؟!

عبدالله گنجی در کانال در سرمقاله روزنامه جوان می‌نویسد: فتحعلي شاه قاجار به‌عنوان جانشين آغامحمدخان و دومين پادشاه سلسله قاجاريه از دو خصيصه شخصيتي بسيار متمايز از شاه قبلي و شاهان بعدي خود برخوردار است. اول ريش بسيار بلند و غيرمتعارف و دوم حجم زياد اولاد كه موثق‌ترين روايت تعداد فرزندان وي را حدود هزار نفر مي‌داند. اين دو خصيصه حاصل تحقیرشدگی يا «عقده حقارت» است كه فتحعلي شاه در شاه سلف خود ديده بود. دو خصيصه كوسگي و عقيم بودن آغامحمدخان كه باعث سرشكستگي براي جانشينان اوست ناخودآگاه تبديل به دو رفتار معكوس در جانشين مي‌شود كه عبارت از زادوولد بی‌حدوحصر و ریش‌بلند تا بتواند اين ننگ را از خاندان قاجار دور كند. البته ممكن است. این امر نشانه ضعف شخصیتی وی است که نشان می‌دهد فتحعلی شاه فاقد رجلیت سیاسی است.

لذا عقده حقارت و کوچک بینی در یک کاندیدا فقط می‌تواند از طریق روانشناسی شخصیت تشخیص داده شود که این امر حلقه مفقوده تأييد صلاحيت‌ در کشور ماست.

گنجی می‌پرسد: آيا خصايصي مانند «عقده حقارت» كه ناشي از يك نقص ذاتي در فرد است نمي‌تواند روي تصميمات كلان يا اختيارات افسانه‌اي تأثيرگذار باشد؟ آيا نقص‌هاي زيباشناسي نمي‌تواند هنگام حضور در قدرت حس انتقام را ناخودآگاه در فرد بيدار كند؟ لذا «حريص بودن»، «بدخلقي»، «كم‌ظرفيتي در ناملايمات»، «دوگانگي در رفتار و بيان»، «انزواطلبي»، «شخصي‌سازي قدرت»، «مشورت‌ناپذيري»، «ارضا ناشدگي در فرمانراني»، «توهم من برتر»، «خودشيفتگي»، «جايگزيني حماقت و توهم به‌جای شجاعت»، «عدم ظرفيت در نگهداري اسرار ديگران و حكومت»، نقص‌هاي مادرزاد جسماني و... مي‌‌تواند لجام قدرت را پاره يا با گره‌هاي  متعدد مواجه كند.