چاپ صفحه

در ایام بی خانمانی و مصیبت مردم، دولتی ها چه می کنند؟

در حاليكه استان هاي شمال غربي كشورمان درگير سيل و ويراني هستند، رسانه ها و حاميان دولت تنها و تنها به فكر انتخابات هستند و بار ديگر دولت در مديريت بحران مردود شد.

به گزارش پایگاه عدالت خواهان17 شهرستان مراغه، چارایماق، هریس، بستان آباد، ورزقان، شبستر، تبریز، عجب‌شیر، آذرشهر، ملکان، سراب، ارومیه، اشنویه، نقده، پیرانشهر، سقز و زنجان در چهار استان آذربایجان شرقی و غربی، کردستان و زنجان از روز گذشته درگیر سیل و آب‌گرفتگی بوده است.  سيلي ويرانگر كه تمامي اين شهرستانها را درگير خود كرد و تاكنون بيش از 25 جسد پيدا شده و 16 نفر مفقود هستند.

بر اساس آخرين گزارش ها 4 کشته و دست‌کم 11 مفقود در آذرشهر،‌15 کشته و 5 مفقود در عجب شیر، 5 فوتی در سیل کردستان از تلفات ابتدايي اين سيل مخرب بوده  است. اما با وجود اينكه ساعت ها از سيل مي گذرد،‌ ستاد بحران كشور بازهم مانند هميشه غافلگير شد. براساس اطلاعات سازمان هواشناسي بارش باران شديد و احتمال وقوع سيلاب هاي بزرگ در اين مناطق پيشبيني شده بود ولي با وجود اين اقدامات لازم براي جلوگيري از تلفات جاني صورت نگرفت و هشدارها نيز به موقع به شهروندان اين مناطق داده نشده بود.

اما چرا مقامات و مسئولان در برابر حوادث طبيعي و غيرطبيعي غافلگير مي شوند و نمي توانند مانع از تلفات شوند و يا حداقل به فكر كاهش تلفات مالي و جاني احتمالي باشند. وقوع حوادث متعدد طبیعی در سال 95 و همچنین ریزش ساختمان پلاسکو در تهران زنگ های خطر را براي مديريت بحران كشور به صدا درآورده بود و گوياي اين بود که کشور همچنان در بحث برخورد با چنین حوادثی آمادگی کافی را ندارد یا آنکه امکانات در حد کفایت وجود نداشته و زیرساخت های بسیاری همچنان نیاز است.

به دنبال وقوع زلزله بم در سال 1382 و کشته شدن بیش از 40 هزار نفر، میان مسئولان کشور احساس شد که می بایست به صورت جدی تری با چنین بحران های برخورد کرد و برهمین اساس با تاکیدات مقام معظم رهبری، سازمان مدیریت بحران کشور در سال 1386 به صورت رسمی کار خود را آغاز کرد.

این سازمان به منظور ایجاد مدیریت یکپارچه در امر سیاستگذاری، برنامه ریزی، ایجاد هماهنگی و انسجام در زمینه های اجرائی و پژوهشی، اطلاع رسانی متمرکز و نظارت بر مراحل مختلف مدیریت بحران و ساماندهی و بازسازی مناطق آسیب دیده و استفاده از همه امکانات و لوازم مورد نیاز وزارتخانه ها و سازمان های دولتی،‌ عمومی و غیردولتی، تشکیل شد. سازمان مدیریت بحران کشور بعنوان یک سازمان وابسته به وزارت کشور است.

اما با وجود تشکیل سازمان مدیریت بحران و ستاد پیشگیری و مدیریت بحران، کماکان زیرساخت های لازم برای مواجه شدن با خطرات احتمالی مانند سیل و زلزله و طوفان ایجاد نشده اند و کشور با چنین روندی که در پیش گرفته به نظر می رسد سال های سال تا بیمه شدن ایران در مقابل حوادث زمان لازم باشد.

كشورمان در زمينه حادثه خیزی رتبه دهم را در جهان و رتبه پنجم را در آسیا دارد و از حدود 42 حادثه طبیعی موجود، دو سوم آن مربوط به ایران است. این خطرات نگاه جدی را در بحث مدیریت بحران می طلبد. اما چنین نگاهی در میان مسئولان دیده نمی شود. در سال های اخیر در بحران های مختلفی که در کشور روی داده مسئولان به جای آنکه به فکر حل ریشه ای مشکلات باشند، به صورت سطحی با آنها برخورد کرده اند.

در ماههاي اخير بحران هايي مانند ريزگردها در استان هاي غربي كشور و سيلاب در استان هاي شرقي زندگي را براي ساكنان اين استان ها سخت و دردناك كرده بود ولي چرا با وجود آنكه احتمال خطر و تلفات در بحران هايي اينچنيني وجود دارد بازهم شاهد تلفات هستيم. نگاه تمرگز گرا در ساختار مديريت كشور باعث شده تا زمينه آسيب پذيري مناطق بخصوص مرزي جدي گرفته نشود و تمامي راه حل ها به بعد از وقوع بحران هايي مانند سيلاب و زلزبه موكول مي شود. نگاه نوشدارو بعد از مرگ سهراب زمانيكه با سياست زدگي نيز همراه شود، باعث تشديد بحران ها خواهد شد و هرگز نمي توان به حل ريشه اي پيشگيري بحران ها اميدوار بود.

با توجه به گزارش هاي موجود، سهم سازمان مديريت بحران از بودجه معادل 5 درصد از اعتبارات كل كشور است كه در سال 95 برابر با 15 هزار ميليارد تومان بوده است. اين عدد،‌ بودجه اي است كه در سال هاي متوالي به اين بخش تعلق مي گيرد ولي همواره مشاهده مي شود، سطح آمادگي دستگاه هاي ذيل سازمان، بسيار پايين است و در بخش پيشگيري هم اقدامات به نحو احسن صورت نگرفته است.

بايد اذعان كرد با ادامه چنين روندي در سيستم مديريت بحران كشور، بايد شاهد فجايع وحشتناك تري در زمان حوادثي مانند زلزله در ابعاد زلزله بم بود. از اين رو اقدامات فوري و ضربتي لازمه چنين سيستمي است تا كمبودها جبران و حتي در صورت نياز، وزارت خانه اي در حوزه بحران هاي طبيعي و غيرطبيعي در دستور كار قرار گيرد.

اما همزماني سيل 5 استان شمال غربي و غربي كشور و مرگ بيش از 25 نفر با ثبت نام انتخابات كشور،‌ گوياي زواياي تاريكي در دغدغه ها و نگراني ها موجود در ميان مديران دولتي بود. بسياري از روزنامه ها و رسانه هاي حامي دولت بود.

در روزنامه دولتي ايران حتي يك تيتر كوچك نيز به سيل در صفحه نخستش اختصاص نيافته اما عكسي تمام قد از روحاني در زمان ثبت نام نقش بسته است. آيا رئيس جمهور در زمان سخنراني پس از ثبت نامش نمي توانست به عنوان همدردي با مردم سيل زده 5 استان كشور تنها در حد دوجمله به آنها اختصاص دهد تا نشان دهد رئيس جمهور تمامي مردم ايران است.

بايد اذعان كرد،‌ همين رويكرد منفعل در مديريت بحران هاي كشور،‌ اوضاع را به جاي رسانده كه با وقوع هر حادثه اي بايد انتظار تلفات جاني و مالي زيادي را داشت و مردمي كه به عزاي عزيزانشان در انفعال مسئولان دولتي و مديريت بحران مي نشينند. اما با وجود اين بازهم درس عبرتي از اين حوادث گرفته نمي شود و داستان غمبار بحران در مديريت بحران همچنان ادامه دارد.

گروه جامعه جهان نيوز: در حاليكه استان هاي شمال غربي كشورمان درگير سيل و ويراني هستند، رسانه ها و حاميان دولت تنها و تنها به فكر انتخابات هستند و بار ديگر دولت در مديريت بحران مردود شد.

به گزارش جهان نيوز، 17 شهرستان مراغه، چارایماق، هریس، بستان آباد، ورزقان، شبستر، تبریز، عجب‌شیر، آذرشهر، ملکان، سراب، ارومیه، اشنویه، نقده، پیرانشهر، سقز و زنجان در چهار استان آذربایجان شرقی و غربی، کردستان و زنجان از روز گذشته درگیر سیل و آب‌گرفتگی بوده است.  سيلي ويرانگر كه تمامي اين شهرستانها را درگير خود كرد و تاكنون بيش از 25 جسد پيدا شده و 16 نفر مفقود هستند.

بر اساس آخرين گزارش ها 4 کشته و دست‌کم 11 مفقود در آذرشهر،‌15 کشته و 5 مفقود در عجب شیر، 5 فوتی در سیل کردستان از تلفات ابتدايي اين سيل مخرب بوده  است. اما با وجود اينكه ساعت ها از سيل مي گذرد،‌ ستاد بحران كشور بازهم مانند هميشه غافلگير شد. براساس اطلاعات سازمان هواشناسي بارش باران شديد و احتمال وقوع سيلاب هاي بزرگ در اين مناطق پيشبيني شده بود ولي با وجود اين اقدامات لازم براي جلوگيري از تلفات جاني صورت نگرفت و هشدارها نيز به موقع به شهروندان اين مناطق داده نشده بود.

اما چرا مقامات و مسئولان در برابر حوادث طبيعي و غيرطبيعي غافلگير مي شوند و نمي توانند مانع از تلفات شوند و يا حداقل به فكر كاهش تلفات مالي و جاني احتمالي باشند. وقوع حوادث متعدد طبیعی در سال 95 و همچنین ریزش ساختمان پلاسکو در تهران زنگ های خطر را براي مديريت بحران كشور به صدا درآورده بود و گوياي اين بود که کشور همچنان در بحث برخورد با چنین حوادثی آمادگی کافی را ندارد یا آنکه امکانات در حد کفایت وجود نداشته و زیرساخت های بسیاری همچنان نیاز است.

به دنبال وقوع زلزله بم در سال 1382 و کشته شدن بیش از 40 هزار نفر، میان مسئولان کشور احساس شد که می بایست به صورت جدی تری با چنین بحران های برخورد کرد و برهمین اساس با تاکیدات مقام معظم رهبری، سازمان مدیریت بحران کشور در سال 1386 به صورت رسمی کار خود را آغاز کرد.

این سازمان به منظور ایجاد مدیریت یکپارچه در امر سیاستگذاری، برنامه ریزی، ایجاد هماهنگی و انسجام در زمینه های اجرائی و پژوهشی، اطلاع رسانی متمرکز و نظارت بر مراحل مختلف مدیریت بحران و ساماندهی و بازسازی مناطق آسیب دیده و استفاده از همه امکانات و لوازم مورد نیاز وزارتخانه ها و سازمان های دولتی،‌ عمومی و غیردولتی، تشکیل شد.

سازمان مدیریت بحران کشور بعنوان یک سازمان وابسته به وزارت کشور است. اما با وجود تشکیل سازمان مدیریت بحران و ستاد پیشگیری و مدیریت بحران، کماکان زیرساخت های لازم برای مواجه شدن با خطرات احتمالی مانند سیل و زلزله و طوفان ایجاد نشده اند و کشور با چنین روندی که در پیش گرفته به نظر می رسد سال های سال تا بیمه شدن ایران در مقابل حوادث زمان لازم باشد.

كشورمان در زمينه حادثه خیزی رتبه دهم را در جهان و رتبه پنجم را در آسیا دارد و از حدود 42 حادثه طبیعی موجود، دو سوم آن مربوط به ایران است. این خطرات نگاه جدی را در بحث مدیریت بحران می طلبد. اما چنین نگاهی در میان مسئولان دیده نمی شود. در سال های اخیر در بحران های مختلفی که در کشور روی داده مسئولان به جای آنکه به فکر حل ریشه ای مشکلات باشند، به صورت سطحی با آنها برخورد کرده اند.

در ماههاي اخير بحران هايي مانند ريزگردها در استان هاي غربي كشور و سيلاب در استان هاي شرقي زندگي را براي ساكنان اين استان ها سخت و دردناك كرده بود ولي چرا با وجود آنكه احتمال خطر و تلفات در بحران هايي اينچنيني وجود دارد بازهم شاهد تلفات هستيم.

نگاه تمرگز گرا در ساختار مديريت كشور باعث شده تا زمينه آسيب پذيري مناطق بخصوص مرزي جدي گرفته نشود و تمامي راه حل ها به بعد از وقوع بحران هايي مانند سيلاب و زلزبه موكول مي شود.

نگاه نوشدارو بعد از مرگ سهراب زمانيكه با سياست زدگي نيز همراه شود، باعث تشديد بحران ها خواهد شد و هرگز نمي توان به حل ريشه اي پيشگيري بحران ها اميدوار بود.

با توجه به گزارش هاي موجود، سهم سازمان مديريت بحران از بودجه معادل 5 درصد از اعتبارات كل كشور است كه در سال 95 برابر با 15 هزار ميليارد تومان بوده است. اين عدد،‌ بودجه اي است كه در سال هاي متوالي به اين بخش تعلق مي گيرد ولي همواره مشاهده مي شود، سطح آمادگي دستگاه هاي ذيل سازمان، بسيار پايين است و در بخش پيشگيري هم اقدامات به نحو احسن صورت نگرفته است.

بايد اذعان كرد با ادامه چنين روندي در سيستم مديريت بحران كشور، بايد شاهد فجايع وحشتناك تري در زمان حوادثي مانند زلزله در ابعاد زلزله بم بود. از اين رو اقدامات فوري و ضربتي لازمه چنين سيستمي است تا كمبودها جبران و حتي در صورت نياز، وزارت خانه اي در حوزه بحران هاي طبيعي و غيرطبيعي در دستور كار قرار گيرد.

اما همزماني سيل 5 استان شمال غربي و غربي كشور و مرگ بيش از 25 نفر با ثبت نام انتخابات كشور،‌ گوياي زواياي تاريكي در دغدغه ها و نگراني ها موجود در ميان مديران دولتي و همچنین بسياري از روزنامه ها و رسانه هاي حامي دولت بود.

در روزنامه دولتي ايران حتي يك تيتر كوچك نيز به سيل در صفحه نخستش اختصاص نيافته اما عكسي تمام قد از روحاني در زمان ثبت نام نقش بسته است.

آيا رئيس جمهور در زمان سخنراني پس از ثبت نامش نمي توانست به عنوان همدردي با مردم سيل زده 5 استان كشور تنها در حد دوجمله به آنها اختصاص دهد تا نشان دهد رئيس جمهور تمامي مردم ايران است.

بايد اذعان كرد،‌ همين رويكرد منفعل در مديريت بحران هاي كشور،‌ اوضاع را به جاي رسانده كه با وقوع هر حادثه اي بايد انتظار تلفات جاني و مالي زيادي را داشت و مردمي كه به عزاي عزيزانشان در انفعال مسئولان دولتي و مديريت بحران مي نشينند. اما با وجود اين بازهم درس عبرتي از اين حوادث گرفته نمي شود و داستان غمبار بحران در مديريت بحران همچنان ادامه دارد