سال های دولـت دهـم و شخص دکتـر احمـدی نژاد برای عده ای از افرادی که اخـبار و تـحلیل های خود را از کانال هایی غیر از فرمایشات رهـبری معظم انـقلاب دریافت می نمـودند و به نوعی سخن “عمارها” و “بولتن ها” و “منبع آگاه” را فصل الخطاب می دانستـند ، از دست رفته و آلوده به انحراف و خطرناک به نظر می رسید! آنان از طرفی هر روز خبرهای نگران کننده ای از سازش شخص رئیس جمهور یا اطرافیان وی با دشمنان ملت ایران ، یا وجود فسـادهای گسترده مالی و اخلاقی را از رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب و حتی ضد انقلاب دریافت می نمودند و همه این مصائب را به پای موجودی خلق الساعه به نام “جریان انحرافی” و لیدر آن  می گذاشتند!

ـ

اما از آن سو قاطبـه ملـت بزرگ ایران که تنـها خـود را ملزم به اطاعت از اوامـر و دستورات و منویات رهبری معظم انقلاب اسلامی می دانستنـد در دام این تحلیل های پیـش پا افتاده و بعضا مضحک نیفـتادند و همچنان بر اساس حمایت های مستحکم و اصولی ولی فقیه خویش از دولت دهم و رئیس جمهور آن ، مستحکم و استوار ایستاند.

ـ

اما واقعا چه شـد که عـده ای اینگونه نسبت به دکتر احمدی نژاد با آن صفات برجسته و منحصر به فرد خویش و به دولتهای پرکـار و انقلابی و شجاع وی ، بد بین شـده و بعضا او را به بنی صدر و منافق و جاسوس و بهایی و… تشبیه می نمودند؟! آیا واقها توطئه ای در کار بود که یا واقعا احمدی نژاد در دام جریان های احرافی افتاده بود؟ آیا واقعا عده ای برای دلسوزی به دامن زدن به این مباحث می پرداختند یا هدف آنان منحرف کردن حواسملت از مسائل مهمتر بود؟ و….

ـ

در اینـجا بنا داریم با ارائه اصولی دلایلی همراه با اسناد و مدارک این سوال را مطرح نمائیم که جریان انحرافی و نسبت دادن آن به دولت دهم و شخص دکتر احمدی نژاد  از کجا نشات گرفته است؟ آیا ابتدا از جانب دلسوزان و بزرگان انقلاب و فارق از دعواهای سیاسی مطرح شده است یا از جانب شخص یا اشخاصی که جز برخورد جناحی و سیاسی در سال های اخیر اقدامی از خود ثبت نکرده اند!؟

ـ

مخترع لفظ جریان انحرافی چه کسی بود؟

در ابتدا باید پی گیر این نکته باشیم که این لغت را چه کسی وارد ادبیات سیاسی ایران نمود و چه اهدافی از مطرح کردن آن داشته است. 

پاسخ این سوال را تنها شخص “اکبر هاشمی رفسنجانی” رقیب مستقیم محمود احمدی نژاد در انتخابات سال ۸۴ و رقیب غیرمستقیم وی در سال ۸۸ دانست ؛ کسی که در طول سال های دولت نهم و دهم و حتی در زمان حال و در ایام دولت یازدهم همچنان شدیدترین حملات و سیاه نمایی ها را بر علیه دکتر احمدی نژاد و دولت های وی مطرح نموده است.

همگان سخن مهم و تاریخی دکتر احمدی نژاد در منتاظره تاریخی خود با میرحسین موسوی در ۱۳ خرداد سال ۸۸ مبنی بر ورود وی به منقه ممنوعه قدرت از یاد نبرده اند ؛ سخنانی که این نکته را بیان می نمود که اکثر مخالفت ها و سیاهنمایی ها و کارشکنی ها در دوران دولت وی با محوریت آقای هاشمی برنامه ریزی و عملیاتی شده است.

اما لفظ جریان انحرافی نیز اولین بار در “نامه بدون سلام و السلام” وی خطالب به رهبر انقلاب مطرح شد. آنجا که هاشمی خطاب به رهبری گفته بود : در موقع مناسب انحرافات دولت نهم بر مردم و تاریخ روشن خواهد شد.

ـ

ـ

این سخن زمانی جدی تر می شود که آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه نوروزی خود با سالنامه شرق به صراحت به این نکته اشاه می نماید : شرایطی راکه ۸ سال پیش وجود داشت را قبول نداشتم و تمام این هشت سال را مسیر انحرافی می دانستم که یادگاری من مانده است. اینها هنوز هم در جلسات خصوصی شان می گویند که فلانی این لقب را به ما داده است….

ـ

ـ

با بررسی عملکرد آقای هاشمی و سایت شخصی وی به خوبی می توانیم حرکت “آرام” و” پیوسته” ایشان را در برخورد با دولت های نهم و دهم و رئیـس جمهور آن مشـاهده نمود که در ذیل این مطلب بصورت تخصصی و با اسناد متقن به بررسی آن خواهیم پرداخت ؛ ولی در این بین نکته عجیبی که ذهن هر انسان دلسوز و آگاهی را به خود مشغول می سازد همراهی بی نظیر افراد منتسب به جبهه انقلاب و مدعی انقلابی گری و اسلام خواهی و البته منتقد شدید سیاست های آقای هاشمی رفسنجانی است که در این پروژه به خوبی در زمین تعبیه شده توسط وی بازی می کنند و به نیابت از وی محمود احمدی نژاد ، دولت و یاران وی را مورد شدیدترین حملات قرار میدهند.

ـ

چرا عده ای درصـدد جدا کردن ملت انقلابی از دولت انقلابی خویش بر می آمدند؟

اگر به سخنرانی های مقام معظم رهبری در ۵ سال گذشته توجه داشته باشیم در می یابیم که معظم له تقریبا در هر ۲ سخنرانی خویش ، یکبار نام فتنه ۸۸ و یادآوری مصائب و عبرت گیری های آن راگوشزد می نمایند. حال اگر توجه نماییم در ۵ سال گذشته رویکرد اصلی سایت ها و رسانه های داخلی و خارجی (انقلابی یا ضدانقلابی ، ساده لوحانه یا عامدانه) به سمت آن پیش رفت که مساله فتنه و سران و مسببان آن فراموش گردد و به جای آن اسم انحراف و جریان انحرافی به سکه رایج سیاست داخلی کشور تبدیل گردد ؛ ذکر این نکته نیز ضروری بود که رهبری انقلاب هیچ گاه در طول دوران دولت دهم از لفظ جریان انحرافی و هشدار پیرامون آن تذکر نفرموده اند ، این درحالی است که در آن زمان رسانه ها و اشخاص از انحرافات گسترده سیاسی ، اقتصادی ، اخلاقی و عقیدتی این جریان و نفوذ غیرقابل انکار آن بر بدنه مدیرت اجریایی کشور سخن می راندند ؛ در مقابل رهبری اتقلاب به صراحت در دیدار با دانشجویان در روز ۳۱ مرداد ۸۹ این موضوعات را جـزو مسائل تعییـن کننـده و اصـــلى نمی دانند. ایشان فرمودند :

یکى از دوستـان گفتندما ازدستچپوراست رئیسجمهـور دلمـانخـوناست. خوب، حالا دل شما خون – که خدا نکنـد خـون باشد -  اما بهشماعرضبکنم ؛ اینها جـزومسائلتعییـنکننـده و اصـــلى نیسـت. ممکـــن استایـراد و اشـکالواردباشـد – مـن در اینمـورد هیچ قضـاوتى  نمیخواهم بکنم – ممکناستکسى به یک شخـصى یا به یک کـارى ایـرادداشته باشـد ؛ منتها باید توجـه کنیم که مسائل را اصلى- فرعى کنیم. مسـائل درجه‌ى دوم جـاىمسائل اصلى را در انگیزه‌هاى ما ، درهمـت ما، در صرف انـرژى‌اى که میشود، نگیـرد. من عرضم فقط این است ؛ والّا من نه اعتراضمیکنم به اینکه شما چرا از زید یا عمرو خوشتان مى‌آید یا بدتانمى‌آید؛ نه، ممکن استخوشتان بیاید ، ممکناست بدتان بیاید – ایرادىندارد- و نه اعتراض میکنمکه چرا آن ایراد را یک وقت به شکلى کهیکمفسده‌اىنداشتهباشد ، بر زبان آوردید ؛ آن هم بهنظرم اشکالىندارد. فقطتوجهکنیدکهاینجاىمسائلاصلىرا نگیرد.مسائل اصلىماچیزهاىدیگرى است.

ـ

ـ

پس از مقدمه بالا و پیش از ارائه جدول عملکرد پیچیده و حساب شده آقای هاشمی در این پروژه ، توجه شما را به سخنان مهم آیت الله سید محمد خامنه ای در مصاحبه با سایت فارس جلب می نمایم  : یکی از گام های دیگر این پروژه، ایجاد یک قطب دیگر انحرافی برای ایجاد تمایل افراد انقلابی مخالف آقای هاشمی به سمت او و سوق مردم به منطق «بد و بدتر» است، تا این افراد برای فرار از خطر جریان انحرافی و طرد او، جانب هاشمی را انتخاب کنند ….  این جزء سناریو هم به جای خود تأثیری در گزینش مردم می‌گذارد چون ایجاد یک «لولوی» انتخاباتی و سیاسی در مردم خیلی مؤثر است. به علاوه باعث انصراف ذهن مردم از طرف مقابل می‌شود و مانع تمرکز بر فعالیت‌های پنهانی و آشکار این جریان می‌شود. برخی مدعی شده‌اند که در پشت پرده، مثل قضیه شرکت مشترک دکتر معین و آقای هاشمی، این بار هم جریان معروف به اشرافیت با گروه معروف به جریان انحرافی نوعی تقسیم کار کرده‌‌اند تا عامه مردم که چند سال است از این جریان گریزانند، از ترس توفیق جریان انحرافی، جبراً به هاشمی رأی دهند و باصطلاح دفع «بدتر» به «بد» کنند!

ـ

ـ

 این گزارش و جدول پیش رو پاسخگوی هیچ یک از شبهات پیرامون اطرافیان رئیس جمهور سابق نیست بلکه تنها کوششی است در جهت یادآوری مرزبندی های سیاسی. می توان با محمود احمدی نژاد مخالف بود اما مرزبندی خود با اکبرهاشمی رفسنجانی را حفظ کرد. متاسفانه امروز بسیاری از گروه های انقلابی و نخبگان ولایتمدار به دلیل عدم توجه به این مهم در پروژه آقـای هاشمی غلتیـده بودند و هم اکنون نیز قصد اصلاح خویش را ندارند.

ـ

پیش از ارائه این جدول ذکر این نکته را ضروری است که در اوایل سال گذشته سخنی از قـول یکی از روحانیون نزدیک به هاشمی رفسنجانی منتشر شد خیلی زود نیز توسط دفتر وی تکذیب شد ولی با توجه تحرکات ، مواضع و اقدامات آقای هاشمی رفسنجانی در سال های دولت نهم و دهم می توان بر این باور بود که این سخن تکذیب شده آنچنان نیز دور از ذهن نیست!

در این سخن که در روزنامه ایران ، مورخ ۱۳۹۲/۱/۲۷ منتشر شد آمده بود :  اگر یک روز هم از عمر دولـت احمـدی‌نژاد باقی مانـده باشـد ، باید حتمـاً زمیـن بخورد تا به ” ایشـان ” ثابت شود که قدرت تشخیص درست نداشته است…

ـ

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ