چاپ صفحه

هشدار! برج‌سازان اصلاح‌طلب بازهم به دنبال تسخیر شورا و شهرداری

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"چند ماهی به انتخابات شورای پنجم و ریاست جمهوری دوازدهم نمانده است، اما تبلیغات انتخاباتی از یک سال قبل شروع‌شده است، البته تبلیغات شاید نتوان گفت و بهتر است نام تهدیدات یا تخریبات انتخاباتی بر روی آن گذاشت. به عبارتی در یک سال گذشته جنگ رسانه‌ای سیاسیون رنگ و بوی انتخاباتی داشته است. دراین‌بین اصلاح‌طلبان که با طرح لیست امید پیروز انتخابات تهران شدند، برخلاف اصولگرایان، به‌صورت حرفه انواع تخریب‌ها و هجمه‌ها را برای خارج کردن رقیبان خود از میدان انتخاباتی از یک سال پیش کلید زده‌اند.

محمدباقر قالیباف یکی از چهره‌هایی است که دراین‌بین مورد بیشترین تهدیدهای رسانه‌ای، تخریب‌ها و هجمه‌های اصلاح‌طلبان قرارگرفته است. هدف هم چیزی جز فتح شهرداری نبوده است. اما مرور تجربه تلخ زیر که اصلاح‌طلبان در آن حاکم بر دولت، مجلس، شورا و شهرداری بوده‌اند، نشان خواهد داد که این جریان سیاسی چگونه و با چه هدفی «جنگ منافعِ» زودهنگام را  برای تسخیر بیت‌المال شروع کرده اند.

شورای اصلاح‌طلب در دست برج‌سازان!

شورای شهر اول تهران سال 77 روی کارآمد و همه 15 عضو آن اصلاح‌طلب بودند که به‌تدریج بر سر برخی منافع به 2 گروه 7 و 8 نفره تقسیم شدند و بازی‌های سیاسی آنها، شورا را به بن‌بست رساند. مزمن شدن این اختلافات و تعطیلی جلسات به همراه آبروریزی که روند اتفاقات برای اصلاح‌طلبان به همراه داشت موجب شد دولت اصلاحات و وزارت کشور آن حکم به انحلال و تعطیلی شورا بدهد. اعضای این شورا عبارت بودند از: محمد عطریانفر، عبدالله نوری، سعید حجاریان، علیزاده طباطبایی، مرتضی لطفی، صدیقه وسمقی، غلامرضا فروزش، جمیله کدیور، عابدینی، منصور رضوی، محمدحسین درودیان، ابراهیم اصغرزاده، دوزدوزانی، رحمت‌الله خسروی، احمد حکیمی‌پور، محمد حسین حقیقی، فاطمه جلایی‌پور. با استعفای تدریجی نوری، غرضی و کدیور، اعضای علی‌البدل این لیست تبدیل به عضو اصلی شدند.
صدیقه وسمقی سخنگوی این شورا با مرور خاطرات خود، بخشی از دلایل پشت پرده ماجرا را روایت کرده است:

وسمقی در پاسخ به این سؤال که انحلال شورای اول چگونه شد؟ می گوید: «در روزهای پایانی سال 1380 بود که کشمکش‌ها بر سر فروش تراکم آغاز شد. در نهایت، آتش اختلافات و تنش‌ها بین شورای شهر و شهردار وقت به چه دلیل شعله‌ور شد؟» می‌گوید: ببینید، دلیل این تنش‌ها را جنگ منافع می‌دانستم، برای اینکه شورای شهر، همیشه معتقد بود که درآمد شهرداری که عمدتاً از فروش تراکم بود درآمد ناسالم بود و همیشه تأکید شورای شهر بر این بود که این درآمد باید تغییر کند، اما وقتی که شهردار منتخب شورا آقای ملک مدنی با شجاعت چنین تصمیمی را اعلام کرد نه اینکه تراکم به طور کلی متوقف شود، ایشان فروش تراکم غیر مجاز را ممنوع اعلام کرد. پس از آن جنجالی بر پا شد که به عقیده من این جنجال از طرف مردم عادی شهر تهران برپا نشد چون آنها نبودند که از این تصمیم ضرر می‌کردند بلکه آنها از این تصمیم سود می‌بردند، اما چه کسانی ضرر می‌کردند؟ کسانی که از خرید تراکم از شهرداری منتفع می‌شدند مثل برج‌سازها، آنها بودند که شلوغ کردند و متأسفانه برخی از اعضای شورای شهر آن زمان و برخی از نهادهای قانونی آن زمان مخالف توقف فروش تراکم بودند. در اینجا متأسفانه می‌توانم از مجلس (اصلاحات) هم در آن دوره یاد کنم و دیگر نهادهایی که از آنها حمایت و پشتیبانی کردند، در مقابل این تصمیم شهردار و اکثریت اعضای شورای شهر که هشت نفر بودند ایستادند و شورا را به انحلال کشاندند.
وسمقی درباره نقش مجلس ششم (اصلاحات) در این موضوع گفت: از لحاظ تبلیغاتی برخی از نمایندگان مجلس، با سرعتی بسیار زیاد طرحی با عنوان «طرح تحقیق و تفحص از شهرداری درباره تراکم» را تصویب کردند که نمی‌دانم چقدر این تحقیقشان کارشناسی بود چون با ما که عضو شورا بودیم و به هر حال در جریان کار بودیم هیچ گونه تماسی نگرفتند. به هر حال، ظاهراً یک تحقیق و تفحصی انجام دادند و رفتند در مجلس اعلام کردند که با توقف فروش تراکم مخالف هستند. آنها در واقع همسویی کردند با کسانی که موافق فروش تراکم بودند. بعدها من از برخی اعضای شورا که آن نمایندگان مجلس را می‌شناختند سؤال کردم و گفتند که در میان همان‌ها افرادی بودند که می‌خواستند از شهرداری تراکم بگیرند و چون شهرداری فروش تراکم را متوقف کرده بود متأسفانه برای چنین اقدامی در مجلس انگیزه کافی داشتند. مستندات این موضوع هم در کتاب ذکر شده است.
وی درباره نقش دولت در انحلال شورای شهر اول گفت: هیأت حل اختلاف به ریاست آقای ابطحی، وزارت کشور و وزیر کشور وقت، آقای موسوی لاری هم همسو با اقلیت شورای شهر بودند و درصدد تغییر شهردار بودند. هدفشان عزل شهردار و آزاد کردن تراکم بود. آنها دائم با اقلیت شورای شهر، در تماس و ارتباط بودند در نتیجه همسویی همه آنها با هم منتهی به انحلال شورای شهر شد.
وسمقی می‌افزاید: بلافاصله فردای انحلال، وزارت کشور آقای ملک مدنی را عزل کرد، این هم یک نشانه مهم است برای اینکه آنها با شورا مشکل نداشتند با شهرداری که فروش تراکم را متوقف کرده بود مشکل داشتند. اساساً هدف از انحلال شورای شهر، عزل شهردار بود اگر ما شهردار را عزل می‌کردیم، شورا را منحل نمی‌کردند، یعنی خواسته آنها از ما این بود که ما یا شهردار را عزل کنیم یا فروش تراکم را آزاد کنیم. ما با این دو موضوع، موافق نبودیم.
حالا فقط یک لحظه فکر کنید به انتخاباتی که باز هم لیست اصلاح طلبان در تهران پیروز شود، تجربه شورای اول باز هم تکرار شد.