چاپ صفحه

وقتی وزیر کشور نمی تواند با 9 میلیون زندگی کند چگونه مردم با 820 هزار تومان زندگی کنند؟ / مسأله یازده میلیون نفر

به گزارش پایگاه عدالت خواهانسید مهدی سیدی: «من کارشناس ارشد فیزیک ماده چگال هستم. سابقه شاگرد اولی دانشکده دارم. فارغ التحصیل دانشگاه علم و صنعت هستم. برگزیده مرحله اول المپیاد فیزیک هستم. قاری و مربی قرآن هستم. دانشجوی ترم آخر دکتری فیزیک ماده چگال هستم. آشنا به به چندین زبان برنامه نویسی کامپیوتر هستم. در سطح پیشرفته آشنا به مکالمه انگلیسی هستم. آموزگار پایه ششم ابتدایی هستم! حقوق من یک میلیون و دویست هزار تومان است (کل درآمد من). 380 هزار تومان آن اقساط است! یعنی 820 هزار تومان باقی می ماند. متأهل هستم.

با 820  هزار تومان چگونه می شود زندگی کرد؟ آن هم برای کسی که چنین تحصیلاتی دارد؟ آیا این عادلانه است؟
اینجوری برای خرید میوه و پنیر هم مشکل داری؛ نمی توانی خانواده ات را شهر بازی هم ببری؛ عمرت در صف های اتوبوس هدر می رود؛ دندان ات می پوسد و نمی توانی ترمیم کنی؛ مریض می شوی و نمی توانی دکتر بروی و ...»

این پاسخ یکی از مخاطبان سایت جهان ذیل یادداشت «از پورشه خیابان شریعتی تا میوه فروشی کوچه ما» بود. به نظرم رسید انتشار عین عبارت های ایشان، خود یادداشتی کامل و مؤثر است.

نباید سکوت کرد!

منظور این یادداشت سیاه نمایی و بد نمایی شرایط نیست؛ صرفا می خواهد اشاره ای داشته باشد به مسائل و مصائب زندگی مردم! و اینکه نمی شود رسانه های گوناگون، در برابر گرفتاری های معیشتی بخش وسیعی از جامعه، سکوت پیشه کنند. گروهی از رسانه ها بیشتر از شناسایی اولویت های واقعی جامعه، به سمت پوشش دهی مسائل سیاسی و حزبی شتافته و یا در بسیاری از موارد برای پوشش دهی احوالات سلبریتی ها و یا انتشار اخبار زرد و کم مایه، انرژی می گذارند. اما رسانه هوشمند و انقلابی باید بیش از هرچیز درباره واقعیت های زندگی مردم بگوید و برای اصلاح آن دغدغه بیافریند.

مسأله میلیون ها نفر

به این تعریف ساده از «خط فقر» دقت کنید: خط فقر، حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته می‌شود. جدیداً رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) گفته است: «نمی‌توانیم به طور مشخص اعلام کنیم که چه تعداد از افراد، زیر خط فقر هستند اما اگر حداقل حقوق امسال را ۸۱۲ هزار تومان در نظر بگیریم می‌توان گفت براساس آن ۱۱ میلیون نفر از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند».

پس مسأله این یادداشت مسأله حداقل یازده میلیون نفر از جمعیت کشور است که در تأمین اولیه های زندگی خود دچار اختلال شده اند. وجدان رسانه ها باید بیدار شود؛ هر خبرنگار و نویسنده و سردبیر و مدیرمسؤول و تهیه کننده و مجری باید صبح به صبح که از خواب بر می خیزد با جدیت به خودش عتاب کند که من امروز چقدر دغدغه معیشت مردم را دارم؟ پس مدام در ساخت و ساز نظام اولویت های رسانه ای خود، به مسائل اصلی توجه کند. اینچنین خواهد بود که گام های جدی تری برای رفع گرفتاری های جامعه فراهم خواهد آمد.