به گزارش پایگاه عدالت خواهان" ، محمد ایمانی در یادداشتی در صفحه شخصی خود در شبکه های اجتماعی نوشت:
آقای روحانی از بن دندان به این بیت پایبند است که "تا نشان سمّ اسبت گم کنند _ ترکمانا نعل را وارونه زن". می گوید "نباید بگذاریم انتخابات #دوقطبی شود. انتخابات قطبی دردسر ایجاد می کند . ایجاد اختلاف و شکاف یکی از بزرگترین گناهان است." اما هم در سال ۹۲ این شیوه را به کاربست و هم حالا _ که کارنامه فابل عرضه ای برای مردم ندارد _ در حال القای دوقطبی های دروغین مانند "تعامل _ تقابل" ، "جنگ _ صلح" و "شادی و نشاط مردم _ غم و افسردگی" است. می گوید "چگونه است که هر چه غم و اندوه باشد حلال است اما یک دقیقه که بخندیم حرام است. "بگذارید جامعه با نشاط باشد" اما انصاف به خرج نمی دهد که بگوید مردم گرفتار بیکاری و مسکن و تورم فزاینده و بدتر از همه وعده های سر خرمن دولتمردان ، چگونه می توانند خنده و نشاط داشته باشند؟!
می گوید "برخی از تعامل با جهانیان بدشان می آید و از تقابل با آنها خوششان؛ گویی این موضوع برای آنان نان دارد"اما با القای این دروغ، بیشترین کاسبی را کرده است. آیا نام واگذاری امتیاز نقد و دریافت مبالغی وعده نسیه و گشودن دروازه های واردات ولو به قیمت بیچاره کردن تولید کننده و کارگر داخلی ، تعامل با جهان است؟ می گوید "بعضی‌ها چون درسشان را حاضر نکردند ،می‌گویند رقیب ما هم نباشد" ، حال آن که وزیر ارتباطات وی ضمن تکریم نامزدها گفت "هرکس در انتخابات ۹۶ نامزد شود، برای تخریب روحانی می آید"! سیاسیون و روزنامه های حامی وی ، همه نامزدهای رقیب را به «شغال» تشبیه می کنند . او مصداق کسی است که درسش را _ ولو ۴ سال فرصت داشته _ حاضر نکرده و حالا می گوید "زمین کج است".نه تنها بد عملی اش را گردن این و آن و زمین و زمان می اندازد بلکه حتی دست پیش هم می گیرد .زمانی روی کار آمدنش را به عذرخواهی مردم از امام زمان (ع) منتسب می کند و روزگاری می گوید معضل سیل و ریزگردها در جنوب کشور ، عذاب الهی است (نه بی کفایتی وی و برخی دولتمردانش) !
می گوید "بعضی ها آلزایمر گرفته اند" اما نمی خواهد به یاد بیاورد که وعده گشایش ۱۰۰ روزه ، لغو یکجای همه تحریم ها و سپس حل مشکل رکود و بیکاری و آب خوردن و آلودگی هوا و ایجاد رونق اقتصادی و بی نیاز کردن مردم از شندرغاز پول یارانه را داده بود. «مایه های شرمساری» و بدعملی از سر و کول دولت او بالا می رود اما می گوید "شکر خدا شرمنده نشدیم و به قول هایی که دادیم عمل کردیم"! حکایت چوپان امانت نداری که گوسفندان امانتی را هپلی هپو کرده بود و به ولی نعمت خود می گفت " سیل آمد و گوسفندان را برد". وقتی هم که ارباب ، کاسه ماست را بر سرش کوبید و شکست، دست بر صورتش کشید و در حالی که ماست را می لیسید ، گفت "شکر خدا شرمنده نشدیم و روسفید شدیم"! شاید مردمِ ولی نعمتِ دولتمردان هم در انتخابات اردیبهشت ۹۶ دولت را روسفید کردند.
محمد ایمانی