این علامه سعودی در توجیه این فتوا تاکید کرد: اقدام زن در روشن کردن کولر در غیاب شوهر، مساله ای بسیار خطرناک است و می تواند به رواج فحشا در جامعه بیانجامد.
وی افزود: وقتی زنی در غیاب شوهر خود کولر خانه را روشن کند، ممکن است همسایه متوجه شود که زن در منزل است و به همین سبب مرتکب زنا و فحشا شود
احمقانه ترین فتوای وهابی ها برای محرم شدن با منشی زن شرکت ها+عکس
کد خبر: ۳۴۷۲۲. چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۶
در راه حلی عجیب برای محرم شدن زنان منشی با مدیران نامحرم که توسط مفتی وهابی صادر شده است سوالاتی به ذهن خواننده خطور می کند که پاسخ به آنها ماهیت واقعی این دسته از مفتی های وهابی را آشکار می کند. آیا بدون اطلاع از ابتدائی ترین مسائل فقهی و غیر فقهی و بدون هرگونه سند فتوایی داد؟ این دسته از افراد با ارائه همچین فتاوا به دنبال چه هستند؟
زلال نیوز ، شیخ علی الربیعی طی فتوایی اعلام کرد: «بر تمام منشی های زن واجب است، سه بار به مدیرشان شیر بدهند تا در حکم مادرشان باشند و بتوانند کنار آن ها کار کنند.»
حدود دو ماه پیش وهابی ها با صدور فتوایی بهترین راه برای شرکت زنان در جهاد را "جهاد نکاح" در سوریه عنوان کرده بودند. بر اساس این فتوی دختران 14 تا 16 ساله، یا زنان مطلقه اگر برای رفع نیازهای جنسی "جهادگران در سوریه " به این کشور سفر کنند، ثواب آنها بهشت است.
هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!
مشایخ وهابی که به صدور فتواهای قتل و کشتار مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع) مشهور هستند، فتواهای خنده داری نیز صادر می فرمایند! که خواندن آنها خالی از لطف نیست...
ـ پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می شود!!!
ـ شستن گوشت قبل از پختن بدعت است.
ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر(ص) گوشت را بدون شستن می پختند و می خوردند.
عبد الله النجدی: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط.
سوال: ...جوانانی که چیزی از تقوا نمی دانند و به وقتشان اهمیتی نمی دهند و می گویند می خواهیم فوتبال بازی کنیم، می پرسند شروط و ضوابط بازی فوتبال چیست تا ما در ورطه تشبّه به کفار و طاغوتیان و دشمنان دین مثل آمریکا و روسیه و.. نیفتیم.
جواب: به آنها می گوییم اگر اصرار دارید بازی کنید و وقت خود را بگذرانید، باید شروط و ضوابط ذیل را رعایت کنید:
اول: خطوطی چهار طرف دور زمین نباشد؛ زیرا این خطوط ساخته کفار و قانون بین المللی فوتبال است!
دوم: کلماتی که کفار و مشرکان به عنوان قانون بین المللی فوتبال وضع کرده اند، مانند گل و اوت و پنالتی و کرنر و ...، گفته نشود زیرا گفتن این کلمات حرام است و هر کس که اینها را بگوید تنبیه و باید از بازی اخراج شود و باید به او گفته شود که به کفار و مشرکین شبیه شده ای...
سوم: هر کس از شما که در اثناء بازی افتاد و دست یا پایش شکست، یا دستش به توپ خورد بازی به خاطر او نباید متوقف شود و به کسی که او را انداخته کارت زرد یا قرمز داده نشود، بلکه به هنگام شکسته شدن یا ضربه دیدن باید به قاضی شرع مراجعه شود تا آن بازیکن حق شرعی خود را همانطور که در قرآن است بگیرد و شما باید شهادت دهید که فلانی عمداً دست یا پای او را شکست...
چهارم: نباید در تعداد بازیکنان با کفار و یهود و نصارا و خصوصاً امریکای خبیث تبعیت کنید، به این معنا که نباید با یازده نفر بازی کنید، بلکه باید بر این تعداد اضافه یا کم کنید.
پنجم: باید با لباس خواب یا غیره خودتان و بدون شورت ها و پیراهن های رنگارنگ و شماره دار بازی کنید، زیرا این لباسها لباس اسلامی نیست، بلکه لباس کفار و غرب است.
ششم: هر کدام از شما که این شروط و ضوابط را رعایت کرد باید قصدش از بازی فوتبال تقویت بدنی برای جهاد فی سبیل الله و آمادگی برای زمانی باشد که به جهاد فراخوانده شود، نه گذراندن وقت و عمر و شادی از پیروزی ظنّ.
هفتم: نباید زمان بازی را 45 دقیقه قرار دهید، شما باید با کفار و فاسقان مخالفت کنید و در هیچ چیز مشابه آنان نباشید.
هشتم: نباید در دو نیمه 45 دقیقه ای بازی کنید، بلکه در یک یا سه نیمه بازی کنید تا مخالفت شما با کفار محقق شود.
نهم: هنگامی که یکی از دو تیم بر دیگری غلبه نکرد (تساوی بازی) و آنطور که شما می گویید توپ به دروازه ای وارد نشد، نباید برای بازی وقت اضافی یا پنالتی در نظر بگیرید (تا یکی پیروز شود)، بلکه بلافاصله بازی را تمام کنید، زیرا بازی به این طریق عین اجرای قوانین بین المللی فوتبال است!
دهم: در بازی فوتبال شخصی را به عنوان داور انتخاب نکنید، زیرا بعد از لغو قوانین بین المللی همچون گل و اوت و پنالتی و کرنر و... وجود او دلیلی ندارد! بلکه بودن او تشبّه به کفار و یهود و نصار و اطاعت از قوانین بین المللی است.
یازدهم: نباید در اثناء بازی، گروهی از جوانان جمع شوند و شما را تماشا کنند، چون قصد شما ورزش و تقویت بدنی است پس دلیلی ندارد آنها شما را نگاه کنند! هر چند که بگویید آنها باعث تشویق شما در تقویت بدنی و آمادگی برای جهاد هستند، به آنها بگویید بروید دنبال منکرات خودتان در بازارها و روزنامه ها و بگذارید ما بدنمان را قوی کنیم!!!
دوازدهم: هر کسی که گل بزند و سپس بدود تا بقیه او را دنبال کنند و بغل نمایند، (همانطور که در آمریکا و فرانسه بازیکنان انجام می دهند) باید به صورتش تف انداخت و تنبیه کرد!!! زیرا ورزش بدنی شما چه ارتباطی به شادی و بغل کردن و بوسیدن دارد!
سیزدهم: دروازه باید به جای دو تیرک، سه تیرک داشته باشد، تا مشابه کفار نباشد تا مخالفت شما با قانون بین المللی طاغوتی سازمان فوتبال محقق شود.
چهاردهم: هنگامی که بازیکنی مصدوم شد، نباید بازیکن دیگری را جایگزین او کرد، زیرا این روش، ساخته کفار و مشرکین در آمریکا و ... است.
اینها بعضی از شروط و ضوابطی است که مانع تشبّه به کفّار و مشرکین در بازی فوتبال می گردد... من به اجرای این شروط و ضوابط و سپس پرداختن به فوتبال دعوت نمی کنم، بلکه اینها در واقع برای کسی است که توان انجام ورزش های شرعی را ندارد و برای مؤمن صادق، ادلّه نقلی و عقلی مبنی بر تشبّه فوتبال به کفّار کافی است، زیرا انجام بازی فوتبال بغض انسان را نسبت به کفّار متزلزل می سازد، ولی جوانان این امر را شادی و بازی می پندارند (و تحسبونه هیناً و هو عند الله عظیم...).
به قلم: عبد الله النجدی
ریاض-ربیع الاول1423هـ
تحریم اهداء گل ـ هیئت علمای ارشد
بسم الله وحده و الصّلاة علی خیر خلقه محمد صلّی الله علیه و سلّم،
و بعد: فتوای کمیته دائم علمای ارشد کشور توحید (که خدا ایشان را یاری نموده و عزّت داده و دشمنانشان را ذلیل گردانده است).
این فتوا در تحریم این گلهای خبیث به دلیل بوهای تحریک آمیزی که دارند و به سبب اینکه این کار تقلید از غرب ملعون و مسخ هویّت اسلامی ناب شمرده می شود، است. از خدا می خواهیم که امّت اسلام را از این فتوا بهره مند سازد و حجت را بر آنها تمام کند، والله المستعان!
متن فتوا:
شماره فتوا:21409
تاریخ:21/3/1421
الحمد لله و الصلاة و السلام علی من لا نبیّ بعده.
و بعد، کمیته دائم پژوهشها و فتواهای علمی از سؤال مستفتی محمد عبد الرحمن العمر از حضر ت مفتی کلّ آگاه شد که از سوی دبیرکلّ هیئت علمای ارشد با شماره 1330 و در تاریخ 21/3/1420 به این کمیته ارائه شده است.
متن سؤال:
در بعضی از بیمارستانها، اماکنی برای فروش گل وجود دارد، و ما عیادت کنندگانی را می بینیم که دسته های گل را به بیماران تقدیم می کنند، این کار چه حکمی دارد؟
در طول قرون متمادی اهداء گل (طبیعی یا مصنوعی) هیچگاه جزء سنّت عیادت از بیماران نبوده و این عادتی است که از بلاد کفر وارد شده و عدّه ای که ایمان ضعیفی داشته اند، از آنها تأثیر گرفته و این عادت را انتقال داده اند. حقیقت این است که بردن گل نفعی برای بیمار ندارد، بلکه تشبّه و تقلید محض از کفّار محسوب می شود و نه هیچ چیز دیگر، و فقط خرج کردن پول در غیر راه درست است که این اعتقاد فاسد را به دنبال دارد که این گلها باعث شفا می شود! بر این اساس نباید از گل در مورد مذکور استفاده کرد، نه به صورت فروش و نه خرید و نه اهدا...
"این سخنان در حالی از طرف کارخانه های فتوا سازی وهابیت صادر میشود که امیران آنان با امضای قرار دادهای میلیاردی و اهدای کمکهای بلاعوض به همان بلادهای کفر ، نوکری خویش را به شکلی متفاوت به اثبات می رسانند..."
نقل از مشرق، شیخ “محمد بدیع موسى” شیخ وهابی سوری و یکی از اعضای جماعت اخوانالمسلمون این کشور اعلام کرد “ارتش آزاد سوریه” با ارسال نامههایی به شیوخ و مفتیهای این جماعت از آنها درباره تعرض و تجاوز به زنان علویه و کشتار کودکان این طایفه و حمله به خانهها و مراکز محل سکونت آنها استفتاء کرده است.
شیخ موسی می افزاید: مفتیها و شیوخ جماعت اخوانالمسلمون تمام این موارد را مباح و حلال اعلام کرده و تأکید کرد که ما بیانیهای صادر کردیم و در آن ضمن اینکه به وفاداری طایفه علوی به نظام حاکم بر کشور و نفرت دیگر طوایف سوریه از آنها اشاره کردیم، تأکید نمودیم که ریختن خون آنها، تعرض به زنان آنها، کشتن کودکان آنها و حمله به محل سکونتشان مجاز و حلال است و همه طوایف در سوریه میخواهند که از دست آنها خلاص شوند.
شیخ “محمد بدیع موسى” که هماکنون در عربستان سعودی تدریس میکند در دهه هشتاد و نود میلادی یکی از مشایخ منطقه “المیدان” در دمشق و یکی از اعضای جماعت اخوانالمسلمون سوریه و البته فعال در شاخه نظامی آن بود که در آن دوره به “الطلیعة الإسلامیة” معروف شده بود، و هم اکنون یکی از اعضای “مجلس شوراى” جماعت است، اما نامی از وی برده نمی شود.
وی در محضر شیخ “حسن حبنکة المیدانی” تحصیلات خود را تکمیل کرد که معروف است در دهه شصت فتوای حلال بودن همبستر شدن پدر با دختر را در مواقع ضرورت صادر کرد و در این ارتباط توضیح داد که نیازها و ضرورت ها موانع و محارم را از پیش رو برمی دارد و کسی که درختی را می کارد بیش از هرکس دیگری مجاز است از میوه آن استفاده کند و این فتوای معروفی که در دهه شصت سرو صدای بسیاری نیز به پا کرد.پس از آغاز ناآرامی های سوریه به بهانه بهار عربی محمد بدیع موسی به مزدور گیری از میان سعودی ها و سوری های مقیم عربستان و با هماهنگی با “عدنان عرعور” آنها به سوریه اعزام و پول ها و اموال زیادی را برای معارضان سوری جمع آوری کرد.
پس از آن نیز با هماهنگی شیخ “احمد الصیاصنة” در درعا به کمک به اصطلاح اسلام گرایان این منطقه “کتیبة العمری” و در منطقة حوران ” کتایب المعتز بالله” را تشیکل داد که در این اواخر پل “خربة غزالة” و پیش از آن تعدادی از برج های خطوط ارتباطی این منطقه را تخریب کرده و از بین برد.
ارتش آزاد سوریه نیازی به فتواهای مشایخ و مفتی های خود ندارد، چون به لطف خون و خونریزهای “محمد فاروق طیفور” معاون “برهان غلیون” در “شورای ملی” و “على ریاض الأسعد” و گردان های تحت فرمان او و همچنین “جبهه یاری اهل شام” خود به فتوای ابن تیمیه عمل میکنند.
جماعت اخوان المسلمون سوریه طی دهه هشتاد به طور رسمی به فتوای ان تیمیه عمل کرد و تاکنون نیز به فتواهای وی عمل کرده و میکنند.
فتوای عجیب دیگری از ابن تیمیه :
ابن تیمیه، رهبر و بنیانگذار وهابیت، برای پیروانش، فتاوای عجیب و خنده آوری را از خود به یادگار گذاشته است.
او در یکی از فتاوای خود در کتاب «الفتاوی الکبری»، خلوت کردن و تنها نشستن با میمون را نیز حرام دانسته است.
متن فتوای این شیخ، امام، و علامه بدین شرح است:
وتحرم الخلوة بغیر محرم ولو بحیوان یشتهی المرأة أو تشتهیه کالقرد.
خلوت کردن با نامحرم، حرام است؛ هرچند آن نامحرم حیوانی همانند میمون باشد، که به آن زن از روی شهوت متمایل شود و یا زن نسبت به او تحریک شود.
الحرانی ، شیخ الإسلام أبی العباس تقی الدین أحمد بن عبد الحلیم ابن تیمیة، (متوفای۷۲۸ هـ)، الفتاوى الکبرى ، ج۴، ص۵۲۸، تحقیق : قدم له حسنین محمد مخلوف، دار النشر : دار المعرفة – بیروت ،
همانگونه که در این متن مشاهده میشود، آقای ابو العباس، تقی الدین ابن تیمیه، در ابتدا فتوایش را کلی بیان کرده است: وتحرم الخلوة بغیر محرم.
اما در بیان شاهد مثال، مستقیماً روی گروه زنان و میمون ها انگشت گذاشته و یک بار دیگر شخصیت زنان را زیر سؤال برده است.
از دیدگاه وی گروه زنان، جز شهوترانی فضلیتی ندارند که اگر در خلوتی با نامحرمان رو به رو شد، صد در صد به گناه روی خواهند آورد و دین ایمان آنان مانع ارتکاب عمل نا مشروع نخواهند شد.
تصاویر ذیل متن فتوای او را در کتابش نشان میدهد:
نکته مهم این است که دلیل صدور این فتوا را باید به دست آورد؟
آیا ابن تیمیه، با چشم سر، زنان را به این حالت دیده است . در این صورت سؤال از وهابیت این است که آیا ابن تیمیه در خلوتگاه ها، زنان را مواظب می کرده است؟ و یا علم غیب داشته و میدانسته است که زنان علاقه به میمون و یا بر عکس میمون ها علاقه به زنان دارند؟
در هردو صورت به ابن تیمه اشکال وارد است.
تحلیل بیشتر و قضاوت با خوانندگان.
منبع : موسسه ولی عصر
به گزارش خبرگزاری فارس، در سال 2008 جامعه سعودی شاهد فتواهایی بود که موجب بحث و گفتگو بین جریانات مختلف فکری عربستان شد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
1- «عبدالرحمن البراک» طی فتوایی با متهم ساختن دو نویسنده روزنامه الریاض «عبدالله بن بجاد» و «یوسف ابا الخیل» به ارتداد، آنان را تکفیر و از آنان خواست تا توبه کنند.
2-
«شیخ صالح الفوزان» اقدام رستورانهایی را که افراد با پرداخت مبلغ مشخصی میتوانند هر مقدار که بخواهند بخورند و بیاشامند را جایز ندانست و این را ایجاد وسوسه دانست.
3- «شیخ سلمان عوده» طی فتوایی برگزاری جشن روز تولد را جایز دانست. وی در این فتوا گفت: برگزاری جشن برای سالروز تولد یا هر مناسبت دیگری مانند ازدواج و دادن ولیمه جایز است. وی نام بردن از این مناسبتها را به عنوان عید حرام دانست. در پی این فتوا عوده مورد انتقادات بسیاری قرار گرفت.
در این رابطه «عبدالله منیع» با اشتباه دانستن فتوای عوده گفت: ما نباید با پیروی از غیرمسلمانان خود را شبیه آنان کنیم و باید هویت خود را حفظ کنیم. پیامبر پس از ورود به مدینه با نفی اعیاد اوس و خزرج گفت خداوند به جای آنها دو عید فطر و قربان را برای شما قرار داده است. علیرغم انتقادات بسیار ولی عوده از فتوای خود عدول نکرد.
«محمد المنجد» مبلغ سوری مقیم سعودی طی فتوایی کشتن «میکی ماوس» را با توجه به اینکه موش نجس است، جایز دانست
4- «محمد الهبدان» پوشیدن نقاب کامل و نیز باز بودن کامل چهره را برای زنان حرام دانست و گفت: تنها پوشیدن نقاب با باز بودن جایی برای تنها یک چشم جایز است. وی در پاسخ به سؤالی در خصوص حکم پوشیدن نقابی که جای دو چشم در آن باز است، گفت: جایز نیست چرا که زن تماما «عورت» است و باید تمام بدن خود را از نامحروم بپوشاند. نقاب تنها باید یک سوراخ کوچک داشته باشد و نباید سوراخ آنقدر باز باشد که دو چشم و اطراف آنها ظاهر شوند که در آن فتنه وجود دارد.
5- «شیخ لحیدان» رئیس شورای عالی قضایی عربستان فتوای جایز بودن قتل صاحبان کانالهای ماهوارهایی را که برنامههای مفسده برانگیز پخش میکنند، صادر کرد. وی چهار روز بعد طی توضیحی گفت این امر از طریق محاکم صالحه امکان پذیر است.
6- «عبدالمحسن العبیکان» طی فتوایی نگاه به دختر خواستگاری شده را از طریق «مسنجر» جایز دانست. در پی اعتراضات برخی، وی چند روز بعد طی توضیحاتی گفت: در صورتی که این اقدام بدون خطر سوء استفاده باشد، جایز است.
وی همچنین در فتوای دیگری اقدام مقابله به مثل برای زنی که شوهرش وی را کتک میزند، جایز دانست.
7- «محمد المنجد» مبلغ سوری مقیم سعودی طی فتوایی کشتن «میکی ماوس» را با توجه به اینکه موش نجس است، جایز دانست. این فتوا هیاهوی بزرگی در جهان ایجاد کرد و در صدر خبرهای کانالهال ماهوارهای خبری از جمله ABC، NBC و FOX قرار گرفت.
در پی این موضوع شیخ منجد با انتشار بیانیهای توضیح داد هدف وی موش کارتونی (میکی ماوس) نبوده، چون این شخصیت کارتونی است و خون و روح ندارد تا مهدور الدم شود.
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
انواع فتواهای وهابی و جوانب مختلف آن
با نگاهی گذرا به نمونههایی از این دسته فتواها، میتوان به راحتی گفت پدیده زنده به گور کردن دختران که پیش از اسلام در سرزمین حجاز وجود داشته، در حقیقت از بین نرفته بلکه به شکلی دیگر نمود پیدا کرده است.
به گزارش شیعه آنلاین، فتوا در لغت به معنای بیان حکم خدا بوسیله فقیه یا مفتی است. در این مطلب به فتوای فقهای شیعه کاری نداریم، بلکه هدف ما بررسی جوانب و اهداف مختلف صدور یک فتوا توسط یک مفتی وهابی است. با نگاهی گذرا به فتواهای مختلف صادر شده توسط چهره های سرشناس وهابیت، میتوان انواع، اهداف و جوانب صدور یک فتوا را به چند دسته تقسیم بندی کرد که بدین شرح است:
1- فتوای خالصانه: هدف از صدور این گونه فتواها، واقعا خالصانه است و برای راهنمایی مردم صادر میشود. مفتی هنگام صدور این گونه فتواها، به آیات قرآن کریم، روایات و احادیث نبوی – البته از شش کتاب اصلی اهل سنت – استناد میکند. با وجود این که به دلیل ضعیف بودن سند و غیر صحیح بودن بسیاری از احادیث موجود در این شش کتاب اصلی مانند «صحیح مسلم»، «صحیح بخاری»، «سنن ترمذی» و غیره، پایه این فتواها نیز ضعیف و نادرست خواهد بود، اما در هر صورت نسبت به انواع دیگری از فتواها که در ذیل میآید، از پایه محکم تری برخوردار است. ناگفته نماند تعداد بسیار اندکی از فتواهای مفتیان وهابی از این دسته فتواها است.
2- فتوای حکومتی: هدف از صدور چنین فتواهایی، حمایت از یک تصمیم حکومتی است. این به معنی آن است که حکومتی که صاحب فتوا در آن زندگی میکند، کاری انجام میدهد که از مقبولیت مردمی برخوردار نیست از همین رو با کمک گرفتن از مفتیان درباری، از آنان میخواهند که فتوایی در آن زمینه صادر کند و از اقدام آن حکومت حمایت کند. نمونهی این گونه فتواها در مصر، توسط «محمد سید طنطای» رئیس سابق دانشگاه الأزهر به کثرت صادر میشد. در عربستان سعودی نیز «هئیت علمای سعودی» که از تعداد زیادی مفتی سرشناس تشکیل شده، این وظیفه را برعهده دارد. البته مفتی اعظم عربستان و هر یک از دیگر مفتیان این کشور نیز گاهی به طور جداگانه و خودجوش، به صدور چنین فتواهایی اقدام می ورزند.
3- فتوای شاذ: هدف از صدور این دسته از فتواها، شهرت یافتن و به اصطلاح اسم در کردن است. یعنی مفتی صادر کننده چنین فتواهایی تلاش میکند با صدور فتواهایی بسیار عجیب و شاذ، همه را غافلگیر کند و موجب انتقاد و اعتراض شدید دیگر مفتیان و حتی گاهی نزدیک ترین دوستان و همفکران خود شود. در این گونه فتواها، مفتی هر اعتراض، انتقاد و فشاری را تحمل میکند و به تن می خرد تا در عوض شهرت یابد. شاید بتوان به راحتی گفت بسیاری از فتواهای صادر شده توسط مفتیان وهابی در این دسته از فتواها قرار میگیرند. درجه شاذ بودن این دسته از فتواها به قدری زیاد است که مورد تمسخر افکار عمومی و حتی دیگر مفتیان قرار میگیرد. آخرین فتوای شاذ که توسط یکی از مفتیان وهابی صادر شد، درباره «جواز شیر خوردن مردم نامحرم از زن یا مادر یک خانواده، با هدف محرم شدن با اعضای آن خانواده» بود.
4- فتوای شهرت: هدف از صدور این گونه فتواها نیز شهرت یافتن است. یعنی مفتی صادر کننده آن تلاش میکند در یک برهه زمانی مشخص فتوایی عجیب و کاملا غیرقابل پیش بینی از خود صادر کند تا با جنجالی شدن موضوع، موجب شهرت وی شود. صدور این گونه فتواها اکثرا با واکنش و اعتراضات شدید اطراف مختلف مواجه میشود. اکثر این فتواها توسط مفتیان جوان و یا آن دسته از مفتیهایی صادر میشود که از شهرت کم و یا ضعف شخصیتی رنج میبرند از همین رو به دنبال شهرت میگردند تا با آن جای خالی را پر کنند. نمونه این دسته از فتواها توسط مفتی جوان «محمد العریفی» علیه حضرت آیت الله سید علی سیستانی، مرجع عالیقدر جهان تشیع صادر شد و ایشان را مورد اهانت شدید قرار داد. در پی آن، انتقاد و اعتراضات بسیار زیادی از سوی شیعیان و بسیاری از اهل سنت و حتی برخی از شخصیت های سیاسی و دینی عربستان سعودی مواجه شد. حجم انتقادات و فشار علیه «العریفی» به قدری زیاد بود که ناچارا حرف خود را پس گرفت و عذرخواهی کرد.
5- فتوای تخریبی: هدف از صدور چنین فتواهایی، چیزی نمیتواند باشد به جز تخریب وجه دین مبین اسلام. البته ناگفته نماند هر عاقلی با نگاهی گذرا به عقاید و اندیشههای انحرافی این مفتیان وهابی، به راحتی میتواند فاصله میان آنان با دین اسلامی را درک کند اما در هر صورت خواسته یا ناخواسته آنها در حال حاضر حداقل از نگاه کشورهای غربی و افکار عمومی غرب، مسلمان به شمار میرود. البته بر هیچ کس پنهان نیست که کشورهای غربی با هدف مقابله با اسلام، همواره وهابیها را نماینده مسلمانان در جهان معرفی میکنند تا با نشان دادن حماقت آنان، به دین اسلامی ضربه بزنند. متأسفانه مفتیان وهابی نیز خواسته یا ناخواسته در مسیر این هدف غرب در حال حرکت هستند. فتواهایی که در حمایت از شبکه تروریستی القاعده صادر میشود، از این دسته فتواها به شمار میرود.
6- فتوای دروغی: هدف از صدور این دسته از فتواها فقط نشان دادن التزام پیروان وهابیت به دین مبین اسلام است. یعنی در حقیقت محتوای این گونه فتواها هیچ گاه توسط مفتیان وهابی و مریدان آنها اجرا نمیشود بلکه صدور آن تنها با این هدف صادر میشود که به دیگران بگویند "ما مسلمانان واقعی هستیم که به روش صحابه پیامبر (ص) زندگی میکنیم". اما در حقیقت با نگاهی گذرا به زندگی این مفتیان وهابی و مریدانشان، به راحتی میتوان به دروغی بودن این فتواها پی برد. نمونه این دسته فتواها، تحریم استفاده از وسایل مدرن مانند دوربین، تلویزیونی، اینترنت، خودرو و غیره است. بسیاری از مفتیان وهابی استفاده از این ابراز آلات مدرن را بدعت میدانند و میگویند "چون صحابه در زمان رسول الله (ص) از چنین وسایلی استفاده نمیکردند، پس ما نیز استفاده از آن را بدعت میدانیم. اما واقعیت این است که خودشان از آن استفاده میکنند.
7- فتوای تحقیر: هدف از صدور این گونه فتواها تحقیر افراد است. بیشتر این دسته فتواها علیه دختران و زنان صادر میشود. با نگاهی گذرا به نمونههایی از این دسته فتواها، میتوان به راحتی گفت پدیده زنده به گور کردن دختران که پیش از اسلام در سرزمین حجاز وجود داشته، در حقیقت از بین نرفته بلکه به شکلی دیگر نمود پیدا کرده است. یعنی در آن زمان این پدیده به صورت جسمی صورت میگرفت اما اکنون به صورت زنده به گور کردن شخصیت دختران و زنان با تحقیر آنان انجام میگیرد. نمونه این دسته از فتواها «اجازه ازدواج مردان میانسال و مسن با دختران کم سن و سال» است. بر اساس این فتوا حتی مردان 60 یا 70 ساله هم میتوانند با دختران 9 ساله ازدواج کنند. اخبار این دسته از ازدواجها به کرات در کشورهایی همچون یمن، مصر، عربستان سعودی و غیره شده است. در عراق نیز بسیاری از نیروهای شبکه تروریستی القاعده که خود را «مجاهدین» مینامیدند، چنین ازدواجهایی با دختران عراقی انجام دادند.