چاپ صفحه

کدام دیوانه؟ کدام جنگ؟/ مروز دیگر نقاب امریکا فروافتاده! دست چدنی اش از دستکش مخملین بیرون زده!

 اينكه مدعيان اصلاحات و داعيه داران دولت اعتدال ترامپ را فردي افراطي، تندرو و ديوانه خطاب كنند كاملا روشن است چرا كه مي خواهند اين توهم را به مردم القاء كنند كه در مقابل ترامپ ديوانه نبايد دست به اقدامات به اصطلاح افراطي زد و در حقيقت نسخه رييس جمهوري از جنس اعتدال را در برابر ديوانه اي چون ترامپ براي مردم مي پيچند! گواه بر اين مدعا توييت هاي سلسله وار سلبريتي ها ميباشد كه يكي او را تندرو خطاب می کند و ديگري هيتلر! روزنامه هاي زنجيره اي و پادوهاي جريان غربگرا نيز با تيترها و مصاحبه هايشان دقيقا در صدد اين هستند كه ترامپ را به عنوان يك ديوانه جنگ طلب در بين مردم جا بیندازند! بر همین اساس است که عبدالله رمضان سخنگوی دولت اصلاحات میگوید:  «ما باید بدانیم که شرایط سختی پیش رو داریم چون یک فردی در دنیا روی کار امده که از جنگ بدش نمی آید»
 
 مسعود بهبنود کارشناس بی بی سی فارسی نیزدر آن سوی مرزها چنین توییت می کند: «به فرض که خطر ترامپ جدی باشد. چاره در تسلیم و عقب نشینی و گردن کج کردن نیست، چاره در مردم دوستی و مهار فرمان بریده ها و دهان دریدگان است.»
 
 و جلائی پور می نویسد: «در دوره این خودشیفته بدخیم باید خیلی مواظب کشورمان ایران باشیم.»
 
علی ای حال قصد دارند  تا در انتخابات آتي از اين حجم ترامپ ستيزي بهره لازم را ببرند! و هم به سبب اين ترامپ ستيزي تطهير كنند چهره امريكاي روياهاي خويش را، همان امريكاي مودبي كه امروز بواسطه ترامپ بر چهره اش خدشه اي وارد شده.! و اينان چون خود را شهروندان وجداني ايالات متحده مي دانند ناگزيرند تا احياء كنند اين روياي رو به زوال را ..! چنان كه صادق زيبا كلام مي گويد: "ترامپ مظهر ليبرال دمكراسي نيست!" 
 
 اما اينكه جريان انقلابي در تحليل خود عناويني چون ديوانه، افراطي و تندرو را در كنار نام ترامپ قرار دهد دقيقا در پازل مدعيان اصلاحات و حاميان دولت بازي كرده  و ناخوداگاه وجود اين كلمات و بار معنايي ان اين گزاره را در ذهن مخاطب كه عموما نيز در سبد راي، آراي خاكستري را به خود اختصاص مي دهند و تحلیل درستی از شرایط داخلی کشور و مناسبات جهانی ندارند، تقويت خواهد كرد كه حالا كه تمام جريانات كشور از منتهي اليه اصولگرايي تا اعتدال و اصلاحات همگي بر ديوانگي شخصيتي چون ترامپ متفق القولند، بس لابد بايد براي مقابله با چنين ديوانه اي كه هر اقدامي ممكن است از او سر بزند، ناگزير به انتخاب رييس جمهوري هستند  كه با سياست "صبر و مدارا" مبتني بر تنش زدايي به مقابله با پديده اي چون ترامپ بپردازد. 
 
 علي اي حال تا انتخابات آتي از سوي جريان انقلابي بايد اين گزينه در ذهن مخاطب تقويت شود كه ترامپ نه تنها ديوانه نيست و هيچ حركت خلاف عقلي نشان نمي دهد، بلكه او نماد تام و تمام امريكاي وحشي سرمايه دار است! او تافته جدا بافته از ماهيت استكباري امريكا نيست، او همان اوباماي بي رتوش است! اوبامايي كه در كينه توزي و دشمني با ايران اسلامي و قتل و عام مردم مظلوم منطقه از هيچ كوششي فروگذار نكرد و بدون شليك حتي يك گلوله سندي را به ملت ايران تحميل كرد كه تا مدت ها گريبان ايران اسلامي را خواهد گرفت، انهم در ازاي يك مشت وعده نسيه  كه البته به هيچ كدام هم عمل نكرد!
 
 در دولت همین اوبامای میانه رو بود که داعش شکل گرفت و با حمایت دولت او بود که عربستان با مشارکت امارات متحده عربی به یمن حمله کرد و باز با همین حمایتها بود که نیروهای موسوم به "سپر جزیره" به منظور کمک به رژیم ال خلیفه در بحرین به سرکوب اعتراضات مسالمت امیز مردم پرداختند و ایضاء همین اوباما بود که با استفاده از اوضاع اقتصادی در صدد تغییر نظام های حاکم بر کشورهای امریکای لاتین به مانند ونزوئلا برامد.! اوباما همانی است که استفان لندمن نویسنده و تحلیلگر امریکایی، او را چنین وصف می کند: 
 
 "حمایت دولت اوباما از سرکوب وحشیانه مردم بحرین که در تظاهرات مسالمت امیز خواسته های خود را بیان کرده اند و نیز تلاش کاخ سفید برای ایجاد خشونت به منظور تحقق اهداف پلید خود از اوباما شخصیتی بدتر از بوش ساخت و در واقع او یک جنایتکار جنگی و دروغگوی بزرگ است." 
• حال با این توصیف اگر ترامپی که تازه از ورای برجهای تجاری خویش پا را به عرصه سیاست گذاشته یک دیوانه است! بنابراین اوباما به طریق اولی مصداق اتم و کامل یک دیوانه زنجیره ایست! ترامپ در حال عمل به وعده های خود است. وعده هایی که به جهت آن توانست آرای مردمی را در ایالات متحده به سوی خود سرازیر کند. ترامپ حاصل طبقه سرمایه داری است و در همان بستر به قدرت رسیده، بر خلاف نظر جریان غربگرا او یک حادثه نیست که رد بشود! ترامپ همان ذات امریکاست که همان افکار طبقه نخبگانی امریکا را اجرا می کند! او پدیده تازه ای نیست و همه روسای جمهور امریکا از ابتدای انقلاب تا به حال همین حرفها را گفته اند و همین رجزها را هم خوانده اند ولیکن هیچ غلطی هم نتوانسته اند بکنند!
 
 امروز دیگر نقاب امریکا فروافتاده! دست چدنی اش از دستکش مخملین بیرون زده! شاید در تاکتیک با اوباما اختلاف نظر داشته باشد ولیکن در دشمنی و کینه توزی بر علیه نظام اسلامی کمترین اختلاف نظری با یکدیگر ندارند! لذا القای این مطلب که او یک دیوانه افراطی است بازی در پازل جریان غربگرا و گرفتار شدن در تله رسانه ای انهاست و در این سناریو خود را متخصص مذاکره و صلح نشان می دهند و ترامپ دیوانه را رئیس جمهور جنگ! و این سبب خواهد شد تا افکار عمومی در موضعی تدافعی قرار گرفته و ناخوداگاه رئیس جمهوری را در انتخابات آتی انتخاب نمایند که با سیاست "صبر و مدارا" در مقابل پدیده ترامپ صف ارایی کند!
 
 سیاستی که قطعا به شکست خواهد انجامید و گواه بر این مدعا، که امیدست در حافظه تاریخی ملت نقش بسته باشد  همان سیاست فشل دوران اصلاحات می باشد که با طرح گفتگوی تمدن ها کشور را در محور شرارت قرار دادند! و البته همین سیاست فعلی دولت اعتدال نیز می باشد که با طرح تعامل مبتنی بر لبخند.! متاعی را عاید ملت نکردند بجز خسارت محض!
 
 لذا در مقابل سیاست مشت آهنین ترامپ که قبلا با پوششی زیباسازی می شد، و امروز کاملا عریان به اجرا در می آید، نه مذاکره و نه باج دادن و نه دل بستن به وعده های اروپا مبنی بر پایبندی به برجام و نه دیپلماسی کرنشی و اعتماد سازی با حراج منافع ملی و رویای تنش زدایی دیگر جواب نمی دهد...بلکه این دیپلماسی باید جای خود را به دیپلماسی هوشمند و هماهنگ مبتنی بر مقاومت بدهد! چرا که این مقاومت بود که امریکا و اروپا را مجاب کرد تا گزینه های جنگ را برای همیشه از روی میز برداشته و پای میز مذاکره بنشینند به طوریکه جان کری در نشست کنگره چنین اعتراف می کند: 
 
 "ما با تهدید و فشار بر ایران نه تنها نتوانستیم انها را تسلیم سازیم بلکه انان از یک سانتریفیوژ به 19 هزار رسیده اند و غنی سازی بیست درصد انجام داده اند و توان موشکی انها به هزاران کیلومتر رسیده است و اگر اکنون مذاکره نکنیم معلوم نیست فردا به کجا خواهند رسید." 
 
• علی ای حال در برهه کنونی و در برابر پدیده ای چون ترامپ که البته فرقی هم با اسلاف سابق تر از خودش در کاخ سفید ندارد و تهدیداتش نیز به فرموده حکیم انقلاب از جنس "لاف در غربت" می باشد.! بهترین راهبرد همان است که دکتر جلیلی دیپلمات انقلابی و کارکشته سابق مذاکرات هسته ای در برابر زیاده خواهی های استکبار گفت: 
 
"ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﺗﻨﺶ‌ﺯﺍﯾﯽ ﺑﺸﻮﯾﺪ، ﺑﺎﯾﺪ ﺷﻌﺎﺭ ﺗﻬﺪﯾﺪ‌ﺯﺩﺍﯾﯽ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻧﻪ ﺗﻨﺶ‌ﺯﺩﺍﯾﯽ. ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﻨﯿﺪ ﺣﺎﻻ‌ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺑﺎ ﺗﻨﺶ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﺎ ﻏﯿﺮ ﺗﻨﺶ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻨﺶ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ دشمن اﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻨﺶ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻫﺮﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺍﺋﻢ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ. پس ﺍﮔﺮ ﺷﻌﺎﺭﻣﺎﻥ ﺗﻨﺶ ﺯﺩﺍﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﻋﻤﻞ ﻫﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺩﭼﺎﺭ ﺗﻨﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺷﺪ. »