چاپ صفحه

اگر سيدمصطفی خمينی زنده می ماند ، اكبر هاشمي رفسنجانی از نردبان انقلاب بالا نمی رفت

به گزارش پایگاه عدالت خواهاندر اینجا نكاتی را از باب بازخواني تاريخ روايت مي كنیم:

١- در آستانه انقلاب اسلامي سال ٥٧ ، حذف ها و ترورهاي مشكوكي نظير فوت سيدمصطفی خمينی، شهادت سيدعلی اندرزگو، شهادت سيدمحمدباقر صدر ، ربايش  موسي صدر اتفاق می افتد كه بی ترديد عقبه اين توطئه ها را بايد در تلاش براي حذف موثرين و بركشيدن و نفوذ افرادی خاص در مسير نهضت ، طي زمانها و نقاط حساس دريافت.

٢- بررسي اسناد ساواك و خاطرات افراد حاضر در بيت حضرت امام (ره ) در نجف نشان ميدهد كه مرحوم سيدمصطفی خمينی نه تنها رابطه گرمی با جناب هاشمی رفسنجانی نداشته بلكه تا زمان حيات ، از نزديك شدن افراد مورد حمايت  جناب هاشمی رفسنجانی به حضرت امام (ره ) ممانعت می كردند.

بعنوان نمونه اول نامه ای از جناب هاشمی رفسنجانی در سال ٥٤،  عليه مرحوم سيدمصطفی خمينی در اسناد ساواك موجود است كه در اين نامه جناب هاشمی رفسنجانی خطاب به امام خمينی(ره  ) از  مرحوم سيدمصطفی خمينی به دليل حمايت از برخی افراد گلايه كرده و اقدامات آن مرحوم را موجب نفوذ ساواكی ها به بيت امام در نجف ميداند!

نمونه دوم هم برخورد مرحوم سيدمصطفی خمينی با صادق قطب زاده است. در حالی كه صادق قطب زاده از نيروهاي مورد حمايت جناب هاشمی رفسنجانی بود و ايشان در سفر خود به فرانسه در سال ٥٣ ، مبلغ ١٠٠ هزار دلار از محل اموال سيدابوالفضل توليت به صادق قطب زاده كمك ميكند، مرحوم سيدمصطفی خمينی تا زمانی كه زنده بود مانع نزديكی و ملاقات  صادق قطب زاده با امام خمينی بود تا آنجاكه بنا به برخی خاطرات يكبار اثاث قطب زاده را شخصا از منزل بيرون انداخت!

با بررسي اسنادی كه مؤيد روابط سرد و مملو از سوء تفاهم مرحوم سيدمصطفی خمينی با جناب هاشمی رفسنجانی است مي توان دريافت كه اگر در سالهای بعد از پيروزی انقلاب ، جناب سيدمصطفی خمينی زنده  می ماند و در كنار حضرت امام خمينی(ره )  حضور داشت ، فرصت ميدانداری در تحولات بعد از انقلاب از جناب هاشمی رفسنجانی سلب ميشد، ميدانداری ای كه ريشه هايش را بايد در روابط راهبردی جناب هاشمی رفسنجانی با مرحوم سيداحمد خمينی از فروردين ٦٠ تا خرداد ٦٨ جستجو كرد.
 روابط مكتوم نيروهای انقلاب در نجف و نوفل لوشاتو ، جعبه سياه بسياري از تحولات سالهاي بعد از انقلاب اسلامي است كه رمزگشايی از آنها بعد از ٤ دهه ضرورت دارد.