چاپ صفحه

هاشمی، صدا و سیما و تربیت «دوگانه» مردم! / ده‌گانه‌ای درفقدان هاشمی

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"ثابتی نوشت : --   فوت هاشمی رفسنجانی اتفاق کمی نبود، لذا طبیعی است که صدا و سیما با تمام قوت ابعاد مختلف بعد از این اتفاق را پوشش خبری بدهد ولی وقتی کار به «تحریف» تاریخ برسد و به یکباره هاشمی به یک «قدیس» بی اشتباه در تاریخ انقلاب تبدیل شود، باید نگران شد.

➖امروز اگر مردم از خود بپرسند بر اساس روایت 24 ساعت اخیر صدا و سیما از هاشمی رفسنجانی، پس چرا او 7 سال بود که حتی امام جمعه تهران هم نبود و در صدا و سیما هم عملا «قلیل التصویر» بود؟ حق دارند.

-  جالب اینجاست که صبح امروز در یکی از برنامه های زنده تلوزیونی از #هاشمی_رفسنجانی به عنوان کسی یاد شد که #نقش_مهمی_در #خاموش_کردن_فتنه_88_داشت! در حالی که این حجم از تحریف تاریخ نه کمکی به هاشمی می کند و نه انقلاب، بلکه اعتبار و آبروی یک رسانه را از بیخ نابود می کند!

-  همانطور که در پیام تسلیت #رهبر_معظم_انقلاب نیز آمد، هاشمی در زندگی اش #فراز_و_نشیب های مختلفی داشت و امروز نیازی نیست تا نشیب های زندگی او در چشم مردم یادآوری شود، فرازهایش کافی است! از زندان قبل از انقلابش تا ترورش توسط فرقان تا درگیری هاش در دهه 60 با ملی مذهبی ها و ... به اندازه کافی افتخار آمیز است و کفایت می کند و نیازی نیست تا با تحریف تاریخ،  هاشمی «پر اشتباه» و مملو از «خطاهای نابخشودنی» به یک موجود بی عیب و نقص تبدیل شود که عامه مردم با شنیدن این روایت از او دچار «دوگانگی» شوند! که اگر غیر از این بود رهبر معظم انقلاب نیز در انتهای پیام خود برای وی همانند خیلی های دیگر همچون مرحوم آیت الله مهدوی کنی درخواست «علو درجات» می کردند نه «عفو الهی».

- پیش از این نیز در چند برهه دیگر رسانه ملی این خطا را  به خاطر «جوگیری» انجام داده بود. مثلا در دولت قبل زمانی که توسط رییس جمهور سابق به درستی به خاطر پیشرفتهای هسته ای کشور «جشن هسته ای» اعلام می شد، تلوزیون هم به درستی اعلام جشن می کرد اما چند سال بعد که دولتی دیگر سر کار آمد و در راکتور اراک بتن ریخته شد و همان سانتریفیوژهای قبلی برچیده شدند، باز هم اعلام جشن هسته ای شد! یعنی برای دو اتفاق متضاد در دو برهه دو بار جشن هسته ای گرفته شد! چرا؟ چون صدا و سیما به جای حرکت بر اساس «حقیقت» و «روشنگری برای افکار عمومی» اسیر جوگیری و بی تحلیلی است.

➖لذا وقتی اصلی ترین رسانه کشور در حساس ترین برهه ها زیگزاگی و دوگانه عمل می کند، اولین اثرش  اعتبار زدایی از آن رسانه و دومین اثرش دوگانه تربیت کردن افکار عمومی و مردم است و فقط مردمی که دوگانه تربیت می شوند هر 8 سال یکبار انتخابهایی متناقض با انتخاب قبلی خود انجام می دهند؛ از انتخاب روحانی تا احمدی نژاد تا خاتمی و ...

 

------------

کانال 8 دی نوشت:

ده‌گانه‌ای_در_فقدان_هاشمی

1- اولین باری که رای دادم (با شناسنامه برادرم که در سفر بود) هنوز به سن قانونی نرسیده بودم.
با شناسنامه برادرم در مدرسه 12فروردین ( چون در مسجد محل، من و برادرم را می‌شناختند) و با ذوقی فراوان و روحیه ای کاملا انقلابی به هاشمی رفسنجانی رای دادم. (سال68)

2- سال 71 آقای محتشمی در مسجد عسگریه گرگانپارس ، با انتقاد شدید از سیاستهای هاشمی ( درج کلمه مرحوم در کنار اسم هاشمی هنوز باورپذیر نیست) و دولتش به شدت به وی حمله کرد. انتقادهایی از موضعی انقلابی که چرا هاشمی با سیاست‌هایش مسیری خلاف آرمان‌های امام و انقلاب را در پیش گرفته است.


3- در ایام دانشجویی در دانشگاه تهران، برخی رفقامان که گرایش شدیدی به دوم خرداد پیدا کرده بودند، موضع بسیار سختی علیه هاشمی و سیاستهایش داشتند و او را مصداق اسلامِ آمریکایی می‌دانستند.

4- قبل از آغاز انتخابات مجلس ششم، موج تخریبی شدیدی علیه هاشمی در مطبوعات زنجیره‌ای دوم خرداد راه افتاد. اصلاح طلبانِ آن زمان که خود را تنها یکه‌تاز میدان سیاست می‌پنداشتند، هاشمی را تنها رقیب دانسته، تا آنجا که می‌توانستند علیه او کم نگذاشتند و مجموعه #عالیجناب_سرخپوش یادگاری است از همان دوران.


5- در انتخابات مجلس ششم ،هاشمی نفر سی‌امِ تهران شد و از حضور در مجلس انصراف داد. آن زمان، هاشمی و روحانی نفرات اول و دوم لیست جناح راست ِ آن زمان بودند.
تاج‌زاده و تیمش در وزارت کشور، معلوم نشد چه معامله‌ای با آنان کرد که در یک قلم بازشماریِ آرا تعداد قابل توجهی از آرا جابجا شد.

6- حضورِ چهره‌های وفادار به هاشمی در وزارتخانه‌های اصلی و پول‌دار دولتِ خاتمی، این گمانه را تقویت کرد که خاتمی در بسیاری سیاست‌ها، همان ادامه‌ی هاشمی است؛ به این معنا که هاشمی دوست می‌دارد مملکت در آن مسیر اجرایی که او بدان معتقد است باید پیش رفته و اداره شود.


7- در سال 1384 برای ریاست‌جمهوری نامزد شد که در آن رقابتِ نفس‌گیر ، فیلم‌های تبلیغاتیِ وی، مواضع نسبتا جدیدش ( مخصوصا در دور دوم) و تبریک نگفتنش به رقیبی که انتخابات را از او بُرد ، کم‌کم چهره‌ی جدیدتری از هاشمی را به انقلابیون نمایش می‌داد.

8- دولتِ نهم و آن خدماتِ ارزنده و آن سیاستهای انقلابی در آن دولت ( مورد تایید واضحِ امام خامنه ای) را وقتی با مواضعِ همان سالهای هاشمی و طرفدارانش مقایسه می‌کنیم به زوایای موجود بین هاشمی و اصول انقلاب پی می‌بریم. اوج این اختلافات در سال 88 و ا نتخابات ریاست‌جمهوریِ آن سال نمایان شد.

آن نامه‌ی سرگشاده‌ی بدون سلام، آن نمازجمعه‌ای که بعد از خطبه‌های 29خرداد ، بسیار جای تامل داشت، آن سکوت‌های در مقابل حملاتِ ضد انقلاب علیه مبانی انقلاب و حضرت امام ، آن همه سخنان رهبری در روشنگری در ایام فتنه88 که از خواص برجسته کشور درخواست می‌کرد که مواضعِ خود را در قبال طمعِ ضدانقلاب بیان کنند و وصایای امام راحل را به یاد بیاورند و از همه بدتر آن عدمِ حضور در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، نشان از زاوایه‌ ( و شاید هم گسلی) می‌داد که در پیام تسلیت امام خامنه‌ای به وجود بخشی از آن اشاره می‌گردد و از آن تعبیر می‌شود: #به_کلی


9- آن موضع همسر هاشمی در ترغیب به فتنه‌انگیزی، آن اتهاماتِ بسیار سنگین علیه فرزندانش ( مخصوصا مهدی هاشمی و بدرقه‌ی مرحوم پدر از وی به سمت زندان) و آن رویه‌ی مدیریتِ شاهانه برجامانده از دوران باصطلاح سازندگی، آن بغضِ انقلابیون از این بیت ( که به راس فتنه شناخته شده بود) ، همه‌ی این عوامل دست به دست هم داد تا نوکِ پیکانِ خشم مردم در #9دی88 متوجه مرحوم هاشمی و خانواده و فرزندانش باشد.
10- مواضع آقای هاشمی بعد از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری در موضوعاتی مثل برجام، مسائل منطقه‌ای، تعامل با قدرت‌های باصطلاح بزرگِ دنیا مخصوصا آمریکا و قبح‌زدایی از آن، تاکید بر برجام‌های بعدی ( برجام‌های منطقه‌ای) و این اواخر حرف از تغییر قانون اساسی ، این‌ها مواردی بوده‌اند که جای گله بسیار زیادی را باقی گذارده بود.

موارد ده‌گانه فوق که فی‌البداهه به ذهن رسید ( که می‌توانست کمتر وبیشتر هم باشند) این را می‌رساند که مرحوم هاشمی ( حداقل برای شخص بنده) تطابق نداشت با آن هاشمی که انقلابیون و مردمِ شهید داده سالهای قبل و بعد از انقلاب می‌شناختند.
اما تقدیر آن‌گونه رقم خورد که هاشمی، نامحبوب از این دنیا نرود و علی‌رغم همه انتقادهای سال‌های اخیر ، کمتر دوستدار انقلابی پیدا بشود که از این مرگ ناگهانی، غم‌زده و ناراحت نباشد. دشمن با همه تلاش‌هایی که کرد و خناسان با همه‌ی خباثت‌هایشان نتوانستد از هاشمی، شیخِ ساده‌لوحِ دوم بسازند. در فقدان هاشمی رفسنجانی ناراحتیم و افسوس‌هایی هم داریم.

جالب اما اینجاست که برخی اهالیِ سیاست در عکس‌العمل‌هایشان از مرحوم هاشمی، به شیخِ #معتدل و #مُصلح تعبیر می‌کنند. توضیح این مطلب ، شاید وقتی دیگر...