به گزارش پایگاه عدالت خواهان"به نقل از راه دانا؛ " گورخوابها برگشتهاند. هر کدام به داخل یک قبر سر میخورند. در تاریکی یا مشغول مواد میشوند یا به چه فکر میکنند، نمیدانیم. سکوت گورستان سنگین و هوا سرد است. یکییکی، بنرهای پاره، تکه پتوهای مندرس و تخته چوبهای نیمه سوخته روی گورها کشیده میشود. آنها مرگ را زندگی میکنند." این بخشی از گزارش جنجالی روزنامه شهروند است که هفتم دی ماه سال جاری منتشر شد؛ گزارشی که حکایت از بازگشت گورخوابها و زندگی 50 کودک، زن و مرد در گورستان نصیرآّباد دارد.
انتشار این گزارش، تاسف و تاثر آحاد گوناگون جامعه را در برداشت و هر کس به نحوی به دنبال نشان دادن زجر این مردم به سایرین بود تا بلکه صدایی به گوش مسئولان برسد و کمکی شامل حال گورخوابهای نصیرآباد شود.
نامه فرهادی به روحانی
در همین راستا پس از اینکه چند بازیگر در صفحه شخصی خود با اشاره به گورخوابی این افراد مطالبی را منتشر کردند، اصغر فرهادی کارگردان سینما در نامهای به روحانی نوشت: " امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.
میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.
در این گزارش نام یکی از کسانی که شبهای سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی میکند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند."آرمان" گم شدهای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما."
واکنش جالب روحانی به نامه فرهادی
اما جالب واکنش رئیس جمهوری به این نامه بود، حسن روحانی که تا به حال حتی اسمی از "گورخواب" هم نشنیده است به عنوان رئیس دستگاه اجرایی کشور میگوید: من دیروز از یکی از هنرمندان نامه ای را خواندم که بسیار دردناک بود. شنیده بودیم بعضی ها از فقر کارتن خواب می شوند یا زیر پل ها می خوابند اما قبر خواب را کمترشنیده بودیم. این هنرمند در نامه نوشته بود وقتی این موضوع را دیدیم بغض در گلویم و شرمساری در سیمایم ایجاد شد.
چه کسی می تواند در جامعه بزرگی مثل ایران به این عظمت، دین فرهنگ و با عشق به خاندان رسالت ببیند عده ای از هم نوعانش آسیب اجتماعی دیدند و به خاطر بی پناهی به قبر پناه برده اند. قبلا زنده به گور می گفتند، اما الان طرف برای اینکه سرما را تحمل کند خودش را در گور می کند.