به گزارش پایگاه عدالت خواهان"یکی ازشخصیتهای ادبی ویکی ازنویسندگانی که تقریبا نامش برای ما آشناست زنده یاد نادرابراهیمی است.زنده یاد استاد نادرابراهیمی نویسنده ای پرکاربود که این پرکاری رابایدحاصل ذهن پویاوفعال ایشان دانست.جالب اینجاست ایشان درحوزه های مختلف قلم زده اند وصاحب نظربوده اند.چه حوزه بزرگسال وچه حوزه کودک.یکی از موضوعات ومقوله هایی که مارابه ایشان به نوعی گره میزند کتاب چند جلدی «آتش بدون دود»ایشان است که حاصل سفرایشان به منطقه مابوده است که پرداختن به آن فرصت جداگانه ای میطلبدکه ازتوان راقم این سطور بیرون است‌اما آنچه این صاحب قلم رابه نوشتن کشاند کتاب«مردی درتبعید ابدی»استاد است.
یکی از شخصیت های اسطوره ای تاریخ اندیشه ایران ملا صدراست . در باب او چه درزمان حیاتش چه در دوره کنونی  حرف و حدیث های  بسیاری گفته اند،از التقاتی بودن تا اشراف منش بودنش!کتاب آقای نادر ابراهیمی-مردی درتبعید ابدی-  کتابی است کم نظیر که زندگی نامه چنین شخصیتی را از ابعاد گوناگون(مثل عشق،رابطه ملاصدرا با دربار،همینطور رابطه اش با پدرو...)به تصویر کشیده.داستان از دوران نوجوانی ملا آغاز می شود،آنجاکه او شمع ها را تا صبح می سوزاند تا کتاب بیشتر مطالعه کند و پدر او هم ناراحت است چراکه  فرزند بیشتر از سن خود می فهمد وپرسش هایی را مطرح می کند که ممکن است سر سبز او را بر باد دهد!وشاید جایگاه پدررا متزلزل کند !؟(پدر ملا از اشراف و حاکم فارس بود)آوازه این نوجوان بر سر زبانها می افتد وپدراورا به نزد عالمان دربار که خود اهل نظر بودند-میرفندرسکی،میردامادو.-می برد میرداماد اورا نمیپذیرد اما پسر جسارت می کند  و نهایتا نظر میرداماد را به خود جلب می کند دراین بین برخی عالمان درباری توطئه می کنند که شاید این پسرراازسرراه بردارند چون به او به عنوان رقیبی نگاه می کردند!لکن با حمایت میرداماد میرفندرسکی و  شاه عباس به او لقب ملا میدهد و این گونه صدرای جوان ملقب به ملا صدرا می شود.اما این توطئه ها  ادامه دارد تا جایی که به او تهمت الحادو ...میزنند اما باز به یاری آن سه بزرگوار که حامی او بودند لقب صدرالمتالهین را از خود می کند هرچند صدرای جوان جویای نام نیست! از آنجاکه زبان برنده وگزنده داشت دشمنانش آرام نبودندو همواره از مرکب توطئه پایین نمی آمدنداین جسارت در اندیشه به نقد استاد خود، میرداماد، نیز تسری پیدا می کند چنانچه کاخ نشینی و داماد شاه بودن میر داماد مقبول طبع ملاصدرا واقع نمی شود آن را به زبان می آورد!او حتی در حوزه اندیشه از استاد خود روی بر می تابد و به نقد اصالت ماهیت وتبیین اصالت وجود می پردازدواین چنین است که خود را در برابر دشمنان بی حامی می کند.

ملاصدرا که پدر خویش را در همان جوانی از دست داده  با خواهر یکی از شاگردانش ازدواج می کند و چنانچه اشاره شد دامهای توطئه گران  میسر افتادو ازین ماجرا گرچه جان سالم به در برد ولی به دستورشاه عباس به تبعید ابدی از اصفهان محکوم شد وقهرمان رمان آقای ابراهیمی به روستای دهک قم هجرت کرد و روزگاری سپری کرد و با پولی که از شیراز برایش می فرستادند امرار معاش می کرد تا اینکه شاه عباس فوت می کند و به دعوت یکی از بزرگان شیراز به سرزمین خویش بر می گردد .ملا صدرا چه التقاتی بوده باشد چه اشراف منش طالب حقیقت بوده و اهل تفکر و مطالعه و تهذیب و تاوان سنگینی بابت اعتقاد خود پرداخته وبر خلاف بسیاری از عالمان درباری که پا از دربار بیرون  ننهادند او متحمل سختی های تبعید شد واین رنج را با جان و دل خریدار بودوتلاش در جمع علوم اسلامی نمود و از خود آثاری گرانبها خلق کرد...