چاپ صفحه

تأملی در طعنه و کنایه‌های رئیس‌جمهور و شهردار تهران/روحانی، قالیباف و انتخابات ۹۶

طعنه‌ها و کنایه‌های روحانی و قالیباف در نشست اخیر شوراها را نه باید از منظر «خدمت» بررسی کرد و نه از منظر «شفاف‌سازی»؛ بلکه تنها دالانی که می‌توان نقاط ثقل سخنان رئیس‌جمهور و شهردار پایتخت را در آن دید و ارزیابی کرد، دالان «سیاسی»، «انتخاباتی» و «اجتماعی» است.

با توجه به بحران حقوق‌های نجومی که گریبان دولت را گرفته، روحانی تصمیم گرفت برای فرار از پاسخ‌گویی، از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را ببرد و چه فرصتی بهتر از آن‌که دست بر روی نقاط ضعف رقیب شکست‌خورده‌ای بگذارد که به مدد رسانه‌های پر تعدادش، به دو قطبی روحانی-قالیباف دامن بزند.

روحانی می‌داند که برای جبران ریزش پایگاه مردمی‌اش به خاطر مسأله‌ی حقوق‌های نجومی، بیکاری، تعطیلی کارخانه‌ها و خلاصه همه‌ی مشکلاتی که به دولت مربوط است، باید چاره‌اندیشی کند و با به‌کارگیری قدرت لفاظیِ خود در جایگاه اپوزوسیونی، بار دیگر افکار عمومی را به اندیشیدن در «انتخاب مجدد روحانی» تحریک سازد؛ و چه گزینه‌ای بهتر از قالیباف که دو بار سابقه‌ی شکست در انتخابات ریاست جمهوری را دارد که آخرینش واگذاری نتیجه‌ی انتخابات به شیخ حقوق‌دان بوده است.
 

قالیباف هم بدش نمی‌آید که وارد این دوئل سیاسی-انتخاباتی شود. او از طرفی فقط تا شهریور سال آینده می‌تواند در بهشت بماند و حالا به دنبال امتیازگیری از بدنه‌ی اصول‌‌گرایان است. اصول‌گرایانی که در انتخابات هفتم اسفند، متحمل شکست سی هیچ از اصلاح‌طلبانِ تهران شدند و از لاریجانی و باهنر و مطهری و نعمت‌زاده، تا حداد و توکلی و نادران و فرهنگی، تا رسایی و کوثری و قاضی‌زاده داعیه‌دار آن هستند.

بنابراین چند دستگی در اصول‌گرایان، باعث شده که شهردار تهران به فکر متحد نمودن آن‌ها زیر بیرق تکنوکراتی خودش بیفتد و حالا چه فرصتی بهتر از پاسخ‌گویی به کنایه‌های روحانی، آن هم از جنس «سیاست‌ورزی»؛ دقیقا از جنس همان سخنانی که روحانی، قالیباف را در انتخابات 92 کیش و مات کرد.

مهم‌تر از همه‌ی این‌ها آن است که روحانی دوست دارد قالیباف رقیبش باشد تا چهره‌هایی هم‌چون رئیس‌جمهور سابق؛ چرا که روحانی پیش‌تر تجربه‌ی حملات حقوقی-امنیتی به قالیباف را در مناظره سال 92 که به ریزشِ شدید آرای شهردار تهران منجر شد، کسب کرده و حالا می‌خواهد تنور انتخابات را با شکل‌گیری دو قطبی حقوق‌دان-تکنوکرات داغ کند، که هم بحران حقوق‌های نجومی از یادها برود و هم آن دسته از حامیان مردمیِ مأیوس‌شده از دست دولت تدبیر و امید را به انتخاب تقریبا قطعی روحانی از دوگانه‌ی «روحانی-قالیباف» تحریک کند و هم با اطمینان به این‌که قالیباف هرگز در مناظرات نمی‌تواند به درستی، از فرمول «عبور از روحانی» استفاده کند، وی را برای هماوردی برگزیند.

این‌گونه خیال اصلاح‌طلبان و رهبران آن نیز راحت می‌شود که کسی در مناظرات انتخاباتی 96، پته‌ی آنها را روی آب نمی‌ریزد و مثلا در برجام و مسائل کلان سیاسی نمی‌تواند روحانی را وادار به پذیرش شکست کند. چرا که تفکرات تکنوکراتی قالیباف مانع از آن می‌شود که بخواهد برجام را از زاویه‌ی بده و بستان نبیند، کما این‌که وی در تبلیغات انتخاباتی سال 92 نیز هم‌سان با روحانی، مواضعی تعاملاتی اتخاذ کرد و فرقش با روحانی در آن بود که «سیاست‌ورزی» را به‌خوبی نمی‌دانست.

البته این نقشه‌ها و برنامه‌ها هرگز قابل اتکا نیست؛ چرا که فضای انتخاباتی سال آینده را فقط و فقط گفتمان «عدالت‌گرایی» و «انقلابی‌گری» نمایندگی خواهد کرد، نه تعارضات «حقوق‌دان-سرهنگی».

روحانی باید چاره‌ای به حال رقبای اصلی خود نماید. رقبایی که اگر بیایند، قطعا قالیباف حرفی برای گفتن نخواهد داشت.