چاپ صفحه

از استعفای هاشمی تا قهر مرعشی" این لیبرال‌ها چپاولگرچه تأثیری در تشدید اختلافات کارگزارانی‌ها دارند؟ /چپاول و غارتگران بیت المال کلیدار امروز کارگزاران سازندگی و اصلاح طلبان+جزئیات

به گزارش پایگاه عدالت خواهان"اختلافات چشمگیری میان اعضای حزب کارگزاران شکل‌گرفته که این موضوع از حدود دو سال پیش و با کناره‌گیری محمد هاشمی برادر اکبر هاشمی رفسنجانی از این حزب خود را نشان داد.

اخبار واصله حاکی از آن است که علت اصلی استعفای محمد هاشمی رفسنجانی از حزب کارگزاران به خاطر اختلافات شدیدی بوده که با چند تن از اعضای شورای مرکزی این حزب داشته است.

این استعفا درست چند ماه بعد از اضافه شدن نفرات جدید به ترکیب شورای مرکزی رخ داد؛ تغییراتی که به پوست‌اندازی حزب کارگزاران تعبیر شد. در همان برهه محمد هاشمی در توضیحات کوتاهی به رسانه‌ها ترکیب جدید شورای مرکزی و تبدیل‌شدن کارگزاران، از حزب به جبهه را دلایل کناره‌گیری‌اش از کارگزاران اعلام کرد.

اختلافات میان اعضای بلندپایه این حزب سیاسی پس از کناره‌گیری هاشمی شدت گرفت و اینک شاهد اختلافات شدید سیاسی میان غلامحسین کرباسچی، دبیر کل این حزب و حسین مرعشی از اعضای اصلی حزب کارگزاران هستیم. در پی تشدید این اختلافات بین رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران با دبیر کل و برخی دیگر از اعضای شورای مرکزی این حزب، حسین مرعشی دیگر در جلسات این تشکل شرکت نمی‌کند.

یک عضو حزب کارگزاران دراین‌باره گفت: «مرعشی در حالی بعد از درگیری لفظی با غلامحسین کرباسچی تصمیم به عدم شرکت در جلسات حزب کارگزاران گرفته که گفته می‌شود حضور برخی چهره‌های جوان ازجمله محمد قوچانی موجب تشدید اختلاف سیاسی بین طیف مرعشی با طیف کرباسچی شده است.»[1]

با مطرح‌شدن اختلافات مرعشی و کرباسچی، اخیراً محمد هاشمی درباره اضافه شدن اعضای جدید به این حزب که باعث اختلافات شدیدی در این میان شده گفت:‌ «مسائلی که در خصوص اضافه شدن افراد جدید مطرح‌شده بود، یکی از دلایل کناره‌گیری‌ام از حزب بود، اما آنچه من عنوان کردم این بود که حزب، دیگر حزب کارگزاران نبود، رفتار حزبی نداشت و جبهه‌ای عمل می‌کرد، برای همین به نظرم رسید که جدا شوم.»

او افزوده است: «زمانی که ما کارگزاران را تشکیل دادیم، برمبنای اهداف تعریف‌شده عمل می‌کردیم و آن دلیل واقعی فعالیت‌های کارگزاران بود. الآن بعد از دو سال که از حزب جداشده‌ام، از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس می‌کنم که خیلی برایم مفید بوده است.»[2]

فروردین‌ماه سال 1393 محمد قوچانی، سعید لیلاز، محمدحسین عادلی، علی جمالی، شهربانو امانی، خانم مقیمی، اعظم نوری، عباس علیخانی، علی‌اشرف افخمی، سید افضل موسوی، مهندس پناه، عبدالله حسینی، عباسعلی اللهیاری، فرزانه ترکان، خانم کفایتی، جهانبخش خانجانی و حجت‌الاسلام ملکی به شورای مرکزی کارگزاران اضافه شدند و نطفه تغییرات جدید در این حزب از همین‌جا شکل گرفت.

سید حسین مرعشی در این زمینه در اظهاراتی قابل‌تأمل در جمع دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان از لیبرالیزه کردن حزب کارگزاران صحبت کرده و بیان داشته بود که «اگر اسلام قابل‌جمع کردن با لیبرالیسم نباشد، قابل‌جمع کردن با فاشیسم هم نیست.»[3]

وی تأکید کرده بود: «در جمهوری اسلامی آزادی است و رأی مردم مبنای مشروعیت حکومت اسلامی است و ما نیز لیبرال دمکرات مسلمان هستیم و بر این اساس عمل می‌کنیم.»

مرعشی همچنین در گفت‌وگو با فارس درباره نازایی سیاسی در حزب کارگزاران سخن گفته و بیان کرده بود که «باید افراد فعلی در شورای مرکزی از دنیا بروند تا ما بتوانیم برای آن‌ها جایگزین بیاوریم.»

سخنانی که با واکنش صریح محمد هاشمی روبرو شد و وی طی اظهارنظری متفاوت بیان داشت:‌« من چون دبیر کمیته سیاسی حزب کارگزاران هستم، اتهام لیبرالیسم سیاسی را رد می‌کنم. حزب کارگزاران به لحاظ سیاسی تفکری معتدل و متمایل به محافظه‌کاری دارد. متدین است و در چارچوب‌های ارزش‌های اسلامی حرکت می‌کند. در کشور ما هیچ‌گاه احزاب موفق نبوده‌اند، احزاب می‌توانند پل ارتباطی خوبی بین مردم و مسئولان و بازوهای توانای نظارتی برای مسئولان باشند ولی توجه به احزاب هیچ‌گاه در هیچ دولتی مناسب و با جایگاه بالقوه احزاب نبوده و نمی‌باشد. ازاین‌رو احزاب به‌طور مستمر موفق نبوده‌اند.» حال اما مرعشی که جانشین محمد هاشمی در ریاست کمیته سیاسی حزب شده است با تغییرات سیاسی این جریان با کرباسچی به مشکل برخورده است.

کرباسچی در آن زمان بیان کرده بود: «بخشی از اعضای شورای مرکزی به دلیل استعفا یا هر دلیل دیگری حضور ندارند ازاین‌رو مصوب شد در مرحله اول برای ترمیم شورای مرکزی اقدام کنیم. ازجمله چند تن از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای نظیر آقایان سعید لیلاز و محمد قوچانی، از اهل سنت آقای عبدالله سهرابی، چند تن از اعضای حزب در شهرستان‌ها و یکی از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت آقای جمالی دعوت کرده‌ایم که به حزب پیوستند.»

ترمیمی که نه‌تنها به‌طور ظاهری و سازمانی صورت گرفت؛ بلکه به نظر می‌رسد که تفکرات داخلی این حزب را نیز دستخوش تغییرات جدی قرارداد و حال این تغییرات باعث کشمکش‌های بیشتر داخلی در این حزب شده است.


[1] http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/04/28/1133357

[2] http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/157847

[3] http://www.fardanews.com/fa/news/374382

 
 
چپاول و غارتگران بیت المال کلیدار امروز کارگزاران سازندگی و اصلاح طلبان+جزئیات
 

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، حزبی که زمانی حیاط خلوت هواداران هاشمی رفسنجانی محسوب می شد اخیراً حمایتش از نامزدی لاریجانی برای ریاست مجلس را اعلام کرده و در توجیه این موضوع گفته است: آقای عارف نمی‌تواند همه آنچه اصلاح‌طلبان دوآتشه فکر می‌کنند را محقق کند.علی لاریجانی نباید به این چپاولگران کوچگترین اجازه ایی دهد تا خودشان را به او نزدیک کنند

به گزارش پایگاه عدالت خواهان" در عین حال ظاهراً بیشتر اعضای کارگزاران چنانکه پیش از این گفته اند به رای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گردن می گذارند و از ریاست عارف حمایت می کنند.

حمایت یک حزب از یک نامزد در مقابل حمایت دبیرکلش از نامزد دیگر به این معنا است که اختلافاتی بنیادین در درون آن حزب بر سر مسائل سیاسی کشور وجود دارد اما در مورد حزب کارگزاران چنین اختلافاتی حداقل پس از ریاست کرباسچی به چشم نمی خورد. در آخرین مورد این اختلاف ها محمد هاشمی برادر اکبر هاشمی رفسنجانی در اعتراض به عضویت محمد قوچانی در شورای مرکزی از عضویت در حزب استعفا داد. این استعفا نخستین نشانه های تغییر را در حزبی که از بدو تاسیس هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان به دیده سوءظن در آن نگریسته اند نشان داده است.

حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران زمانی گفته بود که اگر به حزب بازگردد کرباسچی را برکنار می کند اخباری مبنی بر کناره گیری محمد عطریانفر هم منتشر شده بود اما کارگزاران هیچگاه در نهایت دچار افتراق نشد. حالا ریاست لاریجانی بر مجلس دهم ازمون جدید اعضای کارگزاران است.

عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی گفته است که از ریاست عارف حمایت می کند. کارگزاران سازندگی وانمود می کنند که در رقابت میان لاریجانی و عارف به رای شورای هماهنگی گردن می گذارند در عین حال اطرافیان عارف برخی از اعضای حزب کارگزاران از جمله اسحاق جهانگیری را متهم کرده اند که در این رقابت جانب لاریجانی را گرفته اند. اطرافیان هاشمی به نعل و به میخ میزنند اما از سوی دیگر این نگاه حاصل نزدیک به 4 دهه سیاست ورزی های شخص هاشمی رفسنجانی است.

سیاستمداری که تلاش می کند روابط نزدیک خود را با همه جناح ها حفظ کند. در بازی قدرت این کار معنای دیگری دارد. خصوصیتی که اصولگرایان را از هاشمی دلسرد کرد حالا به مرور اصلاح طلبان را نیز متوجه خوی کاسب کارانه کارگزارانی ها می کند. آنها متعهندند که از عارف حمایت کنند اما نیم نگاهی هم به سوی پیروز میدان دارند.


حسین-مرعشیحسین مرعشی یکی از محکومان فتنه ی ۸۸ ؛ در رابطه با اعضای اصلی موسسه ی پر حاشیه ی مولی الموحدین اسامی زیادی را نام برد که تعداد زیادی از آنان به تنهای مسئول و مدیر عامل تعداد فراوانی شرکت هستند.
حسین مرعشی در این گفتگو از آقای مراد علیزاده، آقای کریمی استاندار اسبق کرمان ، آقای عرب‌نژاد مدیر عامل ماهان ؛ آقای دکتر فدایی رئیس دانشگاه شهید باهنر کرمان، آقای غضنفری، آقای پهلوان‌زاده، آقای کریمی، آقای شه‌بخش و مرحوم سجادی که مدیرعامل کرمان خودرو بوده اند نام برده است. ۱۰ عضو هیئت امنای این موسسه که با بودجه بیت المال تاسیس و سپس در اقدامی سوال برانگیز خصوصی شده، به عنوان مدیرعامل، رئیس و نایب رئیس هیئت مدیره، عضو هیئت مدیره و بازرس و… در موسسات و شرکت‌های تجاری و بازرگانی دیگری فعالیت می‌کنند که درآمد حاصل از عضویت در این تعداد موسسه و شرکت و بنگاه تجاری و اقتصادی، به راحتی قابل احصاء نیست.بعنوان مثال تنها یک عضو این موسسه در ۲۳ شرکت با سمت های مختلف حضور دارد و نگاهی به جدولی که سمت های مختلف ۱۰ عضو این هیئت مدیره را توضیح می دهد، خود بیانگر حقایقی است.قرار گرفتن این موسسه تحت پوشش خیریه برای استفاده از اعتماد مردم در جذب سرمایه‌های ایشان و فرار از مالیات تخصیص یافته به بیش از هزار میلیارد تومان سرمایه‌ی موجود در موسسات وابسته به خیریه، و عدم شفاف‌سازی در این خصوص که سرمایه‌های میلیاردی خیریه در کدام پروژه‌ی خیریه مصرف شده‌اند و به دست کدام نیازمندی رسیده‌اند، نیز قابل تامل است.  

جدای از درآمد، هر یک از این موسسات به بهانه‌های مختلف به اعضای خود هدایا و پاداش‌هایی علاوه بر مقرری‌شان می‌پردازند، که برای نمونه پاداش و عیدی در یکی از موسسات وابسته به این خیریه، که علی‌الظاهر خدمات عمومی ارائه می‌دهد، برای یک مورد، مبالغی بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان را شامل می‌شود.بر اساس اطلاع خبرنگار ما موسسه خیریه مولی الموحدین در سال ۱۳۶۶ به شماره ۶۸ در اداره ثبت کرمان به ثبت رسید.اعضای هیات موسس این موسسه مرکب از امام جمعه وقت کرمان و سیدحسین مرعشی بعنوان استاندار وقت کرمان بودند.با پایان یافتن دولت اصلاحات، هیئت امنای این موسسه، با تغییر ماده ۱۳ اساس نامه و رای به حذف استاندار، امام جمعه و سایر شخصیت‌های حقوقی آن، این موسسه در ابتدا خصوص و بعدا حتی موروثی کردند.این موسسه در حال حاضر یک بنگاه بزرگ اقتصادی است که در پروژه‌های مختلفی سرمایه گذاری می‌کند. ایجاد منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید، منطقه ویژه اقتصادی سیرجان، هواپیمایی ماهان ایر، کارخانجات مدرن قطعات خودرو، احداث فرودگاه، ایجاد هتل‌ها و مراکز خدماتی، رفاهی و ورزشی از جمله سرمایه گذاری‌های موسسه خیریه مولی الموحدین کرمان است.
در حال حاضر صدردصد سهام ماهان ایر و ۵۰ درصد سهام کرمان خودرو در کنترل این مجموعه است.در این میان، حضور هر یک از اعضای هیئت امنای این خیریه در موسسات و شرکت‌های دیگر، سوالات فراوانی را در ذهن به وجود می‌‌آورد.البته اکنون تعداد این شرکت ها و عضویت افراد در دیگر شرکت ها بیشتر شده است.  
 
 
 
******
 

 

******

چکیده افشاگری درباره رانتخواری و پرونده فساد کرباسچی :

ماجرای کارخانه ای که به همسر کرباسچی رسید چیست ؟

از سال ۷۹ تا ۸۳، ۲۸۰ واحد تولیدی گرفتار بحران مالی شده اند. این اتفاق به دلیل واگذاری ۲۵۰ واحد تولیدی بدون درنظر گرفتن صلاحیت های لازم و تنها با سیاسی کاری مسئولان در دوره های سازندگی و اصلاحات به جمعی از مدیران آن دوره ها بوده است،در صورتی که این واگذاری ها می‌بایست با تعیین شرایط خاص واگذاری ها مطابق اصل ۴۴ قانون اساسی صورت می‌گرفت.

یکی از مهمترین این واگذاری ها به واگذاری کارخانه “رشت الکتریک” به همسر کرباسچی شهردار اسبق تهران مربوط است.

این کارخانه که تولید کننده کلید و پریز برق بوده و ۴ کارخانه در رشت، شهرک صنعتی، جاده سنگر و کنف باف داشته است، پس از واگذاری به بخش خصوصی در سال ۸۲، تعطیل شده است.

کارخانه الکتریک ایران در رشت متعلق به سازمان بازنشستگیکشوری بود که توسط سازمان صنایع ملی ایران به وکالت از آن سازمان در ۷ مهر ماه ۱۳۸۲ به ۴ خانم به نام‌های «ج» فرزند غلامحسین، «ع» فرزند غلامعلی، «ش» فرزند هادی و «ص» فرزند مهدی که (همسران خانه دار سران و اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی و از وابستگان مسئولان دولتی در دولتهای گذشته بودند) به مبلغ ۱۸٫۶ میلیارد ریال با اقساط ۵ ساله و با احتساب سود آن ۲۱ میلیارد و ۵۰۱ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال فروخته شد.

کارخانه رشت الکتریک با ۵۴۰ کارگر یکی از بزرگترین تولیدکنندگان کلید و پریز برق در کشور بود که در راستای اصل ۴۴ به بخش خصوصی و به ۴ نفر از همسران اعضای ارشد حزب کارگزاران و مسئولان دولت های قبل که البته هیچ سررشته ای در بخش صنعت نداشتند، واگذار شد.

دولتمردان اصلاحات؛کارخانه را به معادل ۱۸٫۶ میلیارد ریال با اقساط ۵ ساله به صاحبان جدید فروختند تا گامی باشد درجهت کاهش تصدیگری دولت در اقتصاد،اما همین واگذاری جز تعطیلی این کارخانه حاصلی نداشت که همسر کرباسچی با تعطیل کردن این کارخانه،باعث بیکاری ۵۴۰ کارگر این کارخانه شد

کرباسچی که صاحب یکی از بزرگ ترین پرونده های فساد اقتصادی ایران است این روزها اسمش نقل مجالس شده است، مجالسی که برای انتخابات پیش رو اصلاح طلبان برنامه ریزی می کنند.

غلامحسین کرباسچی که این روزها فعالیت های زیادی برای انتخابات انجام می دهد تا قبل از انتخابات بارها از واژه اصلاح طلبی استفاده کرده و خود را در برنامه ریزی های اصلاح طلبان دخیل می دانست اما با نزدیک شدن به انتخابات فعالیت ‌های آنها نشان داد که کارگزاران سازندگی که چندان علاقه‌ ای به بازیگر بودن در انتخابات مجلس ندارند و به دنبال کارگردانی این صحنه سیاسی هستند تا آنجا که خبرها از بسته شدن لیست نهایی اصلاح طلبان به دست کرباسچی حکایت دارد.

در حالی که اصلاح طلبان و تریبون های زنجیره ای آن ها در دو سال گذشته به صورت روزانه بحث مفاسد اقتصادی را علم  و فریاد مبارزه با مفاسد اقتصادی سر می دهند حالا لیست انتخاباتی آنها برای مجلس دهم در دست بنیانگذار فساد اقتصادی در کشور قرار گرفته است.

 

کرباسچی متهم اصلی یکی از بزرگ ترین پرونده های اقتصادی ایران است

شاید کمتر کسی وجود داشته باشد که با چنین پیشینه اقتصادی به فعالیت سیاسی خود ادامه دهد و اظهارات ساختار شکنانه داشته باشد، حضوری که احتمالا از اعتماد به نفس بالای کرباسچی حکایت دارد.

سوالی که اینجا باید مورد تامل قرار گیرد این است که چرا رسانه های اصلاح طلب تاکنون به پرونده فساد اقتصادی شهردار سابق تهران نپرداخته اند؟

آیا اگر شخص دیگری از یک حزب دیگر چنین تخلفاتی را مرتکب می شد! رسانه های اصلاحات به وی اجازه اظهار نظر در حوزه سیاست می دادند؟

غلامحسین کرباسچی در سال 1377 محاکمه شد و در حکم اولیه به 5 سال حبس قطعی، 60 ضربه شلاق تعلیقی، یک‌صد میلیون تومان جزای نقدی، استرداد وجه نقد به مبلغ 17 میلیارد و 600 میلیون ریال و 20 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.

در قرائت گردش کار پرونده که توسط منشی دادگاه قرائت شد، غلامحسین کرباسچی شهردار معلق تهران متهم به مشارکت در اختلاس 14 میلیارد 530 میلیون شد. همچنین شهرداری تهران در قالب کمیسیون‌های واهی با اخذ مبالغ هنگفت مجوز صادر می‌کرده و این اقدام معضلات زیادی را در ابعاد شهری و ابعادی که در آینده ظهور بیشتری پیدا خواهد کرد، ایجاد کرده است. در نهایت در حکم قطعی دادگاه کرباسچی به دو سال حبس، 10 سال انفصال از خدمات دولتی و یک میلیارد و 600 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

در همان زمان، روزنامه‌های دوم خردادی به حمایت تام از کرباسچی پرداختند و با فرافکنی و هیاهوی رسانه‌ای، او را «شهردار فداکار، دلسوز و توانای تهران، دارای کارنامه‌ای درخشان و افتخارآمیز، چهره‌ای ملی و باشخصیت، نماد سازندگی و ...» خواندند، درصورتی‌که فساد وی به همگان ثابت‌شده بود.

جالب انجا بود که کرباسچی در حالی درگیر پرونده اقتصادی بود که از سوی رسانه همشهری که وابسته به وی بود از مدیر خود دفاع کرده و از وی به عنوان مدیر لایق نام می برد.

هاشمی رفسنجانی در دفاع از کرباسچی می‌گوید: «این‌قدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید. وقتی‌که ما یک سدی را می‌سازیم و مثلاً ده میلیارد خرج می‌کنیم، ممکن است از قبل آن، پانصد میلیون هم اختلاس شود، اما این سد برای کشور می‌ماند و هیچ‌کس نمی‌تواند از این سد اختلاس یا دزدی کند.»

یا جلایی پور در حمایت از کرباسچی و توجیه رشوه گرفتن وی می‌نویسد: «طبق ادعای دادگاه با وساطت کرباسچی مبلغ 260 میلیون تومان توسط برج‌سازان، در برابر امتیازاتی که برج‌سازان از شهردار گرفته‌اند، به ستاد انتخاباتی آقای خاتمی کمک مالی شده است. در واکنش به این اتهام به صراحت می‌توان گفت که این کمک مالی رشوه نبوده، بلکه هزینه‌ای برای بهبود توسعه‌نیافتگی سیاسی کشور بوده است.»

آیت‌الله یزدی، رئیس وقت قوه قضائیه، در این خصوص می‌نویسد: « فقط همین یک پرونده بود که بیش از همه بر دوش قوه قضائیه فشار آوردند و از همه ابزارها برای منحرف کردن دستگاه قضا کشور گفتند و نوشتند و عمل کردند و افکار عمومی را درگیر نمودند.»(ناگفته‌هایی از پرونده غلامحسین کرباسچی / ص۱۰)

 

ساخت مجسمه هاشمی رفسنجانی در دوران کرباسچی

با بررسی تاریخ و انچه که رسانه های کشور مدعی ان هستند، کرباسچی را می توان از نزدیک ترین یاران هاشمی رفسنجانی دانست.

کرباسچی از اولین و نزدیک ترین نیروها به هاشمی رفسنجانی است که در سال ۷۴ با عنوان کارگزاران سازندگی فعالیت سیاسی خود را به صورت جدی تر ادامه داند.

کرباسچی در سال ۷۴ که شهرداری تهران را بر عهده داشت، اقدام به ساخت مجسمه ای از حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی کرد. این مجسمه امروز در موزه هاشمی رفسنجانی در رفسنجان نگهداری می شود.

دیدگاه کرباسچی در خصوص مدیریت بر کشور

زمانیکه کرباسچی در دهه ۷۰ شهردار تهران بود می‌گفت باید تهران از نظر مدرن بودن تبدیل به شهری بشود که هر کس زیر ۵۰۰ هزارتومان درآمد دارد تهران را ترک کند چون نمی‌تواند هزینه‌های چنین شهری را پرداخت کند. این نوع تفکر ناشی از یک عقل ابزاری است که فقط دغدغه فنی دارد و مسایل فرافنی و فراتکنیکی مثل دغدغه عدالت در آن راهی ندارد. سخن کرباسچی از آن جهت اهمیت دارد که وی یکی از نزدیکان آقای هاشمی است که در حزب کارگزارن نقش اصلی در اجرای منویات آقای هاشمی داشت.

 

دروغ گو خواندن ملت توسط کرباسچی

غلامحسین کرباسجی خرداد ۹۳ در نشستی که با عنوان “حماسه‌های ملی خردادکه در گرگان برگزار شد،  به ثبت نام مرحله دوم یارانه ها در کشور اشاره کرد و بیان داشت: با توجه به اینکه ما دارای یک کشور اسلامی هستیم و باید راستگویی را در جامعه رواج دهیم اما متاسفانه جامعه را به سمتی پیش برده‌اند که مردم به خاطر مسائل اقتصادی دروغ بزرگ را به دولت می‌گویند.

وی اضافه کرد: در این ثبت‌نام اعلام شده بود که ۶۰ درصد مردم ایران بی‌خانه هستند و آیا این واقعا واقعیت دارد و این به‌عنوان یک دروغ ملی محسوب می‌شود چرا که ما در حال حاضر ۲۱ میلیون خانوار در کشور داریم که این کشور نیز دارای ۲۰ میلیون واحد مسکونی نیز است.

اکنون کرباسچی با آن پرونده قطور فساد اقتصادی وکارنامه سیاه، پا به میدان گذاشته تا پدر خوانده جریان اصلاح طلب شود و اعضای لیست این جبهه را تعیین و تایید کند.

 باید دید چه چیز موجب شده تا اصلاح طلبان دست به دامن یک مفسد اقتصادی شده و وی را همه کاره خود قرار دهند؟ ورود افرادی که مشکلات اقتصادی فراوان در پرونده خود داشتند به عنوان مهره تایید کننده لیست کاندیدای مردم چه دلیلی دارد؟

 

چکیده افشاگری درباره پرونده فساد کرباسچی :

دستگیری <ح-الف> توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران شاید مهمترین خبر در حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد. در کنار سوابق قبلی این فرد که خود در پرونده اختلاس 123 میلیاردی متهم ردیف سوم بود و به‌همراه برادرش به 24 سال زندان محکوم شد، ارتباط او با برخی سیاسیون و فعالیت در حوزه‌هایی چون عتیقه، برج‌سازی، ارز و صرافی و واردات بسیار پررنگ است. در خبرها به صراحت از دوستی و ارتباطات نزدیک این فرد با <غلامحسین کرباسچی> سخن به میان آمد و این هم بهانه‌ای شد تا ما مروری دوباره داشته باشیم بر پرونده جرایم شهردار اسبق تهران. در سال‌های 1376-1374 پرونده شهرداری تهران، مهمترین پرونده مفاسد اقتصادی بود. در این پرونده حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی به فرماندهی سردار محمدرضا نقدی، به عنوان ضابط مسئول دستگیری ، بازجویی و کار کارشناسی با متهمان که شهرداران مناطق تهران ومعاونان غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران را بر عهده داشت. پس از روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی،‌کرباسچی که حمایت گسترده دولت و بویژه وزیر کشور وقت عبدالله نوری را پشت سرش داشت،‌در روزنامه‌‌های زنجیره‌ای موجی از اتهامات را روانه ضابطین پرونده کرد. در پی این اتهامات گسترده، سردار نقدی، در جلسه کمیسیون شوراهای مجلس پنجم حاضر شد و در بحث مبسوطی به ارائه آنچه در پرونده شهردار تهران گذشته، پرداخت و سپس به سؤالات نمایندگان از جمله فائزه هاشمی پاسخ داد. متن این نشست برای اولین بار از سوی «رمزعبور» منتشر می‌شود. مقدمه ابتدای متن در جزوه‌ای که در سال 1377 با عنوان « ماجرای پرونده شهرداری تهران چیست؟» از سوی جمعی از نمایندگان مجلس منتشر شده بود. قابل ذکر است که ارقام مطرح شده در این گزارش به احتساب تورم کنونی حدود 8 برابر شده است. لازم به تاکید است این احتمال وجود دارد که برخی از احکام اعلام شده در گزارش رئیس وقت حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در مراحل بعدی دادرسی و تجدید نظر تغییراتی کرده باشد.
درآمد حاصل از این سوءاستفاده های اقتصادی محرک اصلی بزرگترین چالش سیاسی کشور با نام فتنه ۸۸ بود و تمام ثروت و قدرت جریان منحرف از انقلاب برای ضربه زدن به نظام متمرکز شد تا جایی که شاهدان عینی از توزیع پول میان اراذل و اوباش توسط آقازاده سوار بر خودرویی با شیشه‌های دودی سخن می‌گویند.
 
 ******

--------------------------------------

 

خبر مرتبط

 

فعالیت های اقتصادی آیت الله نورمفیدی و افراد منتسب +جزئیات اسناد

در استانداری گلستان چه می گذرد ؟ بخش اول

در استانداری گلستان چه می گذرد ؟ بخش دوم

/هاشم مهیمنی استاندار اصلاح طلب وقت گلستان، مرد سایه در قرارداد ننگین اسکله بندرترکمن "بخش اول و دوم

سرنوشت نامعلوم و نگران کننده 3200 تن گندم غیر قابل مصرف انسانی سیلوی کارخانه آرد تلور غرب گلستان+سند

مصاحبه مهم و اختصاصی عدالت خواهان گلستان با آیت ا.. قدمی

حقوقی چندمیلیونی و محکومیت قضایی مسئول ستاد انتخاباتی عارف/اگر ما با سرمایه‌داران همانند منافقین برخورد می‌كردیم اوضاع كشور به این صورت در نمی‌آمد/این مرفهین بی درد و چپاولگران را بهتر بشناسیم +تصویر و اسناد