به گزارش پایگاه عدالت خواهان" توسلیان فعال فرهنگی و سیاسی و اجتماعی گلستان با ارسال یاداشتی به این پایگاه نوشت :در مسیر منزل تا کتابخانه رادیو گوش می کردم. موضوعِ "حیا " را با شنوندگان درمیان گذاشته، مجری و شنوندگان و کارشناسان درباره آن حرف می زدند. هرکسی بر اساس معلومات و زاویه نگاه خود درباره "حیا" حرف می زد. حجاب، ادب، پاکی و درستی و مصادیقی از این دست درباره "حیا" گفته می شد.
خودم اما حینِ گوش دادن به این برنامه یاد کلیپی افتادم که در فضای مجازی منتشر شده بود: دو جوانکِ پرهیجان و جسور در خیابانها و پارکهای شهری ( در اروپا) اقدام می کنند به برهنه کردنِ خانمهایی که کُلّ بدنشان غیر از بخش بسیار کوچکی از پایین تنه و بالاتنه را با البسه ای به قاعده چند سانتی متر مربع ( و نه حتی دسی متر مربع) پوشانده اند. یکی فیلم می گیرد و یکی اقدام به برهنه کردنِ همان چند سانتی متر پارچه می کند و الفرار...!
جنبه کُمیکِ قضیه به کنار، واکنش خانمها به جداشدنِ همان مقدار ناچیزِ البسه از بدنشان نکته ی جالبی را نشان می داد. آنها احساس شرمِ واضحی داشتند و قبل از اینکه بخواهند بفهمند چه شد و که بود که این کار را کرد، خیلی سریع و به عنوان اولین واکنش ، اقدام به پوشاندنِ همان قسمتِ برهنه شده می کردند. این یعنی اینکه همان اندک قسمتِ پوشانده را مرزِ حیای خود می دانند و برهنه ماندنِ باقی قسمتهای بدن که بیش از 95 درصدِ بدن را شامل می شود با آن کنار آمده اند. مع الوصف از آن خانمهای اذیت شده توسط آن دو جوانِ بازیگوش اگر سوال شود درباره حیا، یحتمل خود را بسیار با حجب و حیا می دانند و برای اثبات مدعایشان ما را ارجاع خواهند داد به وضعیت اختلاط و برهنگی های محض و بووووووووووووووووق در سواحل و تفرجگاههایشان.
از این طرف، چه در حدیث و رفتار ائمه ، چه در سلوک اجتماعی علیا مخدرات (بانوان اهل بیت علیهم السلام)، چه در فرهنگِ ریشه دار ایرانی - اسلامی و چه در حالات و رفتار علما و دانشمندان ، نوع دیگر وَ حد و مرزی دیگر و اصلا عالَم دیگری از حیا را شاهد هستیم.
به عنوان مثال، یادم می آید در قم پای درسِ اخلاق آیت الله اشتهاردی (ره) نشسته بودم و ایشان از استاد خود مثال می زد که سرزده به منزلِ استادش رفته بود، وقتی وارد منزل شد مشاهده کرد که استادش تک و تنها در منزل نشسته و پایش را دراز هم نکرده و خیلی باصطلاح جمع و جور و مودب نشسته است. آیت الله اشتهاردی می گوید: به استادم عرض کردم حالا که کسی نیست چرا به خودتان سخت گرفته اید و پایتان را دراز نمی کنید؟ در جواب و با لحنی توام با تعجب و کنایه گفت: کسی نیست؟ خودم که هستم. یعنی فهمیدم او برای نفسِ خود کرامتی قائل است و در برابر کرامت انسانی خویش حیا کرده و پایش را دراز نمی کند.
در احوال بسیاری از علمای ربانیِ دیگر آمده که هیچگاه در اتاقی که در آن اتاق قرآن وجود داشته پای خود را دراز نمی کردند ، چه برسد به آنکه بخواهند در آن اتاق بخوابند.
در روايت ها آمده است که مردي نابينا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علي(ع) شد. پيامبر(ص) مشاهده کردند که حضرت زهرا(س) برخاست، فرمودند: « دخترم! اين مرد نابيناست.» فاطمه زهرا جواب داد: « اگر او مرا نميبيند، من که او را ميبینم. و او بو را استشمام ميکند!» رسول خدا پس از شنيدن سخنان دخترش فرمود: «شهادت ميدهم که تو پاره تن من هستي.» (مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۸۹ )
پوشش امروزه زنهای افغان را که نگاه می کنیم قدری یادِ پوششهای دهه های نه چندان دورِ ایران می افتیم. استفاده از بُرقَع میراثی است که در تکه جدا افتاده ی ایران ( افغانستان) هنوز پابرجاست.
پُرواضح است که این مثالها برای آن نیست که بگوییم هر کس این گونه نیست بی حیاست ولیکن عیاری دیگری از حیا را دارد نشان می دهد.
وضعیتِ فعلی جامعه ایرانی اما وضعیتِ عبرت انگیزی در باب حیا دارد. آن قدری که "حیا" در جامعه ایرانیِ بعد از انقلاب موضوعیت دارد "حجاب" ندارد. تصاویر کوچه و بازار و یا حتی فیلم و سریالهای سالِ 60 را با سال 70، سال 70 را با سال 80، سال 80 را با 90 و 90 را با امسال مقایسه کنید! به آسانی درخواهید یافت که آن چه را که طراحان ناتوی فرهنگی علیه فرهنگِ زنانِ ایرانی نشانه گرفته، "حیا" بوده و نه حجاب. این طرح آن گونه است که از هر زن و دختر ایرانی به هر مقدار که بتواند و از هر نسل به نسلی دیگر حیا را کم کند.
به کَرّات زنی حدودا پنجاه ساله را دیده ایم که با مانتوی بلند و روسری که بخشی از گردنش را نمی پوشاند در خیابان راه می رود و نگاهش طوری است که از وضعیتی که دارد از درون راضی نیست و احساس شرم و نوعی بی پناهی در انظار در هیبتش موج می زند. این حالت دارد فریاد می زند که این زن تا همین چند وقت پیش چادری بوده است. زنانِ مانتوییِ جوانتری را می توان مشاهده کرد که هنگام راه رفتن دائما در حال نگاه داشتن و پوشاندنِ قسمت جلوی مانتوی خود هستند که لبه آن به هر دلیل برنگرد تا رانهایشان هویدا گردد یا اینکه با قدم زدنهای پیوسته و سریع، حجم و ابعاد پاهاشان نمایان نشود. این وضعیت به ما می گوید این خانم تا قبل از این، مانتوی بلندتر و احتمالا گشادتر می پوشیده اند و گرنه چه اصراری است که دائما دستان خود را در حال نگه داشتن گوشه های پایین مانتوشان نگه دارند. بخش اعظمی از خانمهایی که امروزه در معابر عمومی در حال تردد هستند ، همان مقدار کمی از موی خود را که با شال یا روسری پوشانده اند، همان اندازه را وظیفه خود برای حجاب می دانند. اگر به آنها بگویید شما مجازید روسری و یا شال را کلا از روی سرتان بردارید حاضر به این کار نخواهند بود، چون که در این لحظه برداشتنِ همان مقدار شال و روسری را مصداق بی حیایی می دانند.
حد و اندازه روگرفتن، رواج چادرهای آستین دار ( و مشهور به چادر دانشجویی و یا چادر ملی )مانتوهای رنگی، تنگ ، چسبان و بدن نما زیرِ چادر، استفاده از شلوار جین ، روسری ها و شالهای رنگاوارنگ و اخیرا ساپورتهای چسبان هم می تواند شیبی باشد که برای ناخنک زدن و بلکه غارتِ حیای چادریها تحلیل کرد.
از علتهای اصلیِ ضریب نفوذ بالای کم حیایی را باید در متن خانواده جست و جو کرد. زمانی بود دخترِ بزرگ منزل حتی حیا می کرد جلوی پدر خانواده با تی شرت و یا بلوز آستین کوتاه ظاهر شود، شلوار و دامنِ توأمان و یا دامن بلند جزو ضروریات پوشش دختر جلوی چشمان پدر و برادران بود، اما امروزه وقتی همه اعضای خانواده، از پدر گرفته تا مادر و برادر و نوه و پدربزرگ، همه و همه می نشینیم جلوی ماهواره و پوششهای آن مدلی را می بینیم و بر روی شهوتِ همه اعضای خانواده بنزین می ریزیم و بدتر از آن ، روابطِ ناسالم و بلکه نامشروع را قبح زدایی میکنیم ، نتیجه آن می شود که خیانت به شوهر، حقِّ دوستیابی تلقی می شود و هرگونه رابطه بی ضابطه دختر و پسر نامحرم ، حق آنها و آزادی آنها ارزیابی می گردد. همین گونه و با همین سرعت اگر اوضاع پیش برود ، رفتار قوم لوط هم قابل پذیرش شده ، در کنار خانه ها و زندگی های مجردی که هر روز زیادتر می شوند شاهد بووووووووووق...!!
ملاحظات:
1- در گفتار بالا، این طور تلقی نشود که کُلّ غرب، بی حیا و کل بلاد مسلمین را با حجب و حیا دانسته ایم. فرصت و مجال کافی نبود تا منظور از حیا به تفصیل بیان گردد. چه بسیار زنان غربی که موی سرشان کاملا برهنه است ولی پوشش و لباسی که انتخاب کرده اند گویای حیای ذاتی شان است. این زنان مخاطبشان را وادار به احترام به خود می کنند.
2- اگر در بخشی از مصادیقِ کم حیایی در جامعه و قشر باحجاب متوقف شدیم دلیل بر ضعف عاملِ انسانیِ محجبه نیست، غرض، نشان دادنِ عظمت هجمه ای است که علیه عنصر حیا در جامعه ایران انقلابی به راه انداخته اند. جنگ احزابی است واقعا علیه فرهنگ ایرانی – اسلامیِ ایرانِ انقلابی.
3- مثالهایی را که درباره حد اعلای حیا گفته شد می تواند از سوی برخی اسباب استهزاء و خندیدنهای تمسخرآمیز قرار گیرد. به اصطلاح، این گونه مثالها و حرف زدنها، جِک خورش مَلَس است. همین استهزاء می تواند خاستگاهش اندوخته کمِ حیا باشد در بین استهزاکنندگان.
4- اگر ذره ای و یا حتی کمتر از ذره ای خاطرِ کسی از بانوان مکرمه بازدید کننده از این مطلب مکدر شده باشد، ضمن عذرخواهی ، با جان و دل پذیرای نقدشان خواهیم بود.