چاپ صفحه

بیانات رهبر انقلاب درباره عدالت+لینک دانلود جزوه

 

فهرست:

 

مفهوم عدالت

 

جایگاه عدالت

 

دشواری عدالت طلبی

 

عدالت در سیره پیامبر(ص)

 

عدالت در سیره امیرالمومنین(ع)

 

عدالت در سیره حضرت فاطمه(س)

 

عدالت در سیره امام خمینی(ره)

 

مبارزه با فقر و فساد و تبعیض

 

عدالت محوری و ظلم ستیزی در قوه قضائیه

 

پرهیز از تبعیض در اجرای قانون

 

شاخص های بی عدالتی

 

آثار بی عدالتی

 

نفوذ افراد ناصالح

 

نتیجه و ثمره عدالت

 

تامین امنیت سرمایه دارن

 

نارسایی های اجرای سالم عدالت

 

تبلیغات ناسالم پیرامون مساله عدالت

 

جوسازی علیه اجرای عدالت

 

 

 

مفهوم عدالت:

 

عدالت اجتماعی, بدین معنی است که فاصله‌ی ژرف میان طبقات و برخورداری‌های نابحق و محرومیت ها از میان برود و مستضعفان و پابرهنگان که همواره مطمئن ترین و وفادارترین مدافعان انقلابند، احساس و مشاهده کنند که به سمت رفع محرومیت، حرکتی جدی و صادقانه انجام می‌گیرد. با قوانین لازم و تامین امنیت قضایی در زندگی مردم جمع شوند. همه کس احساس کند که در برابر ظلم و تعدی می تواند به ملجأ مطمئن پناه برد، و همه کس بداند که با کار و تلاش خود نخواهد توانست زندگی مطلوبی فراهم آورد.{ 23/4/68 قاموس عدالت ص 28}

 

 مبارزه با فقر، غیر از تامین عدالت اجتماعی است. نباید این دو یکسان تلقی  کرد. عدالت اجتماعی یعنی استقرار عدل در جامعه و از بین رفتن هرگونه تبعیض ، یک ارزش بالاتر و یک مسأله دیگر است.{ 9/11/68 قاموس عدالت ص 28}

 

 در بنای یک جامعه عدالت از همه چیز مهم تر است. عدالت، به معنای عدم تبعیض در حقوق و حدود و احکام است. عدالت، یعنی کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت، یعنی اینکه برنامه ها و حرکت کلی کشور در جهت تامین زندگی مستضعفان باشد. عدالت، به معنای این است که کسانی که زیر سایه سنگین نظام طاغوتی، از حقوق خود محروم ماندند، به حقوقشان برسند. عدالت، یعنی اینکه عده‌ای خاص برای خودشان حق ویزه‌ای قائل نباشند. عدالت، یعنی اینکه حقوق انسانی و اجتماعی و عمومی و حدود الهی، یکسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوی کسانی که با تکیه بر فریب و زور و یا بر اساس کارهای ناصحیح و مبتنی بر عقل‌های مادی و منحرف از معنویت، توانستند به چیزهایی که حق آنها نبوده است، دست پیدا کنند، گرفته شود تا فرصتی برای ادامه‌ی کار پیدا نکنند، عدالت اجتماعی تحقق پیدا کرده است. {22/12/68 قاموس عدالت ص 29}

 

 هدف زیاد داشتن نیست هدف عدل است. {17/10/71}

 

 اين انقلاب بر پايه اصول مستحكمي بنا شد؛ هم اجراي عدالت را مورد نظر قرار داد، هم آزادي و استقلال را - كه براي ملتها از مهمترين ارزشهاست - مورد توجّه قرار داد، هم معنويت و اخلاق را. اين انقلاب، تركيبي از عدالتخواهي و آزاديخواهي و مردم سالاري و معنويت و اخلاق است؛ منتها اين عدالت را نبايد با آن عدالت ادّعايي و موهومي كه كمونيستها در شوروي سابق يا در كشورهاي اقمار خود شعارش را مي دادند، اشتباه كرد؛ اين عدالت اسلامي است با تعريف خاص خود. همچنين آزادي در نظام جمهوري اسلامي را با آزادي غربي - كه به معناي مهارگسيختگي صاحبان قدرت و سرمايه و همچنين به معناي بي بندوباري انسانها در هر گونه رفتار و عمل است - نبايد اشتباه كرد. اين آزادي اسلامي است؛ هم آزادي اجتماعي است، هم آزادي معنوي است و هم آزادي فردي با قيد اسلامي و با فهم و هدايت و تعريف اسلام است. اين معنويت و اخلاقي را هم كه جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي جزو اصول خود قرار داده است، نبايد با دينداريهاي متحجّر، بي منطق و ايستا در بسياري از جوامع اشتباه كرد. آن دينداريها، به ظاهر و در زبان ديندار، اما با ايستايي و تحجّر و عدم فهم مسير سعادت براي جامعه و انسان همراه است. اين پسوند اسلامي بعد از عدالت و آزادي و معنويت، بسيار پُرمعناست و بايد به آن توجّه كرد. {14/03/1381}

 

 بعضی میخواهند با عنوان تندروی عدالت را متهم و محکوم کنند. عدالت، تند روی نیست؛ حق گرایی است؛ توجه به حقوق آحاد مردم است؛ جلوگیری از ویژه خواری است؛ جلوگیری از تجاوز و تعدی به حقوق مظلومان است. در یک کشور کسان زیادی پیدا می‌شوند که اگر دستگاه مسئول قانونی به مدد آن‌ها نشتابد، در امواج درگیر های گوناگون لگد مال می‌شوند. وظیفه‌ی دولتِ عدالتمدار، توجه ویزه یه قشر محرومین است. عدالت را نباید تند روی و مخالفت با شیوه‌های علمی دانست. با استفاده از همه‌ی شیوه های عادلانه و با تدبیر میتوان عدالت را در جامعه مستقر کرد. {21/5/84}

 

 آنهایی که میگویند عدالت توزیع فقر است, مغز و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم میشود ثروت باشد. دنبال تولید ثروت رفتن بدون نگاه به عدالت همان چیزی می شود که امروز در کشورهای سرمایه داری مشاهده می‌کنیم!

 

بنابراین، اینکه ما بگوییم عدالت را مطرح نکنید، تولید ثروت را مطرح کنید؛ بهانه را هم این بیاوریم که بعد از تولید ثروت سراغ عدالت می‌رویم! این نمی‌شود. عدالت یعنی امکاناتی که در کشور هست عادلانه و عاقلانه تقسیم کنیم-نه عادلانه بی حساب و کتاب- و سعی کنیم همین امکانات را بیشتر کنیم تا به همه بیشتر برسد. این وظیفه از وظایف دولت اسلامی بود که شما{دولت نهم} شعارش را دادید؛ خیلی خوب هم کردید؛ دنبالش هم باشید؛ متعهد هم باشید؛ و این اساس کار شماست.{8/6/84}

 

 

 

جایگاه عدالت:

 

اولین ارزش در نظام ما از لحاظ عملی، باید تامین عدالت اجتماعی باشد. این مهم باید در تمام برنامه ریزی‌ها و عمل‌ها و امثال آن مورد توجه قرار گیرد.{9/11/68}

 

اوّلين كارنظام اسلامی اجراي قسط و عدل است. قسط و عدل، واجبترين كارهاست. ما رفاه را هم براي قسط و عدل مي خواهيم. كارهاي گوناگون - مبارزه، جنگ، سازندگي، توسعه - را براي قسط و عدل مي خواهيم؛ براي اين كه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خيرات جامعه استفاده كنند و عدّه اي محروم و مظلوم واقع نشوند. در محيط قسط و عدل است كه انسانها مي توانند رشد كنند، به مقامات عالي بشري برسند و كمال انساني خودشان را به دست آورند. { 25/04/1376}

 

 

 

آنچه من به برنامه ریزان و مسئولین دولتی مؤکداً سفارش می‌کنم این است که در این برنامه توجه کنند که هدف اصلی، کمک به طبقات محروم جامعه باشد. این چیزی است که ما را به عدالت اجتماعی نزدیک می‌کند. هدف اصلی در کشور ما و در نظام جمهوری اسلامی، عبلرت از تامین عدالت است؛ و رونق اقتصادی و تلاش سازندگی, مقدمه آن است.{1/1/72 قاموس عدالت ص 65}

 

 عدالت اجتماعي، جزو شعارهاي اصلي است؛ نمي شود اين را در درجه دوم قرار داد و به حاشيه راند. مگر مي‌شود؟!{14/03/1378}

 

جمهوري اسلامي ايران نبايد فرياد عدالتخواهي و معنويت طلبي خود را از دست بدهد.{20/08/1380}

 

 امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل كشور مسئله ي عدالت است.{06/08/1381}

 

 قوه‏ى قضائيه يكى از آن مراكزى است كه مردم بشدت براى استقرار عدالت به آن چشم دارند. آنچه انجام گرفته است، ارزشمند - برنامه‏هايى كه بيان شده است؛ و امروز هم فرمودند - و باارزش است؛ اما اينها بايد در مقام عمل خودش را نشان بدهد؛ بايد خروجى و نتيجه‏ى قوه‏ى قضائيه، احساس آرامش و امنيت براى مردم باشد. {بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه و خانواده‏هاى شهداى فاجعه هفتم تير07/ 04/ 84}

 

 

 

دشواری عدالت طلبی:

 

اگر به زندگي اميرالمؤمنين و حوادث دوران تقريباً پنج ساله حكومت آن حضرت نگاه كنيم، مي بينيم عمده آنچه براي آن بزرگوار در اين مدّت به عنوان مشكل پيش آمد، ناشي از عدالتخواهي ايشان بود. اين نشان مي دهد كه مسأله عدالت چقدر سخت است.عدالتخواهي و دنبال عدالت رفتن، به زبان آسان است؛ اما در عمل آن قدر با موانع گوناگون مواجه مي شود كه دشوارترين كار هر حكومت و نظامي اين است كه عدالت را در جامعه تأمين كند. عدالت فقط عدالت اقتصادي نيست؛ عدالت در همه امور و شؤون زندگي بسيار دشوار است. {23/08/1382}

 

 

 

عدالت در سیره پیامبر:

 

حركت بعثت نبوي، راه نويي در مقابل بشر گذاشت؛ «هوالّذي يصلّي عليكم و ملائكته ليخرجكم من الظّلمات الي النّور»(1). بعثت براي اين است كه انسانها را از ظلمات خارج و به نور هدايت كند. اين ظلمات شامل همه تاريكيهايي است كه در سطح جهان، در فضاي زندگي انسانها و در همه تاريخ به وجود مي آيد؛ ظلمات شرك و كفر، ظلمات جهل و حيرت، ظلمات ستم و بي عدالتي و تبعيض، ظلمات دوري از اخلاق اسلامي و آلوده شدن به لجنزار فساد اخلاقي، ظلمات برادركشي، ظلمات بدفهمي و كج فهمي و انواع و اقسام تاريكيها. اسلام انسانها را براي خروج از اين ظلمتها هدايت مي كند و بتدريج بشر با فراگيري، با حركت، با تصميم، با درست انديشيدن و موانع را شناختن، اين راه را پيدا خواهد كرد. {04/08/1379}

 

 

 

عدالت در سیره امیرالمومنین(ع):

 

در زندگي جمعي و حكومتي اميرالمؤمنين، نقطه بارزتر از همه چيز «عدالت» است. همچنان كه در عمل فردي اميرالمؤمنين نقطه بارز تقواست، در عمل حكومتي و سياسي و شأن خلافت اميرالمؤمنين، بارزترين نقطه، عدالت است. اين براي ما كه خود را پيرو اميرالمؤمنين مي دانيم، نقطه بسيار با اهميتي است. ملاحظه عدالت، اجر نهادن به عدالت و عمل كردن به آنچه مقتضاي عدالت است، وظيفه ماست و بايد شاخصه نظام اسلامي به حساب آيد. همه چيز تحت الشّعاع عدالت قرار مي گيرد؛ اين منطق اميرالمؤمنين عليه الصّلاةوالسّلام است. {23/08/1382}

 

  اميرالمؤمنين در نامه خود به مالك اشتر متعرّض همين معنا مي شوند و مي گويند: «آن جايي كه امر داير شد بين توده مردم - آنهايي كه محتاج عدالت تو هستند - با خواص و مجموعه هاي كوچك و بهره مند و ممتاز جامعه، حتماً توده مردم را ترجيح بده.» امروز اين معنا بايد شعار ما باشد و معيار درستي كار ما محسوب شود و برنامه ريزيها و سياستگذاريها و عملكردهاي ما به دنبال اين قضيه باشد.{23/08/1382}

 

 

 

عدالت در سیره حضرت فاطمه(س):

 

مگر نمي گوييم {حضرت زهرا (سلام اللّه عليها)} كه با حال ناتواني به  مسجد رفت، تا حقي را احقاق كند؟ ما هم بايد در همه ي حالات تلاش كنيم، تا حق را احقاق كنيم. ما هم بايد از كسي نترسيم. مگر نمي گوييم كه يك تنه در مقابل جامعه ي بزرگ زمان خود ايستاد؟ ما هم بايد همچنان كه همسر بزرگوارش فرمود «لا تستوحشوا في طريق الهدي لقلّة اهله»، از كم بودن تعدادمان در مقابل دنياي ظلم و استكبار نترسيم و تلاش كنيم. مگر نمي گوييم كه آن بزرگوار كاري كرد كه سوره ي دهر درباره ي او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ايثار نسبت به فقرا و كمك به محرومان، به قيمت گرسنگي كشيدن خود؛ «و يؤثرون علي انفسهم ولو كان بهم خصاصه».ما هم بايد همين كارها را بكنيم.

 

اين نمي شود كه ما دم از محبت فاطمه ي زهرا(سلام اللّه عليها) بزنيم، در حالي كه آن بزرگوار براي خاطر گرسنگان، نان را از گلوي خود و عزيزانش - مثل حسن و حسين(عليهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(عليه السّلام) - بريد و به آن فقير داد؛ نه  يك  روز، نه دو روز؛ سه روز! ما مي گوييم پيرو چنين كسي هستيم؛ ولي ما نه فقط نان را از گلوي خود نمي بُريم كه به فقرا بدهيم، اگر بتوانيم، نان را از گلوي فقرا هم مي بُريم! {05/10/1370}

 

 

 

عدالت در سیره امام خمینی(ره):

 

امام بزرگوار با پرچم هدایت اسلامی آمد. لذا اصول امام، اصول اسلام است؛ عدالت امام، عدالت اسلام است.

 

امام به ملت ما یاد داد که باید مسئولان در فکر ضعفا و پابرهنه ها باشند و به نیاز های مردم توجه کنند.

 

 

 

مبازره با فقر و فساد و تبعیض:

 

هر دولتي، هر مسؤول دولتي اي، هر انسان روشن بيني، هر عالم ديني و هر فرزانه اي، اگر اين گونه اصلاحات را - مبارزه با فقر و فساد - دنبال كند، مردم ياري خواهند كرد.{03/05/1379}

 

 آماج اين مبارزه، سه چيز است: يكي فقر است، يكي فساد است و يكي تبعيض. اگر با فقر و فساد و تبعيض در كشور، مبارزه شود، اصلاحات به معناي حقيقي - اصلاحات انقلابي و اسلامي - تحقّق پيدا خواهد كرد. مشكلات ما از اين سه پايه شوم و از اين سه عنصر مخرّب است.{03/05/1379}

 

 تبعيض، يعني به جاي ملاحظه قابليتها، به جاي ملاحظه استحقاق، به جاي ملاحظه خدا و قانون، ملاحظه رابطه ها بشود! نتيجه، اين بشود كه اگر به اهل يك روستا چند ميليون داده شود، زندگي يك روستا متحوّل مي گردد و آن روستا محروم نمي ماند؛ اما اشخاصي هم پيدا مي شوند كه ميليونها را صرف خواسته هاي حقير و كوچك، صرف يك ميهماني، صرف يك كار تجمّلي، صرف يك كار غيرضروري - و احياناً مضر - بكنند! {03/05/1379}

 

 بله؛ بنده باز هم با صداي بلند اعلام مي كنم كه مسؤولان كشور - چه در قوّه مجريّه، چه در قوّه قضايّيه و چه در قوّه مقنّنه - بايد با فقر و فساد و تبعيض در اين مملكت مبارزه كنند. اگر بخواهند وضع امنيت كشور را، وضع معيشت مردم را، وضع عزّت بين المللي ما را تأمين كنند، راهش مبارزه با همينهاست. {7/10/1379}

 

 اساس اصلاحات اين است كه ما با فقر و فساد و تبعيض مبارزه كنيم. هر اصلاحاتي - اگر واقعاً اصلاحات باشد - بر محور اين مي چرخد.

 

بدترين فسادها در جامعه اين است كه كساني دچار فساد مالي و اقتصادي شوند و از بيت المال مردم براي منافع شخصي و پُركردن جيب خود تغذيه كنند.

 

همان فقر و فساد و تبعيضي كه بارها عرض كرده ايم، مردم تأييد كردند كه مبارزه با اينها، همان اصلاحات واقعي است. اين را مردم مي خواهند؛ اما امريكاييها اين را نمي خواهند؛ رئيس جمهور امريكا به هيچ وجه چنين چيزي را در داخل كشور نمي خواهد.{26/04/1381}

 

 ابزارهاي دشمن در درون كشور و نظام ما عبارت است از فساد، تبعيض و فاصله طبقاتي. ما بايد با اينها مبارزه كنيم. اين وظيفه دولت و مجلس و قوّه قضاييّه و همه اركان نظام است. به مردم خدمت كنند، با مفسد مماشات نكنند، فساد را در بدنه دستگاههاي حكومت به هيچ وجه نپذيرند و تحمّل نكنند؛ اين بزرگترين خدمت است. { 14/03/1382}

 

 هر کدام از نامزدهای محترم که سرانجام از بیشترین رای مردم برخوردار باشد، متعهد به این آرمانهاست و عدالت اجتماعی و رفع فساد و تبعیض و مقابله با توطئه های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی نخستین وظیفه اوست.{ 28/3/84}

 

 قوه مجریه و قوه قضائیه و قوه مقننه در مبارزه با فساد، در مبارزه با رشوه خواری و در مبارزه با افراد دارای نیات سوء سیاسی با یکدیگر رقابت کنند . رقابت صحیح این است. این رقابت، توصیه من است.{22/2/81}

 

 يكي از وظايف امروز آقايان مبارزه با فساد است؛ چون كشور به ثمردهي رسيده و وقت ميوه چيني است. زحمات گذشته شما بتدريج ثمر مي دهد و امكانات در كشور در حال افزايش است. چنين موسمي هميشه و در همه تاريخ، موسم خطرناكي بوده است. موسم ورود آدمهاي سوء استفاده كن و فرصت طلب و كج دست و بددل و سياهروست كه وارد مي شوند و اگر توانستند، از غفلتها سوء استفاده مي كنند. خيلي مراقب اين جهت باشيد. شايد ما ده سال پيش اين قدر به مراقبت نياز نداشتيم - اگر چه هميشه مراقبت لازم است - زيرا آن وقت چيز زيادي براي بردن و دزديدن نبود؛ ولي امروز چيز زيادي براي بردن و دزيدن وجود دارد. من محاكمات جنجالي اين روزها را جزو افتخارات نظام مي دانم. وجود فساد تعجّب آور نيست؛ مبارزه نكردن با فساد تعجّب آور است. اين محاكمات معنايش اين است كه نظام جمهوري اسلامي با هيچ كس رودربايستي و شوخي ندارد و هر انگيزه فسادي را در هر جا ببيند سركوب مي كند؛ بخصوص آن فسادي كه مثل خوره و كرم داخل درخت، بناست كه اصل بنا را پوسانده و پوك كند و از بين ببرد. هر جا كه با اين مسأله در مجموعه خودتان برخورد كرديد، با كمال قدرت و بدون هيچ گونه ابا و امتناع و با تكيه بر همان روشها و طريقه هاي قانوني - كه بحمداللّه ما براي همه اين كارهاي اساسي قانون داريم - با آن مبارزه كنيد.{08/06/1374}

 

 مبارزه با فساد، يك جهاد واقعي و البته كار بسيار دشواري است. اگر اين جهاد بزرگ بخواهد موفّق شود و پيش برود - كه ان شاءاللّه به فضل الهي و به پشتيباني شما مردم، اين كار خواهد شد - يك شرط مهم و اصلي آن اين است كه همه مسؤولان كشور با يكديگر همدل و شريك باشند.{ 03/11/1380}

 

 يك سال پيش بود كه ما مبارزه با مفاسد اقتصادي را عرض كرديم و دستگاهها را ترغيب نموديم كه در اين مبارزه جدّي باشند. اهتمام به اين كار به خاطر آن است كه مفاسد اقتصادي، جريان آلوده اي است كه اگر جلوگيري و با آن مبارزه نشود، كلّ فضا را آلوده خواهد كرد. بحث يك جرم منفرد و تك افتاده نيست؛ برخورد با مفاسد اقتصادي براي نظام اهميت حياتي دارد. {05/04/1381}

 

 عزيزان من! عدالت اجتماعی را ما بايد مثل پرچم، در جامعه خودمان بلند كنيم. عدالت اجتماعي، يعني نظر و نگاه دستگاه قدرت و حكومت، نسبت به آحاد مردم يكسان باشد. در مقابل قانون، امتيازات و برخوردها يكسان باشد. البته انسان با يكي دوست و خويشاوند است؛ لذا ارتباطات با همه، به يك صورت نيست. آن كساني كه در جايي مسؤوليتي دارند - مسؤول يك اداره يا يك ميز، فرقي نمي كند. مسؤوليت يك ناحيه كوچك، يا مسؤوليتهاي بزرگ، همه مثل هم است - مي دانند كه بالاخره انسان با يكي آشنا و با يكي آشنا نيست. نمي خواهيم اين را بگوييم. منظور ما برخورد و رفتار قانوني است. آن جايي كه پاي امتيازات به ميان مي آيد و حركت و نگاه و اشاره، از سوي اين مسؤول، منشأ اثر مي شود، اين جا بايد يكسان باشد. همه بايد احساس كنند كه به طور يكسان از خيرات نظام اسلامي بهره مند مي شوند. البته بعضيها تنبلند و دنبال كار نمي روند؛ بعضيها كوتاهي مي كنند؛ بعضي به خودشان ظلم مي كنند؛ حساب آنها جداست. اما معناي عدل اجتماعي اين است كه قانون، مقرّرات و رفتارها نسبت به همه افراد جامعه يكسان باشد و كسي امتياز ويژه اي بدون دليل نداشته باشد. اين معناي عدل اجتماعي است. اميرالمؤمنين اين كار را كرد.{05/09/1375}

 

 

 

عدالت محوری و ظلم ستیزی در قوه قضائیه:

 

اگر شما كه قوّه ي قضاييه هستيد، عادل باشيد و در هر شرايط و نسبت به هر كسي - از شخص من تا آحاد مردم و مابين همه ي مسؤولان حكومتي - عدالت را هدف اصلي و غيرقابل اغماض بدانيد، امكان ندارد كه بتوانند از عدالت منحرف بشوند؛ {20/06/1368}

 

 

 

پرهیز از تبعیض در اجرای قانون:

 

بايد مثل همان اولياي الهي، در برخورد با حق و باطل، آن جايي كه حق است، با همه ي وجود، از آن دفاع كرد و آن جايي كه باطل است، با همه ي وجود، با آن مقابله نمود. براي احقاق حق و ابطال باطل، هيچ بهانه و هيچ شرطي وجود ندارد. بايستي انسان، احقاق حق و ابطال باطل را ان شاءاللّه در حد منتهاي توان و قدرتش، انجام بدهد.{04/04/1369}

 

 به مناسبت هفته دولت، يكي از دوستان براي من يادداشتي نوشته - يادم نيست از كجا و كي بود - و گفته بودند در همه جاي دنيا مبارزه با فساد، كار دولت است؛ چرا ما قوّه قضاييّه را مسؤول اين كار مي كنيم؟ من به اين حرف معتقدم. معتقدم مبارزه با فساد، در درجه اوّل كار خود دولت است؛

 

 

 

شاخص های بیعدالتی:

 

1-    بی توجهی به مسئولیتها

 

بعضي هستند كه در زبان هم طاقت نمي آورند اين حرفها گفته شود؛ با اصل مبارزه با فساد و تبعيض و فقر مخالفت مي كنند!

 

 اين افرادي كه در مقابل مبارزه با فقر و فساد و تبعيض موضعگيري مي كنند، بدون اين كه خودشان متوجّه باشند، خود را متّهم مي كنند. چه كسي با مبارزه با فساد مخالف است؟ آن كسي كه يا بايد فاسد باشد و يا بايد فريب فاسدي را خورده باشد. چه كسي با مبارزه با تبعيض مخالف است؟ آن كسي كه يا بايد از تبعيض منتفع باشد و يا فريب كسي را كه از تبعيض منتفع است، خورده باشد؛ والّا چرا بايد مخالفت كند؟{07/10/1379}

 

 

 

2-سوء استفادهها:

 

عناصرى سوءاستفاده‏چى هميشه در گوشه و كنار وجود داشته‏اند. كسانى هم در بيرون از دستگاه‏هاى دولتى، از امكانات آنها براى پُركردن كيسه‏هاى خود سوءاستفاده مى‏كنند. بايد به‏طور جدى با آنها مبارزه شود. البته مبارزه با آنها كار دشوارى‏ست؛ چون پول دارند و به تبليغات مى‏پردازند و شايعه‏پراكنى مى‏كنند. دشمنان داخل و خارج كشور هم سعى مى‏كنند از حركت‏هاى اصلاحى در كشور جلوگيرى كنند. اراده و همت و عزم جازم مسئولان مى‏تواند همه اين موانع را از سر راه بردارد و ان‏شاءاللَّه اين‏طور خواهد شد. البته اين كارها بلند مدت است. {‏01/01/1382}

 

 آنچه من بر آن تاکید میکنم، این است که نگذارید مسابقه رفاه طلبی و ثروت اندوزی-اگر در بین بعضی وجود دارد- ادامه یابد و توسعه پیدا کند.{20/8/81}

 

 

 

3-ظلم های اجتماعی:

 

برادران و خواهران عزيز! نياز عمده امروز كشور ما عدالت است. مردم از تبعيض رنج مي برند. {30/07/1381}

 

ابزارهای دشمن در درون کشور و نظام, عبارتند از فساد, تبعیض و فاصله طبقاتی.{14/3/82}

 

 آنچه كشور ما احتياج دارد، كار و توليد و توسعه‏ى مادى و معنوى، همراه با عدالت و بدون تبعيض و فساد و افزون‏خواهى‏هاى غيرقانونى - و به قول آقايان، رانت‏خوارى - است. مهمترين همت قوه‏ى مجريه و قوه‏ى مقننه و قوه‏ى قضاييه بايد اين باشد كه بتوانند در مقابل اين بيمارى‏هاى صعب‏العلاج بايستند. اين بيمارى‏ها از بلاى زلزله هم براى كشور خطرناك‏تر است؛ چون همه‏گير است.{13/02/1384}

 

 

 

4-تغییر معیارها:

 

وقتي كه معيارهاي خدايي عوض شود، هر كس كه دنيا طلب تراست، هر كس كه شهوترانتراست، هر كس كه براي به دست آوردن منافع شخصي زرنگتراست، هر كس كه با صدق و راستي بيگانه تر است، بر سر كار مي آيد. آن وقت نتيجه اين مي شود كه امثال عمربن سعد و شمر و عبيداللّه بن زياد به رياست مي رسند و كسي مثل حسين بن علي عليه السّلام، به مذبح مي رود، و در كربلا به شهادت مي رسد! اين، يك حساب دو دو تا چهارتاست.{22/04/1371}

 

 

 

5-بی توجهی به جرائم بزرگ:

 

عدالت، عرض عريضي دارد: گاهي در يك مرافعه خصوصي است؛ دعوا سر فلان مقدار پول، چند متر زمين، وقوع يك جنايت، ضرب و جرح و از اين قبيل چيزها. گاهي در يك مسأله مهمتر است؛ آن جايي است كه به سرنوشت و حقوق و مسير زندگي مردم ارتباط پيدا مي كند. گاهي يك امر مالي بزرگ است؛ كساني دست تطاول به سوي اموال متعلّق به مردم و فقرا مي گشايند؛ فرض بفرماييد هزاران انسان يا هزاران خانواده در روستا و يا در شهر بايد با صرف مبلغي جاده دار و كارخانه دار شوند، امكانات زندگي و شغل و مزرعه و غيره برايشان فراهم شود؛ بعد يك انسان زياده طلب و متجاوز مي آيد و همين پولي را كه بايد صرف اين همه كار شود، يكجا به كيسه مطامع شخصي خود مي ريزد. اين جرم، بسيار بزرگتر است از اين كه يك نفر مثلاً به صورت ديگري سيلي بزند؛ البته آن هم جرم است و از آن هم نبايد گذشت؛ اسلام حتّي «ارش الخدش» را ناديده نمي گيرد -  اگر با ناخن، اثري بر روي پوست كس ديگري گذاشتيد، چنانچه طرف، مدّعي باشد، اسلام از اين هم نمي گذرد - اما جرائم، عرض عريضي از زمين تا آسمان دارد. بعضي جرائم در اوج جنايتند؛ لذا اهميت اينها بيشتر است.{ 07/04/1380}

 

 

 

آثار بی عدالتی:

 

1-ضربه به اسلام و نظام اسلامی:

 

اگر ما نتوانيم قضاي اسلامي به معناي واقعي را در جامعه پياده كنيم و عدل اسلامي را در دستگاه قضاوت و حكومتمان نشان دهيم و نتوانيم زمينه هاي تداول ثروت بين اغنيا را كه اسلام آن را منع كرده است، با نظام اقتصادي درست در جامعه ي اسلامي از بين ببريم و نتوانيم اخلاق و ارزشهاي اسلامي را در جامعه مجسم و محقق كنيم، در نتيجه نظامي با پرچم و اسم اسلام، اما با حقيقت و معناي غيراسلامي - و احياناً جاهلي - خواهيم داشت؛ كه هر چيز غيراسلامي باشد، جاهلي است؛ «فماذا بعد الحقّ الّا الضّلال»( يونس: 32). اگر خداي نكرده چنين شد، ما همان مؤذن بدصدايي خواهيم بود كه صدا و آهنگ ناخوش ما، به جاي آن كه به اسلام عزت و آبرو ببخشد، آن را دچار سرشكستگي خواهد كرد.{/04/1368}

 

 در نامه به مالك اشتر از آن حضرت نقل شده است: «من ظلم عباداللّه كان اللّه خصمه دون عباده و من خاصمه اللّه ادحض حجته و كان للّه حربا»؛( نهج البلاغه، نامه 53) اگر كسي به مردم ظلم كند، خدا طرف حساب اوست؛ خدا وكيل مدافع بندگان مظلوم در مقابل اوست؛ اصطلاحاً خصم اوست؛ «و كان للّه حربا»؛ او در حال جنگ و مقابله با خداست. البته فرق نمي كند؛ اگرچه اميرالمؤمنين عليه السّلام اين نامه ها را خطاب به استاندارانش - مالك اشتر، اشعث بن قيس، عثمان بن حنيف و ديگران - نوشته است؛ اما همه رده هاي مسؤول كه كاري در دستشان هست، مشمول اين خطاب هستند.{25/09/1379}

 

 2-دوری از فضائل و معنویات:

 

اگر ارزش ها را از دست داديم چه؟ اگر روحيه بسيجي را ازدست داديم چه؟ اگربه جاي توجّه به تكليف و وظيفه وآرمان الهي، به فكر تجمّلات شخصي خودمان افتاديم چه؟ اگر جوان بسيجي را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - كه هيچ چيزنمي خواهد جز اين كه ميداني باشد كه در راه خدا مجاهدت كند - درانزوا انداختيم و آن آدم پرروي افزون خواه پرتوقّع بي صفاي بي معنويّت را مسلّط كرديم چه؟ آن وقت همه چيز دگرگون خواهد شد. اگر در صدر اسلام فاصله بين رحلت نبيّ اكرم صلوات اللّه وسلامه عليه و شهادت جگرگوشه اش پنجاه سال شد، در روزگار ما، اين فاصله، خيلي كوتاهتر ممكن است بشود و زودتر از اين حرفها، فضيلتها و صاحبان فضايل ما به مذبح بروند. بايد نگذاريم. بايد در مقابل انحرافي كه ممكن است دشمن بر ما تحميل كند، بايستيم. {22/04/1371}

 

اگر عدالت در جامعه نباشد هیچ چیز در جامعه نیست.

 

 3-گسترش فساد:

 

ما میدانیم اگر با این پدیده مبارزه نشود فساد نهادینه و ریشه دار میشودو در آنصورت قلع و قمعش مشکل میشود.

 

 بشريت بعد از اميرالمؤمنين عليه السلام، تا امروز، به سبب نگرفتن گريبان ستمكاران، بدبخت و روسياه شد. اگر دستهاي با ايمان، گريبان ظالمان و ستمكاران را مي گرفتند، ظلم دردنيا اين قدر پيش نمي رفت؛ بلكه از بن برمي افتاد. اميرالمؤمنين اين را مي خواهد: «كونا للظّالم خصماً.» خصم ظالم باش. در دنيا، هرجا ظلم هست و ظالمي هست.{13/12/1372}

 

 4-نارضایتی مردم:

 

اگر مسؤولاني در كشور براي عدالت اجتماعي، براي نفي فقر در جامعه و براي كم كردن شكاف ميان طبقات فقير و غني كار نكنند، از چشم مردم خواهند افتاد و مردم آنها را به عنوان مسؤولاني كه مورد علاقه و قبول آنها باشند، طبعاً نمي پذيرند. {متن كامل بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با جوانان در مصلّاي بزرگ تهران  01/02/1379}

 

 5-شکست جامعه در عرصه های گوناگون:

 

من اعتقاد راسخ دارم كه مادامي كه ما مجموعه ي دستگاه اجرايي خودمان را - اعم از دستگاه هاي قوه ي مجريه و دستگاه هاي قوه ي قضاييه - از فساد مالي و انحراف از روشهاي قانوني و صحيح خالي نكنيم، همه ي كارهاي ما مثل همان آبي - گزارش دادند كه ما از مصرف آب كشور درست استفاده نمي كنيم؛ مثل همين آبياري هاي غرقابي، يا مثل همين يارانه هايي كه دولت مي دهد و بخش عمده ي آن هدر مي رود و بخشي از آن به جايي كه بايد برسد، مي رسد - كه گزارش دادند، هدر خواهد رفت. من بارها اين را گفته ام، مثال زده ام و تكرار كرده ام كه فساد در دستگاه اجرايي مثل اين است كه ما چندين لوله ي قطور آب به استخري وارد مي كنيم؛ اما استخر پُر نمي شود؛ اين همه تلاش انجام مي گيرد، درعين حال انسان زواياي خالي را مشاهده مي كند، كه بخش عمده يي از اين، مربوط مي شود به فساد مالي و به رخنه هاي اخلاقي كه در مجموعه ي دستگاه در سطوح مختلف وجود دارد. بايد با اينها مبارزه و مقابله كنيد. {04/06/1383}

 

 

 

نفوذ افراد ناصالح:

 

وقتي معيارها از دست رفت، وقتي ارزشها ضعيف شد، وقتي ظواهر پوك شد، وقتي دنياطلبي و مال دوستي بر انسانهايي حاكم شد كه عمري را با عظمت گذرانده و سالهايي را بي اعتنا به زخارف دنيا سپري كرده بودند و توانسته بودند آن پرچم عظيم را بلند كنند، آن وقت در عالم فرهنگ و معارف هم چنين كسي سررشته دار امور معارف الهي و اسلامي مي شود؛ كسي كه تازه مسلمان است و هرچه خودش بفهمد، مي گويد؛ نه آنچه كه اسلام گفته است؛ آن وقت بعضي مي خواهند حرف او را بر حرف مسلمانان سابقه دار مقدّم كنند!{18/02/1377}

 

 بعضي مي گويند مبارزه با فاسد و مفسد موجب مي شود در كشور سرمايه گذاريهاي مالي صورت نگيرد. اين حرف، غلط و از لحاُعلمي رد شده است. كساني كه متخصّص اين كارها هستند و دانش اين كارها را دارند، مي دانند و مي گويند اگر در يك كشور فساد وجود داشته باشد، نسبت سرمايه گذاري در آن كشور پايين مي آيد. اينها ثابت شده است. هر چه فساد بيشتر باشد، نسبت سرمايه گذاري كمتر مي شود؛ اما هر چه فساد كمتر باشد، نسبت سرمايه گذاري رشد پيدا مي كند. من خواهش مي كنم كساني كه به اين مسائل آگاهند، بيايند اينها را براي افكار عمومي تشريح و بيان كنند تا عدّه اي نتوانند با جنجالي كردن مسائل، اين حركت عظيم را تحت الشّعاع قرار دهند. {بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار كارگزاران حج و مسؤولان برگزاركننده مراسم دهه فجر 03/11/1380}

 

 بايد با اين فسادها مبارزه شود. برادران و خواهران عزيز! تا اين فسادها در مجموعه كارگزاران كشور وجود داشته باشد، توانايي كار وجود نخواهد داشت و پيشرفت امكان ندارد؛ هر كار هم بكنيد، امكان نخواهد داشت. اينها شكافها و دره ها و حفره هايي است كه وقتي به وجود آمد، هرچه شما دستاورد داشته باشيد و در آن بريزيد، آنها را پُر نمي كند؛ دستاورد هم از بين مي رود. لذا اوّل بايد اينها را علاج كرد.{12/09/1379}

 

 

 

نتیجه و ثمره عدالت:

 

1-پیروزی و گسترش اسلام

 

مردم، امروز تشنه عدالتند. وقتي در نظام جمهوري اسلامي عدالت باشد، از همه جاي دنيا مردم گردن خواهند كشيد؛ چشم به اين حقيقت درخشان خواهند دوخت، آن را تحسين خواهند كرد و به آن جذب خواهند شد. آن وقت اين آيه شريفه معنا خواهد شد: «هوالّذي ارسل رسوله بالهدي  و دين الحق ليظهره علي الدّين كلّه». اين وظيفه است؛ هم وظيفه مردم و هم وظيفه دستگاههاي مسؤول. همان طور كه عرض كردم، هم دستگاههاي قضايي، هم دستگاههاي اجرايي و هم قوّه مقنّنه، هر كدام بايد ببينند براي تكميل و گسترش و هوشمندانه اجرا كردن عدالت در سطح كشور و در همه كارها و فعاليتهاي اقتصادي - كه مقداري بحمداللّه وجود دارد، اما بايد تكميل شود - بخصوص در اين دوران، چه وظيفه اي متوجّه آنهاست؛ آن وظيفه را بايد انجام دهند.{01/01/1376}

 

 2-حفظ نظام اسلامی

 

من آن روز گفتم، امروز هم مي گويم؛ وظيفه مسؤولان سنگين است. بايد رفتار علوي در ميان ما مسؤولان نظام جمهوري اسلامي نهادينه شود. آن روز است كه هيچ گونه آسيب و خطري اين نظام را تهديد نخواهد كرد.{01/01/1380}

 

 3- صدور انقلاب:

 

استعمار و استكبار مي دانند كه اگر ملت ما به كمك مسؤولان و گردانندگان و مديران دلسوز كشور بتواند ايراني آباد و آزاد بسازد و آحاد جامعه را كاملاً مرفه و برخوردار از عدالت اجتماعي و ساير ارزشهاي اسلامي كند و در زير چتر شريعت مقدسه ي اسلام نگهدارد، در آن صورت انقلاب بزرگ و شكوهمند ما به خودي خود و بدون آن كه كسي تلاش كند، به همه ي كشورهاي اسلامي صادر خواهد شد و الگوي ديگران قرار خواهد گرفت.{18/04/1368}

 

 4-کنترل فساد

 

مبارزه با فساد مبارزه با فساد است! در هر جامعه ای اگر نقطه ای فاسد باشد، شناسایی، کنترل و قلع و قمع شد، فساد متوقف می ماند و الا رشد پیدا میکند.{ 9/1/81}

 

 5-رونق اقتصادی:

 

 اگر فكر و انگيزه عدالت در دلها زنده باشد، آن گاه فرصت، كار و توفيق براي بازكردن گره ها يكي يكي به وجود خواهد آمد؛ بيكاري و مسائل اقتصادي و مشكلات گوناگوني كه در زمينه هاي فرهنگي وجود دارد، حل مي شود و رشد علم در دستگاههاي علمي و در دانشگاهها ممكن خواهد شد.{30/07/1381}

 

 

 

تامین امنیت سرمایه گذاران:

 

بعضي گفتند شما كه راجع به عدالت حرف مي‌زنيد، امنيت اقتصادي از بين مي رود؛ بعكس است. اگر عدالت باشد، امنيت اقتصادي بيشتر است. دزدها و چپاولگرها هستند كه از بي عدالتي سود مي برند. انساني كه مي خواهد سرمايه گذاري كند و طبق قانون سود ببرد، از عدالت خوشش مي آيد؛ عدالت پشتوانه و پشتيبان اوست. اين قضايا را دنبال كنيد و عوامل را بيابد.{07/04/1377}

 

 وقتی مبارزه با فساد مطرح می‌شود؛ به جای اینکه عناصر دست اندر کار استقبال کنند و در حدّ وظایف خود ایفای نقش کنند، به عکس عمل می‌کنند. این یکی از گوشه های کوچک حاکمیت دوگانه است که این‌ها{دشمنان} دنبال می‌کنند.{ 19/2/80}

 

 ممكن است كساني بخطا تصوّر كنند كه مبارزه با مفسدان و سوءاستفاده كنندگان از ثروتهاي ملّي، موجب ناامني اقتصادي و فرار سرمايه ها است. به اين اشخاص تفهيم كنيد كه بعكس، اين مبارزه موجب امنيت فضاي اقتصادي و اطمينان كساني است كه مي خواهند فعاليت سالم اقتصادي داشته باشند. توليد كنندگان اين كشور، خود نخستين قربانيان فساد مالي و اقتصاد ناسالم اند. {فرمان هشت ماده يي به سران قوا 10/02/1380}

 

 وقتي مبارزه با فساد مطرح مي شود و دستگاههاي اجرايي و قضايي در راه مبارزه با فساد اقدام مي كنند، از طرف همين دستگاههاي تبليغاتي دشمنان و عواملشان در داخل، عليه اين حركت، جنجال و هياهو شروع مي شود. اينها طرفدار اصلاحند؟! مبارزه با فساد را با انواع تهمتها متّهم مي كنند، براي اين كه انجام نگيرد؛ چرا؟چون اين، يك كار اساسي در كشور است.{05/05/1381}

 

 وقتي بحث مبارزه با فساد مطرح مي شود، يك فصل در اين باب صحبت مي كنند - مي گويند اين كار سياسي است، هدف سياسي دارد و سياسي كاري است - تا اصل مبارزه با فساد را زير سؤال ببرند.{04/06/1381}

 

 وقتي بحث مبارزه با فساد مطرح مي شود، از يك نقطه كساني مي گويند چرا اصلاً شما فساد را به عنوان يك مسأله در جامعه مطرح مي كنيد؟ به نظر ما اين حرف نادرستي است؛ چون فساد وجود دارد.{22/02/1382}

 

 

 

نارسایی های اجرای سالم عدالت:

 

1-شتابزدگی در اجرای عدالت:

 

بعضى مى‏خواهند با عنوان تندروى، عدالت را متهم و محكوم كنند. عدالت، تندروى نيست؛ حق‏گرايى است؛ توجه به حقوق آحاد مردم است؛ جلوگيرى از ويژه‏خوارى است؛ جلوگيرى از تجاوز و تعدى به حقوق مظلومان است. در يك كشور كسان زيادى پيدا مى‏شوند كه اگر دستگاه مسؤولِ قانونى به مدد آنها نشتابد، در امواج درگيرى‏هاى گوناگون لگدمال مى‏شوند. وظيفه‏ى دولتِ عدالتمدار، توجه ويژه به قشر محرومين است. عدالت را نبايد تندروى و مخالفت با شيوه‏هاى علمى دانست. با استفاده از همه‏ى شيوه‏هاى عالمانه و با تدبير مى‏توان عدالت را در جامعه مستقر كرد.

 

اهدافى كه مطرح شده است، اهداف والايى است. اين اهداف با حركت مستمر، با كار و تلاش مداوم، با به‏كارگيرى همه‏ى نيروهاى مستعد و بانشاطى كه در كشور ما بحمداللَّه فراوان هستند، امكان‏پذير است. البته نبايد شتابزدگى كرد. من، هم به رئيس جمهور محترم عرض مى‏كنم كه از شتابزدگى اجتناب شود، آرمانها با جديت تعقيب شود، اما هيچ‏گونه شتابزدگى به‏وجود نيايد؛ هم به مردم عزيزمان توصيه مى‏كنم كه در درخواست‏ها شتابزدگى را اعمال نكنند. دولت محترم و خدمتگزار با برنامه‏ريزى صحيح، به همان كيفيتى كه در سند چشم‏انداز بيست ساله تصويب شده و سياست‏هايى كه اعلام شده است - كه جهت اين سياست‏ها هم عدالت، رفاه عمومى و توسعه‏ى علمى و فنى و همه‏جانبه و عدالت‏محور است - در اين جهت حركت كند. دستيابى به اين اهداف والا، دور از دسترس نيست. با تلاش، با توكل به خدا، با تكيه‏ى به مردم، با استفاده از نيروهاى بانشاطى كه در جامعه‏ى جوان ما بحمداللَّه فراوانند، مى‏توان به اين هدفها دست يافت. {بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى دكتر محمود احمدى‏نژاد‏ 12/ 05/ 84}

 

 

 

2-برخورد تبعیض آمیز در مطالبه عدالت

 

در امر مبارزه با فساد نبايد هيچ تبعيضي ديده شود. هيچكس و هيچ نهاد و دستگاهي نبايد استثنا شود. هيچ شخص يا نهادي نميتواند با عذر انتساب به اينجانب يا ديگر مسئولان كشور، خود را از حساب كشي معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هرمسند بايد برخورد يكسان صورت گيرد. {فرمان هشت ماده يي به سران قوا 10/02/1380}

 

 

 

3-روشهای نامناسب مطالبه عدالت

 

{سؤال} سؤال بنده پیرامون پیام جناب عالی به جنبش دانشجویی آبان هشتاد و یک می‌باشد. برخی از مسئولان فرهنگی و حتی روحانیون و افراد موجه و دلسوز، ما را نصیحت می‌کنند که مطالبه کردن از مسائل ضدّ عدالت و اعتراض به آن‌ها، به نظام و انقلاب ضربه می‌زند یا این‌که این کارها تندروی است. در پاسخ به این افراد چه باید گفت؟

 

{پاسخ} باید گفت که مطالبه عدالت نه فقط به نظام ضربه نمی‌زند، بلکه نظام را تقویت می‌کند. البته نمی‌دانم شما آن را چگونه مطالبه کرده‌اید که آنها گفته‌اند ضربه می‌زند. ممکن است روش مطالبه تند یا خشن یا نامناسب بوده، که من در این باره قضاوتی ندارم، اما اصل مطالبه‌ی عدالت، هیچ ضربه‌ای به انقلاب نیست، کاملاً هم در جهت تقویت انقلاب است.{22/2/82 قاموس عدالت ص 634}

 

 

 

تبلیغات ناسالم پیرامون مساله عدالت:

 

امروز كنار گودنشينها، آنهايي كه هميشه بلدند گوشه اي بنشينند و دستور و نسخه صادر كنند - بدون اين كه بدانند واقعيتها چگونه است، يا هيچ مسؤوليتي احساس كنند - مي گويند عدالت اجتماعي تحقّق پيدا نكرده است! البته عدالت اجتماعي كامل، بلاشك تحقّق پيدا نكرده است - خيلي بايد مجاهدت كنيم - اما نظام اسلامي آمد و آن برنامه و نقشه غلطي را كه در اين مملكت بود - كه هيچ حقّي براي روستا و روستانشين و شهرهاي دور دست و طبقات محروم قائل نبودند - تغيير داد و بيشترين اهتمام را روي اين چيزها گذاشت. {14/03/1378}

 

 هر چه میتوانید شعار اصلی عدالت و آنچه مربوط به عدالت است، تقویت و همگانی و در ذهن ها تعمیق کنید و روی پشتوانه فلسفی و فکری آن کار کنید.{10/8/83 }

 

 

 

جوسازی علیه اجرای عدالت:

 

با آغاز مبارزه ي جدّي با فساد اقتصادي و مالي، يقيناً زمزمه ها و بتدريج فريادها و نعره هاي مخالفت با آن بلند خواهد شد. اين مخالفتها عمدتاً از سوي كساني خواهد بود كه از اين اقدام بزرگ متضرر ميشوند و طبيعي است بددلاني كه با سعادت ملت و كشور مخالفند يا ساده دلاني كه از القائات آنان تاثير پذيرفته اند با آنان همصدا شوند.{10/02/1380}

 

 بعضی‌ها وقتی بحث مبارزه با فساد مطرح می‌شود، تصور می‌کنند که مبارزه با فساد، یک بهانه سیاسی برای برخورد با این و آن است؛ این غلط است. مبارزه با فساد مبارزه با فساد است! در هر جامعه ای اگر نقطه‌ی فاسد، شناسایی، کنترل و قلع و قمع شد، فساد متوقف می‌ماند؛ و الا رشد پیدا می‌کند. {9/1/81 قاموس عدالت ص650}

 

جزوه "اقوی اساس" بیانات رهبر انقلاب درباره عدالت را از اینجا دانلود کنید.(از طریق Save Target As)

 

نوع فایل: PDF

 

حجم فایل: ۸۶۷ کیلوبایت

 

قطع جزوه: A5

 

تعداد صفحات: ۲۰ صفحه A5

 

یا ۶ برگ A4 پشت و رو