اصلاحطلبان با پیروزی هفتم اسفند در تهران، این موضوع را بهکل کشور تعمیم دادند و با فراموشی فتنهگری های خود و سران فتنه گر در حصر؛ همواره اعلام کردند تغییر در مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، یعنی احترام به خواست مردم حال انکه خود برای خواست مردم احترامی قائل نشدند. اما فردای هفتم اسفند مشخص شد تفکر اصلاحطلبی و کارگزارانی هیچ شانسی برای بدست گرفتن مدیریت خبرگان نخواهد داشت و مشرق نیز همان زمان به این موضوع اشاره کرد. (تحلیلی بر آرایش خبرگان پنجم؛ چرا هاشمی هیچ شانسی برای ریاست خبرگان ندارد؟)
به هرجهت نتایج انتخاب رئیس در خبرگان پنجم، نکاتی به همراه دارد که در ادامه اشاره میشود:
1- با وجود تعمیم پیروزی تهران به کل کشور توسط اصلاحات، کارگزاران و اعتدال، نتایج انتخاب رییس و نواب رئیس نشان داد، خبرگان پنجم از خبرگان چهارم به معنایی مستحکمتر و انقلابیتر عمل کرد و هیچ توجهی به موضوعات انحرافی رسانههای زنجیرهای و مواضع جناحی، نداشت.
آیتالله سید احمد خاتمی نیز در این باره میگوید: بنده در رابطه با ترکیب خبرگان قاطعانه میگویم که خبرگان دوره پنجم ارزشیتر از چهار دوره قبلی خبرگان است و معنای تفصیل این موضوع این است که تمام این ادوار مجلس خبرگان ارزشی بوده اما این دوره علیرغم میل بدخواهان مجلس خبرگان ولاییتر شکل خواهد گرفت.
آیتالله خاتمی با بیان اینکه با ترکیبی که تاکنون اعلام شده این وفاداری به انقلاب در ترکیب خبرگان دیده میشود در عین حال یادآور شد: نیامدن آیتالله یزدی و آیتالله مصباح دو فقیه وارسته ولایی مایه تأسف است ولی آنچه که مایه سپاس از خداوند است اینکه خبرگانی که تقویت رهبری است، شکل گرفت.
2- اگرچه رسانههای انگلیسی به خصوص بیبیسی و همراهانش در داخل به دنبال حذف آیات جنتی، یزدی و مصباح بودند، اما انتخاب آیتالله جنتی به ریاست خبرگان، نشان از هوشیاری و انقلابیگری خبرگان پنجم است، خبرگان با این اقدام تو دهنی محکمی و فراموش نشدنی به دخالتهای انگلیس و حامیانش در موضوعات داخلی جمهوری اسلامی بود و این مسئله مهمترین پیام اجلاس امروز خبرگان است.
3- عدم کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات هیئترئیسه مجلس خبرگان رهبری پیش از این در رسانههای حامی وی انعکاس یافت که نشاندهنده برآورد واقعی وی از فضای مجلس خبرگان و عدم اقبال نمایندگان این مجلس به وی بود؛ ازاینرو هاشمی رفسنجانی با قطعیت عدم حضور خود در مجلس خبرگان رهبری را اعلام کرد.
4- کنارهگیری هاشمی از کاندیداتوری ریاست مجلس خبرگان رهبری به تجربه پیشین وی ارتباط دارد که با برآورد غلط و اطلاعات اشتباهی که حاکی از همین فضاسازی رسانهای بود، وی در رقابت با آیتالله محمد یزدی شکست خورد تا شکستی دیگر در کارنامه ناکامیهای چندساله اخیر وی رقم بخورد.
5- در مقایسهای میان رأی خبرگان به ریاست آیتالله یزدی با 47 رأی و همچنین ریاست آیتالله جنتی در خبرگان پنجم با 51 رأی، میتوان برداشت کرد خبرگان پنجم نسبت به دوره قبل ولاییتر و اصولگراتر عمل کرده است.
6- هاشمی رفسنجانی و رسانههای حامیاش از نامزدی آیتالله امینی حمایت میکردند، با مقایسهای میان رأی هاشمی در سال گذشته با 24 رأی کسب کرده و همچین 21 رأی کسب شده توسط آیتالله امینی در خبرگان پنجم، حکایت از آن دارد که حامیان این تفکر نسبت به سال گذشته در اقلیت قرار گرفتهاند و شاید اگر هاشمی و همفکرانش از آیتالله امینی حمایت نمیکردند، رأی ایشان بالاتر میرفت.
7- انتخابات مجلس خبرگان نشان داد فضای واقعی سیاسی با تبلیغات برخی رسانهها و جناحهای خاص تفاوت فاحش دارد. موضوع انتخابات سال 88 نیز یکی از مواردی است که به 8 ماه فتنه و اردوکشی خیابانی و ناامنی در کشور انجامید. این درحالی است که شخصیتهای سیاسی اصلاحطلب از جمله هاشمی رفسنجانی همواره بهطور تبلیغاتی بیان میکنند که بایستی به آرای مردم احترام بگذاریم. اخیراً با برخی پیروزیهای نزدیکان وی در سال 92 و 94 در انتخابات هاشمی بیش از پیش به احترام گذاردن به رأی مردم تأکید کرده است اما واقعیت امر نشان میدهد که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 88 آرای مردم را به دو قسمت تبدیل کرد و آن را به باکیفیت و بیکیفیت تقسیم و باعث شعلهورتر شدن آتش فتنه شد؛ حال نمیدانیم این جماعت، این بار درباره ریاست خبرگان چه واکنشی از خود نشان میدهند و آیا به رأی منتخبین مردم در خبرگان احترام می گذارند یا خیر؟
8- تحلیلگران معتقدند یکی از دلایل عدم حضور هاشمی به عنوان نامزد ریاست خبرگان پنجم، رسوایی حمایت دختر وی از فرقه بهائیت است و هاشمی خوب میداند خبرگان به دور از موضوعات جناحی و سیاسی، عدم برائت و عدم برخورد جدی با اعمال ضد انقلابی فائزه هاشمی را برنمیتابند و حمایت از بهاییت را، مخالفت با اصل اسلام تلقی میکنند، لذا فائزه با رفتارهایش ضربه سنگین و سختی به پدر خود متحمل نمود.