چاپ صفحه

با اعلام موضع هاشمی نسبت به گروهک بهائیان" هاشمی، مجوز نقد دخترش را صادر کرد

به گزارش پایگاه عدالت خواهان": طبق اصل چهاردهم قانون اساسی «به حکم آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الدین لم یقاتلوکم فی الدین و لم‏ یخرجوکم‏ من دیارکم‏ ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان‏ الله یحب المقسطین» دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظف‌اند نسبت به افراد غیر مسلمان، با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.»

هم‌چنین بنا به اصل پانزدهم، تنها اقلیت‌های دینی که در انجام مراسم خود در حدود قانون آزادند، ایرانیانِ زرتشتی، کلیمی و مسیحی می‌باشند و این آزادی برای سایر فرقه‌ها و گروه‌ها وجود ندارد.

بنابراین طبق صریح قانون اساسی، فرقه‌هایی نظیر وهابیت، سلفی‌گری، بهائیت، زیدیان، اسماعیلیان و ... در ایران به رسمیت شناخته نشده‌اند و لذا نمی‌توانند آزادانه دست به انجام اقداماتی که در آئین آنها مقدس و محترم شمرده شده است، بزنند.

تاریخ سه چهار دهه‌ی گذشته نشان می‌دهد که اعضای فرقه‌هایی مانند بهائیت، دل خوشی از انقلاب اسلامی نداشته و هر از گاهی نیز دست به اقداماتی زیرپوستی علیه جمهوری اسلامی زده‌اند. در حال حاضر نیز سرشاخه‌های اصلی این جریان در لندن و سرزمین‌های اشغالی به سر می‌برند که در رزومه‌ی اکثر آنها فعالیت در شبکه‌ی سلطنتی بی‌بی‌سی فارسی دیده می‌شود.

بهائیت بیشتر از آنکه به یک فرقه‌ی عقیدتی شباهت داشته باشد، به شبکه‌ای سیاسی-اجتماعی می‌ماند که گاهی اوقات سر از حلقه‌های رژیم صهیونیستی در می‌آورد، چرا که عمده‌ی دستورات به‌ظاهر مذهبی آن، از بیت‌العدل که در اسرائیل مستقر است، صادر می‌شود.

تمامی مراجع عظام تقلید، مصاحبت و هم‌نشینی با بهائیان را حرام اعلام کرده‌اند و از این جهت اختلافی بین علما وجود ندارد.

اخیرا تصویری از فائزه هاشمی در کنار جمعی از بهائیان ایرانی منتشر شده که توجه همه را به سوی خود جلب نموده است. یک روز پس از انتشار این عکس، اکبر هاشمی رفسنجانی عملکرد دختر خود را مورد نکوهش قرار داد و گفت: «فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند. فرقه‌ی ضاله بهائیت یک فرقه‌ی استعمارساخته و منحرف است که همیشه با همین انحراف شناخته شده و ما همیشه از این فرقه تبری جسته و می‌جوییم.»

 

 

اما ساعتی از انتشار اظهارات آیت الله هاشمی در روزنامه‌ی جمهوری اسلامی نمی‌گذشت که دخترش در مصاحبه با یورونیوز مدعی شد: «هیچ کار خلافی نکرده، پشیمان نیستم و کسانی که به این دلیل حمله می‌کنند دغدغه‌ی دین ندارند.»

او در این مصاحبه، فریبا کمال آبادی عضو ارشد فرقه بهائیت را دوست خود عنوان کرده و با بیان اینکه «آدم دیدن دوستش می‌رود و موضوع این بود و غیر از این هم نبود» به توجیه دیدار اخیرش با چهره‌های شاخص بهائیت در ایران پرداخته است.

فائزه هاشمی، حضور خود در این جمع را مسأله‌ای عادی، معمولی و پیش پا افتاده خواند و اظهار داشت: «موضوع من نسبت به بهایی‌ها، موضوع حقوق بشری است.»

اگر از زاویه‌ی دید دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به بهایی‌ها نگریسته شود، این حق برای سایر فرقه‌ها و گروه‌ها که ادعای دینی‌بودن دارند نیز قابل تصور است. مثلا می‌توان با افرادی که وابستگی فکری و تشکیلاتی به گروهک‌های تکفیری نظیر داعش دارند، از منظر حقوق بشری دوست شد و با آنها خوش و بش کرد.

بعید است که فائزه هاشمی با سابقه‌ای هم‌چون حضور در مجلس شورای اسلامی، از قوانین و مقررات کشور بی‌خبر بوده و نسبت به رفتارهای ضد امنیتی و ضد اسلامی بهائیانِ ایرانی آگاهی نداشته باشد. او پیش‌تر نیز در سال 90 طی مصاحبه‌ای با سایت روزآنلاین اعلام کرد که مملکت دست یک عده اراذل و اوباش است و در جایی دیگر نیز گفت: «هرگز به خمینی امام و به خامنه‌ای مقام معظم رهبری نمی‌گویم و اصلاً قبول ندارم که آقای هاشمی، یار آقای خمینی بودند، بلکه می‌گویم همراه آقای خمینی بودند و به ایشان کمک می‌کردند.»

کارنامه‌ی فائزه هاشمی پر است از حرف‌هایی که تقریبا در ضدیت با مبانی انقلاب اسلامی بوده‌اند و نکته‌ی مهم‌تر مواضع و حمایت‌های دائمی پدرش از او بوده که فائزه را مخلص انقلاب نامیده بود! اما این حمایت‌ها در ماجرای اخیر، شامل حال فائزه نشده است.

هم‌چنین سکوت بسیاری از چهره‌های سیاسی که همواره نسبت به جزئی‌ترین مسائل روزمره واکنش نشان می‌دهند در جای خود قابل تأمل است و چه بسا امکان دارد چهره‌ها و رسانه‌های هم‌سو با خانواده‌ی هاشمی، پس از صحبت‌های مختصر آیت‌الله هاشمی که به مثابه مجوز نقد دخترش می‌باشد، چند سطری را هم در مذمت هم‌نشینی با بهائیان و یا اعدام باب (که ادعای پیامبری می‌کرد!) توسط امیرکبیر بنویسند.