چاپ صفحه

مردم، تشریفات نیستند!

به گزارش عدالتخواهان گلستان"با نگاهی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و نیز انتخابات هفتم اسفند، می‌توان به شکل‌گیری فرآیندی اجتماعی در جامعه پی برد که با توجه به ناکارآمدی دوقطبی‌های رایج سیاسی یعنی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی در اقناع افکار عمومی، نمایندگانی که پرچم استقلال از جناح‌ها را بلند کرده بودند، با افزایش چشمگیری نسبت به ادوار گذشته، راهی بهارستان شدند.

این پدیده در درجه‌ی اول ناشی از ضعف گفتمانی و در ثانی معلول نامحرم پنداری مردم در برخی امور سیاسی است. حال اگر در چنین فضایی، جریانی بتواند دال‌های گفتمانی خود را بر روی عناصر اجتماعی و مردمی تعریف و تبیین نماید، مسلما با مقبولیت حداکثری مواجه شده و فاتح انتخابات سال 96 خواهد شد؛ جریانی که اگر چنین کند، قطعاً «جریان سوم» نام خواهد گرفت.

شکاف‌هایی که در دل جناح‌ها به وجود آمده، بیش از آن‌که در جهت خدمت به مردم بوده باشد، ناظر بر یک‌سری رفتارهای باندی بوده است که آن‌ها را بیشتر در زمره‌ی «بقای سیاسی» می‌توان تحلیل کرد تا شیفتگی برای «خدمت به مردم». به‌یقین این منظره‌ی «جدال برای بقا» که به اسم «جهاد برای خدمت» تصویرسازی شد، از نگاه نافذ مردم دور نماند و نشان داد که پای برخی از این جریان‌های به ظاهر مردمی، در بعضی جاها شدیداً می‌لنگد؛ یعنی همان‌جایی که بین «مردم» و «صندلی» باید یکی را انتخاب کرد!

عملا جریان سوم نیز که به‌عمد آن را «جریان» می‌نامیم نه «قطب»، اگر بتواند پایه‌های مردمی گفتمان خود را تقویت کند و مطالبات مردمی را بر زد و بندهای سیاسی ترجیح دهد و اصطلاحا خدمت به مردم را از حالتی «تشریفاتی» و «تعارفی» خارج سازد، حتما حرف‌ها برای گفتن خواهد داشت و برنامه‌ها برای انجام‌دادن؛ چرا که قرار نیست مردم حول قطب‌های سیاسی طواف کنند، زیرا میزان رأی ملت است نه قطب‌ها.

بنابراین بهتر است با ژرف‌اندیشی، از بیان تحلیل‌هایی «تخدیرکننده» و «انحرافی» که هر آنچه جز خود را غیر انقلابی می‌نامد خودداری کرد و به فکر آینده بود؛ آینده‌ای که قطعا معرکه‌ی انقلابی‌ها و غیر انقلابی‌ها خواهد بود و وحدت حداکثری انقلابیون را می‌طلبد.