در این دیدار آقای عبدالله گل در ادبیاتی احساسی گفتند که سرباز دولت تدبیر و امید است و بخاطر برخی از فعالیتهای خود در وقایع بعد از جریانات 88 هزینه های زیادی داده است.وی خطاب به استاندار گفت که تکلیف انتصاب یک ترکمن(یکی از دو گزینه نقدی گل چشمه و جبار وردی ایری ) به عنوان معاون استاندار را بعد از جریانات آقای بسنجیده برای حاضرین بیان کند.وی همچنین گفت که در ماههای اخیر با درخواست خود استاندار، اتاقهای فکر فعالان ترکمن تشکیل شد اما درعمل نتیجه خاصی عاید نشد.
و ....
سپس آقای استاندار خطاب به حاضرین دراین جلسه گفتند :
- .....من در برخی موارد برای ترکمنها بیشتر از خود ترکمنها مایه گذاشتم.
- در بحث مدیریت ها از ترکمنها استفاده کردم و در آینده هم حداقل دو جایگاه در استانداری به ترکمنها داده خواهد شد.
- در مورد بحث آقای بسنجیده نگاه کارشناسی با انتصاب ایشان مخالف بود و من هم نمی توانستم کاری انجام دهم.
- در مورد جبار ایری و قزلجه (شهردار گنبد )اگر من نبودم این اتفاقات خوب برایشان نمی افتاد.
و اما ...
آقای استاندار! تقوا، تجربه، ولایتمداری ، تخصص ، عدالت و انصاف، حسن شهرت و حسن سابقه ، امانتداری، حق گرایی و ...در معیار گزینش و یا حمایت جنابعالی از مدیران چه جایگاهی دارد؟!!
ولی همه ما باید بدانیم که یکی از لغزشگاههای خطرناک برای مسئولین که می تواند مدیر و مدیریت یک نظام را به ضعف و تباهی بکشاند آن است که مدیر به جای شایسته سالاری و انتخاب اصلح در انتخاب همکاران و مدیران زیر مجموعه، آگاهانه یا ناخودآگاه گرفتار روابط شخصی و باندی شود.
مقام معظم رهبری فرمودند : بزرگترین فسادها، فساد یک مسئول است که به وظیفه اش عمل نمی کندو قوم و خویش بازی و گروه بازی و حزب بازی و امتیاز دهی بیجا می کند
حضرت به مالك اشتر ميفرمايند: «انّ للوالي خاصة و بطانة فيهم استئثار و تطاول»، خواه ناخواه حاكمي كه مسئوليتي را در حكومت اسلامي قبول ميكند، دوستان، خويشاوندان و باند و حزبي دارد. اينان كمكم خصلت ويژهطلبي پيدا خواهند كرد و گمان ميكنند از اين به بعد با بقيه مردم فرق دارند. ايشان ميفرمايند: اين ذهنيت به طور طبيعي در انسانهايي كه تربيت نشدهاند، وجود دارد. برخي ميخواهند تو را دور بزنند. با خويشان تو شركتهاي پوششي تشكيل ميدهند، ظاهر آن نيز قانوني است كه ما با هم شريك شدهايم و ميخواهيم يك معامله سنگين انجام دهيم.
امام(ع) فرمودند، مراقب اين تاكتيكها باش، هيچ كاري كه زحمت آن به دوش مردم و منافع آن براي نزديكان تو باشد، انجام مده. در حقوق عمومي كه همه مردم در آن مساوي هستند، مراقب باش كه خود و نزديكانت را بر بقيه مردم مقدم نشماري. در مسئله حكومت، نسبت به خود، خويشاوندان، حزب و دوستان خود، حسنظن نداشته باش، ولي به مردم، حسنظن داشته باش. با حكومت و كساني كه در اطراف تو هستند، با دقت برخورد كن. مردم اوضاع را ميبينند و جلوي چشمان مردم اين اتفاقات ميافتد، نگو مردم نميفهمند، ممكن است صداي اعتراض آنان موقتا درنيايد، اما به زودي بلند خواهد شد و پردهها كنار خواهد رفت؛ يعني اگر مسئول خطاكار از خدا هم نميترسد، به خاطر دنياي خود هم كه شده، بايد از مردم خجالت بكشد.
حضرت ميفرمايند، پارتيبازي و باندبازي و تبارگرايي در حكومت، محاربه با دين است. اميرالمؤمنين(ع)، علاوه بر افرادي كه اسلحه برميدارند و عليه حكومت اسلامي ميجنگند و امنيت عمومي را بر هم ميزنند، كساني را كه در حكومت اسلامي، مسئوليت دارند و رانتخواري و سوءاستفاده شخصي و قبيلهاي ميكنند، محارب ميخواند. حضرت امير دستكم دو جا در نامه مالك اشتر ميفرمايد: اينان با خدا و رسول خدا اعلام جنگ كردهاند و محارب هستند. ميفرمايد: «انصف الله و انصف الناس»؛ با خدا و مردم انصاف داشته باش. خود و خويشانت و آنان كه در باند و حزب تو هستند، سوءاستفاده نكنيد، در غير اين صورت، عادل نيستي و ستم كردهاي و هر كس كه به مردم ستم كند، گذشته از مردم كه دشمن او ميشوند، خود خداوند دشمن اوست. پس كسي كه در حكومت ديني، سوءاستفاده كند، روبهروي دين، شمشير كشيده است. هيچ چيز به اندازه ظلم اجتماعي و حكومتي، اوضاع را خراب و خشم خدا را نازل نميكند.
از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است که فرموده:
«من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم اولی بذلک و اعلم بکتاب الله و سنة نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المؤمنین; (بیهقی، ج 10، ص 18.)
کسی که کارگزار و مدیری را به کار گمارد در حالی که می داند در میان مسلمانان فردی وجود دارد که برای آن سئولیت شایسته تر و به قرآن و سنت آگاه تر است در این صورت قطعا به خدا و رسول خدا و همه مؤمنان خیانت کرده است.»
در این حدیث اولا سخن از انتخاب فرد غیر شایسته نیست بلکه فرض بر شایستگی منتخب است در حالی که شخص شایسته تری وجود دارد.
ثانیا اولویت و برتری را با اعلمیت به قرآن و سنت آمیخته کرده است زیرا کسی که می خواهد مدیر نظام اسلامی باشد کسی است که می خواهد اسلام را در حوزه مدیریتی خود پیاده کند و طبیعی است که لازمه عمل به اسلام آگاهی هرچه بیشتر به اسلام است و مدیرانی که از معارف واحکام و اخلاق اسلامی کم اطلاع و احیانا بیگانه هستند هرگز نخواهند توانست مجری اسلام باشند و همان چیزی اتفاق می افتد که در بسیاری از حوزه های مدیریتی شاهد آن هستیم و متاسفانه عملکرد نامطلوب آنان گاهی به حساب خدا و پیامبر اسلام و نظام اسلامی ثبت می شود و نه به حساب جهل و بیگانگی این نوع مدیران از اسلام و..
ثالثا چنین گزینشی را خیانت به خدا و رسول خدا و مؤمنان برشمرده است آن هم نه فقط مؤمنان زیر مجموعه آن مدیریت یا بخشی از مؤمنان جامعه که با آن حوزه مدیریتی سر و کار دارند بلکه به «جمیع المؤمنین » یعنی به همه مؤمنان خیانت کرده است زیرا هر گوشه از کشتی نظام اسلامی که سوراخ شود تمام کشتی و همه سرنشینان آن را در معرض غرق شدن قرار می دهد.
رابعا اگر چه به نظر می رسد مرجع ضمیر «هو یعلم » و فاعل فعل «خان » هر دو همان مقام مافوق و صادرکننده حکم است اما شخص انتخاب شده یعنی خود مدیر نیز اگر به برتری فرد یا افرادی بر خود آگاه باشد که این بار مسئولیت را بهتر و سالمتر از او می توانند به سر منزل مقصود برسانند و در جهت انتخاب اصلح تلاش نکند معلوم نیست از دائره این خیانت خارج باشد.
خامسا مدیران مافوق مجاز نیستند که خود را در جهل و عدم اطلاع از مجموعه شایستگان نگهدارند و به استناد «هو یعلم » در حدیث عدم علم خود را مبنای تصمیم گیری در انتصابات قرار دهند بلکه با توجه به ذیل روایت و اهمیت و ضرورت اداء امانت در مسئولیت، موظف به تلاش برای کسب علم و آگاهی نسبت به همه افرادی است که شایستگی تصدی مسئولیت مورد نظر را دارند و در همین جا لزوم تشکیل بانک اطلاعات مدیریت متناسب با حوزه مسئولیت مدیر مافوق معلوم می شود.در این صورت مدیر هرگز مجبور نخواهد بود که فقط به اطلاعات شخصی و توصیه ها و معرفی های موردی اتکاء و صرفا در دایره تنگ روابط شخصی و باندی تصمیم گیری کند و از راس هرم مدیریت نظام گرفته تا پایین ترین سطوح مدیریت تا برسد به آخرین مشاغل کارشناسی و کارمندی بدون استفاده از بانک اطلاعاتی متناسب، هرگز امکان دستیابی به انتخاب اصلح امکان پذیر نخواهد بود.البته چگونگی تشکیل بانک اطلاعات مدیریت و ضوابط و معیارها و ضریبهای مربوط به نمره هر یک از ویژگیهای لازم و جمعبندی و معدل گیری آنها از اهمیت زیادی برخوردار است که در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.