به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شنیدن این مسئله که نهادی برای استخدام نیروهای جدید از بسیج و نهادهای انقلابی دیگر دعوت به همکاری کند، تا امروز امر غریبهای به نظر نمیآمد اما وقتی پای درد و دل بانویی مینشینی که اسوه حیا و عفاف است و اتفاقاً به دلیل بسیجی بودن و رعایت همه موازین شرعی و عرفی در نظام جمهوری اسلامی از کار برکنار شده، برای افسوس خوردن و نگرانی از اینکه شاید این اقدامات گامهای نخست رخ دادن فاجعهای بزرگ در سیستم اداری و مدیریتی کشور باشد، جای تأملی باقی نمیگذارد.
9سال کار صادقانه و بیعیب و نقص بنده را به سادگی زیرسؤال بردند
"زهرا اسدی" یکی از کارمندان قراردادی مرکز مراجعات و ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری است که همزمان با روی کار آمدن دولت نهم در این مرکز مشغول به کار شد اما حدود یک ماه پیش به دلایلی که در ادامه عنوان میشود وی را از کار برکنار کردند.
این کارمند نهاد ریاست جمهوری در گفتگو با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا اظهار داشت: بنده همیشه در هر کاری با انگیزه ارزشی و به نیت انجام وظیفه حضور داشتهام و تلاش کردهام هیچگاه نگاه مادی نداشته باشم اما اگر احساس کنم حقم پایمال میشود با همان انگیزه دفاع از ارزشها، از آن دفاع خواهم کرد.
اسدی گفت: برخوردی که با بنده در نهاد ریاست جمهوری شد نشاندهنده این است که در ادارات و سازمانهای ما مسائلی غیر از منویات رهبر انقلاب مورد توجه است؛ مقام معظم رهبری میفرمایند اگر جوان بسیجی را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - که هیچ چیز نمیخواهد جز اینکه میدانی باشد که در راه خدا مجاهدت کند - در انزوا انداختیم و آن آدم پرروی افزونخواه پرتوقع بیصفای بیمعنویت را مسلط کردیم چه؟ آن وقت همه چیز دگرگون خواهد شد و واقعاً انسان نگران می شود که مسئولین دنبال چه هدفی هستند.
وی در ادامه بیان داشت: بنده دارای مدرک فوق لیسانس مردم شناسی هستم و با مدرک کاملاً مرتبط با حوزه کاریام، حدود 9 سال در مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری مشغول به کار بودم تا اینکه دی ماه امسال به بهانههای واهی عذر بنده را خواستند و بدتر از همه اینکه حکم عدم اشتغال به کار بنده از سوی حراست این نهاد صادر شده که بزرگترین خیانت به بنده به عنوان یک نیروی انقلابی است. من یک کارشناس ساده هستم که به اصول و عقاید انقلابی و مکتبی پایبندم و متأسفانه آنچه از ظاهر امر پیداست همین پایبندی به اصول موجب شده تا مسئولان مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری تاب تحمل امثال من را نداشته باشند.
اسدی در خصوص نحوه ورود به نهاد ریاست جمهوری گفت: با روی کار آمدن دولت نهم، طی فراخوانی به بسیج دانشجویی اعلام شد نیرویهای هسته مرکزی و نخبه بسیج دانشجویی برای کار در ریاست جمهوری به نهاد معرفی شوند. بعد از انجام آزمون و مصاحبهای که پایبندی به اصل ولایت فقیه و اصول انقلابی و ارزشی نظام جزو گزینههای اصلی آن بود، از میان حدود 200 نفری که به نهاد معرفی شدند با بنده و 6 نفر از برادران قرارداد همکاری بسته شد. اما بلافاصله با روی کار آمدن دولت آقای روحانی یعنی از سال 92 به بنده و همکارانم بارها عنوان شده که شما از زمان آقای احمدینژاد وارد ریاست جمهوری شدهاید و اسممان را در لیست تعدیل نیرو قرار دادند.
وی با اشاره به بخشی از منش رفتاری مدیران در مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری بیان داشت: بنده در زمان آقای احمدی نژاد در اداره کل بازرسی، نظارت و ارزیابی عملکرد مشغول خدمت بودم و در این اداره کل همیشه سعی میشد فضای منطبق بر اصول اسلامی و مکتبی حاکم باشد اما بعد از روی کار آمدن دولت جدید این مسئله به شدت مسئولان را آزار میداد و به دنبال بهانه میگشتند تا نیروهای بسیجی و نخبه این اداره کل را تعدیل کنند و این کار را هم کردند. به طوری که بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم بسیاری از مدیران بسیجی مرکز ارتباطات مردمی که در اداره کلهای مختلف این مرکز مشغول به کار بودند و بسیاری از نیروهای بسیجی برکنار شدند و بنده هم به اداره پذیرش منتقل شدم.
کمک به مردم "گداپروری" تلقی میشود!
اسدی با اشاره به تغییر رویکرد عجیب مرکز ارتباطات مردمی در اولویتبندی رسیدگی به مشکلات مردم اظهار داشت: نکته بسیار جالب توجه در این مرکز بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم این است که رسیدگی به مشکلات مردم و شنیدن غصهها و رنجهای آنها و پاسخ دادن به نامههای آنها که با هزاران امید تلاش میکردند تا مشکلشان را با رییس جمهورشان در میان بگذارند تا بلکه حل شود، "گداپروری" تلقی شده و با بهانههای مختلف و رفتارهای دور از شأن دولت اسلامی، نیازمندان و مستضعفان را از نهاد تاراندند که صدای مردم در اداره پذیرش بارها به اعتراض بلند شد، اما همه این تفکرات زمانی که نامهای از دفتر یکی سران فتنه به نهاد ریاست جمهوری ارسال میشد، زیر پا گذاشته شده و به کارشناسان مربوطه نیز تاکید میکردند که رسیدگی به این نامه در اولویت قرار گیرد.
این کارمند نهاد ریاست جمهوری گفت: به طور مثال سال 92 یک نامه از دفتر آقای محمد خاتمی برای نهاد ارسال شد؛ مدیر واحد از بنده خواست تا آن را در اولویت قرار دهم. وقتی نامه را مطالعه کردم و تماس گرفتم، متوجه شدم ارسال کننده نامه یکی از اغتشاشگران فتنه 88 بوده است که در آن جریان مجروح شده و حتی رسانه انگلیسی بی بی سی با او مصاحبه و ماجرای مجروحیت او را مطرح کرده بود و حالا از ریاست جمهوری درخواست کمک کرده بود آن هم برای معافیت از سربازی.
اسدی با بیان اینکه در دوران دولتهای نهم و دهم اصلاً نامهای از دفتر آقای خاتمی به ریاست جمهوری ارسال نمیشد، گفت: اگر در میان نامههای ارسال شده کوچکترین شبهای درخصوص ارتباطات صاحب نامه با افراد یا جریانات مخالف نظام وجود داشت، پرونده او دقیق بررسی میشد که مبادا در مسئولیتی که حضور دارد ضرری برای نظام داشته باشد ولی با روی کار آمدن دولت یازدهم نامههای دفتر خاتمی مکرراً ارسال و پیگیری میشد.
وی افزود: مسئول مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری که خواهرزاده آقای رئیس جمهور هم هستند، در مدت یک سال و اندی که من در اداره پذیرش بودم تنها یک بار و آن هم برای کنترل وضعیت پردهها و کولر این اداره آمدهاند در حالیکه اداره پذیرش محل مراجعات مردم است و حضور مسئولان میتواند خیلی از گرهها را باز کند. در دولت قبلی برای رسیدگی به افرادی که مشکلات حاد و نیاز به رسیدگی فوری داشتند، کمیته موارد خاص تشکیل شد؛ اما دولت یازدهم این کمیته را به اسم اینکه این کار گداپروری است، تعطیل کرد. البته با پیگیریهایی که داشتیم گزارشنویسی افرادی که مشکلات حادی داشتند در اداره پذیرش، دوباره پا گرفت و در مدت 6 ماهی که آنجا بودم، حدود 200 گزارش از موارد خاص تهیه و ارائه شد اما به مرور زمان میزان کمکهای مالی ریاست جمهوری کم و کمتر شد.
و اما ماجرای جالب اتهامات بنده
اسدی با بیان اینکه با آغاز به کار دولت یازدهم نیروهای انقلابی و ارزشی یکی پس از دیگری از نهاد ریاست جمهوری و چه بسا از سایر دستگاههای دولتی اخراج میشوند، گفت: نکته قابل توجه اینکه مسئول رسیدگی به اتهامات بنده حراست نهاد بود! و همه نگرانی مدیر محترم حراست از حضور و ادامه کار بنده در نهاد ریاست جمهوری به این خلاصه میشد که با چه کسی به ناهارخوری میروی؟ چند بار کتابخانه رفتهای؟ با چه کسی نمازخانه میروی؟ یا چرا تنها ناهار و نماز میروی و دست آخر هم با توهم ارتباط با مدیران دولت قبلی و خارج کردن اسامی مدیران ارزیابی عملکرد استانها (که با یک سرچ ساده در اینترنت به راحتی در دسترس است) 9 سال کار صادقانه و بی عیب و نقص بنده را زیر سؤال بردند.
وی ادامه داد: اوج خیانت این مدیران آنجاست که 25 آذر بنده را به حراست خواندند و بنابرحکمی که صادر کردند، 14 دی ماه پایان کار بنده را زدند اما به من چیزی نگفتند تا فرصت 1ماهه شکایت را از دست بدهم و بنده 26 دی متوجه این اقدام مرکز شدم. این در حالی بود که بنده تا پایان سال قرارداد داشتم و تمام حقوق و مزایای بنده را بستند. مهمترین نکتهای که در رفتار و منش دور از آداب مدیریت اسلامی مدیران مرکز ارتباطات مردمی دیده میشود، این است که نامه انفصال خدمت بنده از حراست سازمان صادر شده و این خیلی عجیب است که یک نیروی بسیجی با نامه حراست از یک سازمان خارج شود. همه اینها به جرم این است که ما دارای تفکرات بسیجی هستیم و مرکز گزینش، همچنین نمایندگی ولی فقیه در نهاد هیچگاه از ما موردی خلاف چهارچوب قانون ندیدهاند.
آیا این حرف در شأن حراست ریاست جمهوری است؟
اسدی اظهار داشت: آخرین نکتهای که به بنده به عنوان ایراد عنوان شد، این بود که حجب و حیای شما زیاد است و این موضوع در کار شما دخالت دارد! این مسئله خیلی مرا آزار داد در حالیکه حتی نتوانستد یک شاهد مثال برای اثبات ادعای غیر مودبانه و دور از شان و ادب اسلامی خویش بیاورند! سوال اینجاست که مسئولی که نمیتواند ادعاهای خود را ثابت کند و براساس توهمات ذهنی تصمیم میگیرد، آیا میتواند مدیر موفقی برای یکی از مهمترین نهادهای مدیریتی نظام باشد؟
وی خاطرنشان کرد: قصد بنده از این اظهارات این بود که بگویم روند اخراج و قلع و قمع نیروهای انقلابی و بسیجی همچنان و با قدرت بیشتری در جریان است به طوری که شاید برخی نیروها که تفکر بسیجی دارند مجبور هستند برای اینکه صدمهای به جایگاه شغلیشان وارد نشود، گرایش خود را مخفی کنند. اما اعتقاد قلبی ما جوانان بسیجی این است که تمام آمال و آرزویمان، اعتلای نظام مقدس اسلامی و عمل کردن به منویات امام خامنهای (مدظله العالی) است. بنده هم افتخار می کنم که به خاطر پایبندی به این ارزشها از محل کارم اخراج شدم چون دلیل دیگری وجود نداشت و الحمدلله همیشه جزء افراد موفق در حوزه کاریام بودهام.
اسدی در پایان گفت: سوال بنده از رئیس جمهور محترم این است که این حرکت در سالی که حضرت آقا به نام سال همدلی و همزبانی دولت و ملت نامگذاری فرمودهاند، معنای تدبیر دارد یا امید؟! نکته مهم دیگر اینکه در یک ارگان دولتی چرا یک نیروی بسیجی که مراحل قانونی آزمون استخدامی را طی کرده، باید زیر سوال باشد؟ آیا بسیج دانشجویی از منظر حراست نهاد ریاست جمهوری فاقد اعتبار است! حضرت امام رحمت الله علیه فرمودند افتخار من این است که خود بسیجی هستم. به نظر شما چرا کارمندی که در سال 94 به عنوان یکی از بسیجیان نمونه نهاد شناخته شده است، باید به جرم بسیجی بودن آن هم با عنوان حراست تعدیل شود! آیا این حرکت غیر منطقی میتواند توجیهی عاقلانه داشته باشد که افرادی که مقید به ارزشهای انقلابی هستند با نامه حراست از کار برکنار شود؟